گنجور

شمارهٔ ۲۲۹

دگر بار ای مسلمانان به قلاشی در افتادم
به دست عشق رخت دل به میخانه فرستادم
چو در دست صلاح و خیر جز بادی نمی‌دیدم
همه خیر و صلاح خود به باد عشق در دادم
کجا اصلی بود کاری که من سازم به قرایی
که از رندی و قلاشی نهادستند بنیادم
مده پندم که در طالع مرا عشقست و قلاشی
کجا سودم کند پندت بدین طالع که من زادم
مرا یک جام باده به ز چرخ اندر جهان توبه
رسید ای ساقیان یک ره به جام باده فریادم
نیندوزم ز کس چیزی چنان فرمود جانانم
نیاموزم ز کس پندی چنین آموخت استادم
ز رنج و زحمت عالم به جام می در آویزم
که جام می تواند برد یک دم عالم از یادم
الا ای پیر زردشتی به من بربند زناری
که من تسبیح و سجاده ز دست و دوش بنهادم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر بار ای مسلمانان به قلاشی در افتادم
به دست عشق رخت دل به میخانه فرستادم
هوش مصنوعی: درست زمانی که دوباره به خود آمدم، ای مسلمانان، در دام عشق گرفتار شدم و دل خود را به میخانه فرستادم.
چو در دست صلاح و خیر جز بادی نمی‌دیدم
همه خیر و صلاح خود به باد عشق در دادم
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی جز نسیم عشق را در دست نداشتم، تمام خوبی‌ها و نیکی‌هایم را به خاطر عشق فدای آن کردم.
کجا اصلی بود کاری که من سازم به قرایی
که از رندی و قلاشی نهادستند بنیادم
هوش مصنوعی: کجا ممکن است که من کاری را به وجود آورم در جایی که اساسش بر بی‌قیدی و فریبکاری گذاشته شده است؟
مده پندم که در طالع مرا عشقست و قلاشی
کجا سودم کند پندت بدین طالع که من زادم
هوش مصنوعی: من را نصیحت نکن که عشق جزو سرنوشت من است و این گرانی خود را چه فایده‌ای برای من دارد؟ نصیحت‌هایت در این وضعیت برای من فایده‌ای نخواهد داشت، چون من در چنین سرنوشتی به دنیا آمده‌ام.
مرا یک جام باده به ز چرخ اندر جهان توبه
رسید ای ساقیان یک ره به جام باده فریادم
هوش مصنوعی: به من یک لیوان شراب بده، زیرا در این دنیا دیگر از توبه گذشته‌ام. ای ساقی، فقط یک بار دیگر به من شراب بده تا فریاد بزنم.
نیندوزم ز کس چیزی چنان فرمود جانانم
نیاموزم ز کس پندی چنین آموخت استادم
هوش مصنوعی: من از کسی چیزی نمی‌دزدیدم؛ زیرا جانانم به من چنین گفت و از هیچ کس نصیحتی نخواهم گرفت، چرا که استاد من این درس را به من آموخت.
ز رنج و زحمت عالم به جام می در آویزم
که جام می تواند برد یک دم عالم از یادم
هوش مصنوعی: از درد و تعب این دنیا، من شراب را در دست می‌گیرم، زیرا که شراب می‌تواند یک لحظه تمام این جهان را از یادم ببرد.
الا ای پیر زردشتی به من بربند زناری
که من تسبیح و سجاده ز دست و دوش بنهادم
هوش مصنوعی: ای پیر زردشتی، به من رشته‌ای ببند که من تمام نشانه‌های عبادت و دین را کنار گذاشته‌ام.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۲۹ به خوانش عندلیب