گنجور

شمارهٔ ۲۷۸

چشم روشن بادمان کز خود رهایی یافتیم
در مغاک خاک تیره روشنایی یافتیم
گرچه ما دور از طمع بودیم یک چندی کنون
از قناعت پایگاه پادشایی یافتیم
ما ازین باطل خوران آشنا بیگانه‌وار
پشت بر کردیم و با حق آشنایی یافتیم
هرگز از بار حسد خسته نگردد پشت ما
کز «قل الله ثم ذرهم» مومیایی یافتیم
اول اندر نشهٔ اولا گرفتار آمدیم
آخر اندر نشهٔ اخرا رهایی یافتیم
خاکپای کمزنان شد توتیای چشم ما
کار سرمان بود و آخر کار پایی یافتیم
سر فرو بردیم تا بر سروران سرور شدیم
چاکری کردیم تا کار کیایی یافتیم
پارسایان هر زمان ناپارسا خوانندمان
ما از آن بر پارسایان پارسایی یافتیم
گر همی خواهی که باشی پادشا و پارسا
شو گدایی کن که ما این از گدایی یافتیم
ما گدایان را ز نادانی نکوهش چون کنی
کاین سنا از سینهٔ پاک سنایی یافتیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم روشن بادمان کز خود رهایی یافتیم
در مغاک خاک تیره روشنایی یافتیم
هوش مصنوعی: چشم‌های ما روشن باد که از خودمان رهایی پیدا کردیم. در دل خاک سیاه، به نور و روشنایی دست یافتیم.
گرچه ما دور از طمع بودیم یک چندی کنون
از قناعت پایگاه پادشایی یافتیم
هوش مصنوعی: هرچند مدتی بود که از دنیای طمع دور بودیم، اکنون با قناعت به جایگاهی مانند پادشاهی رسیده‌ایم.
ما ازین باطل خوران آشنا بیگانه‌وار
پشت بر کردیم و با حق آشنایی یافتیم
هوش مصنوعی: ما از افرادی که به امور بی‌اساس می‌پردازند، که با آنها آشنایی داشتیم، روی گرداندیم و با حقیقت و درستکاران ارتباط برقرار کردیم.
هرگز از بار حسد خسته نگردد پشت ما
کز «قل الله ثم ذرهم» مومیایی یافتیم
هوش مصنوعی: هرگز از حسد و کینه دیگران خسته نخواهیم شد، چون به حقیقتی دست یافته‌ایم که ما را از این بار سنگین نجات می‌دهد.
اول اندر نشهٔ اولا گرفتار آمدیم
آخر اندر نشهٔ اخرا رهایی یافتیم
هوش مصنوعی: در ابتدا در دنیای خوشی و لذت‌ها گرفتار شدیم و در پایان، در دنیای دیگر به آزادی رسیدیم.
خاکپای کمزنان شد توتیای چشم ما
کار سرمان بود و آخر کار پایی یافتیم
هوش مصنوعی: ما با دیدن افرادی که به سختی راه می‌روند و مشکلات را تحمل می‌کنند، متوجه شدیم که چه کار دشواری را انجام داده‌ایم و در نهایت به نتیجه‌ای رسیدیم.
سر فرو بردیم تا بر سروران سرور شدیم
چاکری کردیم تا کار کیایی یافتیم
هوش مصنوعی: ما به زیر سایه‌ی بزرگان رفتیم و با خدمتگذاری به آن‌ها، توانستیم به مقام بلندتری برسیم.
پارسایان هر زمان ناپارسا خوانندمان
ما از آن بر پارسایان پارسایی یافتیم
هوش مصنوعی: مدام پارسایان ما را ناپارسا می‌خوانند، اما ما در خودمان به جهت پایبندی به اصول اخلاقی و پارسایی، ارزش‌ها و فضایل را یافته‌ایم.
گر همی خواهی که باشی پادشا و پارسا
شو گدایی کن که ما این از گدایی یافتیم
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی پادشاه و انسان نیکوکار باشی، باید در مقام گدا قرار بگیری، زیرا ما هم از گدایان به این مقام رسیدیم.
ما گدایان را ز نادانی نکوهش چون کنی
کاین سنا از سینهٔ پاک سنایی یافتیم
هوش مصنوعی: ما به خاطر نادانی‌مان را نمی‌توان سرزنش کرد، چرا که این ستایش و مدح، از دل پاک سنایی سرچشمه گرفته است.