گنجور

شمارهٔ ۲۶۰

هر گه که به تو در نگرم خیره بمانم
من روی تو را ای بت مانند ندانم
هر گه که برآیی به سر کو به تماشا
خواهم که دل و دیده و جان بر تو فشانم
هجرانت دمار از من بیچاره برآورد
گر دست نگیری تو مرا زنده نمانم
یک ره نظری کن به سوی بنده نگارا
ای چشم و چراغ من و ای جان جهانم
گر هیچ ظفر یابم یک روز بر آن کوی
هرگز نشوم مرده و جاوید بمانم
گر دولت یاری کند و بخت مساعد
من فرق سر از چرخ فلک در گذرانم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر گه که به تو در نگرم خیره بمانم
من روی تو را ای بت مانند ندانم
هوش مصنوعی: هر بار که به تو نگاه می‌کنم، انگار که مسحور زیبایی‌ات می‌شوم و نمی‌توانم از جاذبه‌ات چشم بردارم. تو را همچون بت زیبایی می‌دانم.
هر گه که برآیی به سر کو به تماشا
خواهم که دل و دیده و جان بر تو فشانم
هوش مصنوعی: هر بار که به سر کو می‌آیی، منتظرم که تو را ببینم و جان و دل را برایت نثار کنم.
هجرانت دمار از من بیچاره برآورد
گر دست نگیری تو مرا زنده نمانم
هوش مصنوعی: فراق تو زندگی مرا به نابودی کشانده است، اگر تو به کمکم نیایی، من دیگر زنده نخواهم ماند.
یک ره نظری کن به سوی بنده نگارا
ای چشم و چراغ من و ای جان جهانم
هوش مصنوعی: به من یک نگاه کن، ای زیبایی زندگی‌ام، ای روشنایی چشمم و ای روح و جان من.
گر هیچ ظفر یابم یک روز بر آن کوی
هرگز نشوم مرده و جاوید بمانم
هوش مصنوعی: اگر روزی در آن کوچه به پیروزی برسم، هرگز نمی‌میرم و همیشه زنده خواهم ماند.
گر دولت یاری کند و بخت مساعد
من فرق سر از چرخ فلک در گذرانم
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت و شانس به من کمک کنند، می‌توانم بر تمام سختی‌های زندگی غلبه کنم و از آن‌ها فراتر بروم.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۶۰ به خوانش عندلیب