گنجور

شمارهٔ ۲۶۲

دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم
گهی رنجی نهد بر دل گهی بی جان کند جانم
به درد دل شدم خرسند که جز او نیست دلبندم
به رنج تن شدم راضی که جز او نیست جانانم
به بازی گفتمش روزی که دل بر کن کنون از من
نبردست ای عجب هرگز جزین یکبار فرمانم
شفیع آرم که را دیگر که را گویم که را خوانم
کزین بازی ناخوش من پشیمانم پشیمانم
کنون نزدیک وی پویم وفا و مهر او جویم
مگر بر من ببخشاید چو بیند چشم گریانم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم
گهی رنجی نهد بر دل گهی بی جان کند جانم
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، بار دیگر جانِ محبوب من به دست ستمگران افتاده است. گاهی دلِ من را به رنج می‌آورد و گاهی مرا بی‌جان می‌سازد.
به درد دل شدم خرسند که جز او نیست دلبندم
به رنج تن شدم راضی که جز او نیست جانانم
هوش مصنوعی: من از درد دل راضی هستم، زیرا هیچ کس دیگری جز او در دل من نیست. با اینکه سختی‌های جسمی را تحمل می‌کنم، اما خوشحالم که جانان من فقط اوست.
به بازی گفتمش روزی که دل بر کن کنون از من
نبردست ای عجب هرگز جزین یکبار فرمانم
هوش مصنوعی: به او گفتم روزی که دلش را از من می‌گیرد، این روز عجیبی است که هیچ‌گاه به جز این بار، فرمانی از من نخواهد گرفت.
شفیع آرم که را دیگر که را گویم که را خوانم
کزین بازی ناخوش من پشیمانم پشیمانم
هوش مصنوعی: در دل خواهش دارم که به کدامین فرد شکایت کنم و از کی یاری بخواهم؛ چرا که از این بازی ناگوار، بسیار پشیمانم.
کنون نزدیک وی پویم وفا و مهر او جویم
مگر بر من ببخشاید چو بیند چشم گریانم
هوش مصنوعی: اکنون به نزد او می‌روم تا وفا و محبتش را جستجو کنم، شاید وقتی گریانم، بر من ببخشد.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش عندلیب