گنجور

شمارهٔ ۲۷۵

از پی تو ز عدم ما به جهان آمده‌ایم
نز برای طرب و لهو و فغان آمده‌ایم
عشق نپذیرد هستی و پرستیدن نفس
ما ازین معنی بی نام و نشان آمده‌ایم
تا کی از نسبت بی اصل همی لاف زنیم
کز غرور خود بی خود به زبان آمده‌ایم
مانده در بند زمانیم و زمان ما را نه
در مکانیم نه از بهر مکان آمده‌ایم
هر کسی راه ازین ره به قدم می‌سپرد
ما در اسپردن این راه به جان آمده‌ایم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از پی تو ز عدم ما به جهان آمده‌ایم
نز برای طرب و لهو و فغان آمده‌ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر تو از عدم و نیستی به دنیا آمده‌ایم، نه برای خوش‌گذرانی و شادی و زاری.
عشق نپذیرد هستی و پرستیدن نفس
ما ازین معنی بی نام و نشان آمده‌ایم
هوش مصنوعی: عشق چیزی را نمی‌پذیرد و ما به خاطر این احساس عمیق، از وجود خود و پرستش نفس‌مان، به این دنیا آمده‌ایم بدون اینکه نام و نشانی داشته باشیم.
تا کی از نسبت بی اصل همی لاف زنیم
کز غرور خود بی خود به زبان آمده‌ایم
هوش مصنوعی: چقدر باید به نسبت‌هایی که پایه و اساس ندارد، فخر بفروشیم و در واقع از روی خودبزرگ‌بینی، بی‌مقدمه و بی‌دلیل صحبت کنیم؟
مانده در بند زمانیم و زمان ما را نه
در مکانیم نه از بهر مکان آمده‌ایم
هوش مصنوعی: ما در قید زمان بسر می‌بریم و زمان ما نه به مکان محدود است و نه به خاطر جا آمده‌ایم.
هر کسی راه ازین ره به قدم می‌سپرد
ما در اسپردن این راه به جان آمده‌ایم
هوش مصنوعی: هر کسی برای پیشرفت و موفقیت در زندگی‌اش تلاش می‌کند، اما ما با تمام وجود و با تمام احساس‌مان در این مسیر قدم می‌زنیم.