شمارهٔ ۲۴۸
فراق آمد کنون از وصل برخوردار چون باشم
جدا گردید یار از من جدا از یار چون باشم
به چشم ار نیستم گنج عقیق و لولو و گوهر
عقیقافشان و گوهربیز و لولوبار چون باشم
کسی کوبست خواب من در آب افگند پنداری
چو خوابم شد تبه در آب جز بیدار چون باشم
بت من هست دلداری و زود آزار و من دایم
دل آزرده ز عشق یار زود آزار چون باشم
دهانش نیم دینارست و دینارست روی من
چو از دینار بیبهرم به رخ دینار چون باشم
ز بیخوابی همی خوانم به عمدا این غزل هردم
«همه شب مردمان در خواب و من بیدار چون باشم»
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فراق آمد کنون از وصل برخوردار چون باشم
جدا گردید یار از من جدا از یار چون باشم
هوش مصنوعی: اکنون که جدایی از معشوق فرا رسیده، چگونه میتوانم زندگی کنم؟ وقتی که محبوبم از من دور شده، چگونه میتوانم بیاو دوام بیاورم؟
به چشم ار نیستم گنج عقیق و لولو و گوهر
عقیقافشان و گوهربیز و لولوبار چون باشم
هوش مصنوعی: اگر در نظر تو ارزش ندارم، همانند گوهر و لؤلؤ و سنگهای قیمتی که زیبا و گرانبها هستند، پس من چگونه باید باشم؟
کسی کوبست خواب من در آب افگند پنداری
چو خوابم شد تبه در آب جز بیدار چون باشم
هوش مصنوعی: کسی که خواب مرا مختل کرد، باید بداند که وقتی خواب من در آب حوادث غرق میشود، چگونه میتوانم دوباره بیدار شوم و به حال خودم برگردم.
بت من هست دلداری و زود آزار و من دایم
دل آزرده ز عشق یار زود آزار چون باشم
هوش مصنوعی: عشق من به معشوق همواره تسکینی برای دل است، اما او زود رنجیده میشود و این من را همیشه غمگین میکند. حالا با این شرایط، چگونه باید زندگی کنم؟
دهانش نیم دینارست و دینارست روی من
چو از دینار بیبهرم به رخ دینار چون باشم
هوش مصنوعی: من با داشتن چهرهای زیبا مانند دینار، اما بیطعم و بیمزه مانند نیمی از دینار هستم. اگر از ارزش و زیباییاش بیبهرهام، چطور میتوانم خود را با آن مقایسه کنم؟
ز بیخوابی همی خوانم به عمدا این غزل هردم
«همه شب مردمان در خواب و من بیدار چون باشم»
هوش مصنوعی: به خاطر بیخوابی خودم عمدی این غزل را میخوانم بارها و بارها. در حالی که همه مردم در خواب هستند، من بیدار هستم و نمیدانم چهطور باید این وضعیت را تحمل کنم.

سنایی