شمارهٔ ۲۵۸
به صفت گر چه نقشِ بیجانم
به نگاری و عاشقی مانم
گه چو عشاق جفت صد ماتم
گه چو معشوق جفت صد جانم
به دور نگم چو روی و موی نگار
زان که هم کفرم و هم ایمانم
گر به شکلم نگه کنی اینم
ور به خطم نگه کنی آنم
گه چو بالای عاشقان کوژم
گه چو لبهای یار خندانم
گه خمیده چو قد عشاقم
گه شکسته چو زلف جانانم
صفت خد و زلف معشوقم
تاج سرهای عاشقان زانم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به صفت گر چه نقشِ بیجانم
به نگاری و عاشقی مانم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه ظاهر من بیجان و بیحالت است، اما جایگاه من در عشق و علاقه همواره زنده و پویاست.
گه چو عشاق جفت صد ماتم
گه چو معشوق جفت صد جانم
هوش مصنوعی: گاهی مانند عاشقان در غم و ماتم فرومیروم، و گاهی مانند محبوبم با جان و روح خود زندگی میکنم.
به دور نگم چو روی و موی نگار
زان که هم کفرم و هم ایمانم
هوش مصنوعی: به دور از زیبایی چهره و موی محبوبم فکر نمیکنم، زیرا این دو برایم به اندازهای مهماند که هم به عنوان گناه و هم به عنوان دینداری در نظر گرفته میشوند.
گر به شکلم نگه کنی اینم
ور به خطم نگه کنی آنم
هوش مصنوعی: اگر به چهرهام دقت کنی، این تصویر من است و اگر به نوشتهام توجه کنی، این هم کلام من است.
گه چو بالای عاشقان کوژم
گه چو لبهای یار خندانم
هوش مصنوعی: گاهی مانند عاشقان دلسوخته منحنی و غمگین هستم، و گاهی مانند لبهای خندان معشوقم شاد و خوشحال.
گه خمیده چو قد عشاقم
گه شکسته چو زلف جانانم
هوش مصنوعی: گاهی به حالت خمیده و نرم عشاق هستم و گاهی به شکل شکسته و نامنظم مانند زلف محبوبم.
صفت خد و زلف معشوقم
تاج سرهای عاشقان زانم
هوش مصنوعی: زیبایی مو و چهره محبوبم، بسان تاجی برای سر عاشقان است.

سنایی