گنجور

شمارهٔ ۲۲۵

صنما تا بزیم بندهٔ دیدار توام
بتن و جان و دل دیده خریدار توام
تو مه و سال کمر بسته به آزار منی
من شب و روز جگر خسته ز آزار توام
گرچه از جور تو سیر آمده‌ام تا بزیم
بکشم جور تو زیرا که گرفتار توام
زان نکردی تو همی ساخت بر من که ترا
آگهی نیست که من سوختهٔ زار توام
گرچه آرایش خوبان جهانی به جمال
به سر تو که من آرایش بازار توام
نه عجب گر بکشم تلخی گفتار ترا
زان که من شیفتهٔ خوبی دیدار توام
دزد شبرو منم ای دلبر اندر غم تو
چون سنایی ز پی وصل تو عیار توام
گرچه عشاق دل آسودهٔ گفتار منند
من همه ساله دل آزردهٔ گفتار توام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صنما تا بزیم بندهٔ دیدار توام
بتن و جان و دل دیده خریدار توام
هوش مصنوعی: ای معشوق، من تمام وجودم را برای دیدارت وقف کرده‌ام و دل و جانم مشتاق توست.
تو مه و سال کمر بسته به آزار منی
من شب و روز جگر خسته ز آزار توام
هوش مصنوعی: تو مانند ماهی که کمرش را برای آزار من بسته، من در تمام شب و روز دلم به خاطر آزار تو می‌سوزد و خسته‌ام.
گرچه از جور تو سیر آمده‌ام تا بزیم
بکشم جور تو زیرا که گرفتار توام
هوش مصنوعی: با اینکه از ظلم و ستم تو خسته شده‌ام و می‌خواهم از آن دور شوم، اما هنوز در دام تو گرفتارم.
زان نکردی تو همی ساخت بر من که ترا
آگهی نیست که من سوختهٔ زار توام
هوش مصنوعی: تو بی‌خبر از حال من، کارهایی می‌کنی که نمی‌دانی من چقدر تحت تأثیر عشق تو دچار سوختگی و درد هستم.
گرچه آرایش خوبان جهانی به جمال
به سر تو که من آرایش بازار توام
هوش مصنوعی: هرچند زیبایی‌های دنیا در چهره تو جمع شده، اما من خودم همیشه در پی زیبایی‌های تو هستم.
نه عجب گر بکشم تلخی گفتار ترا
زان که من شیفتهٔ خوبی دیدار توام
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که از گفته‌های تلخ تو ناراحت شوم، وقتی که من به زیبایی و دیدار تو علاقه‌مندم؟
دزد شبرو منم ای دلبر اندر غم تو
چون سنایی ز پی وصل تو عیار توام
هوش مصنوعی: من دزد شبانه هستم، ای معشوق من. در غم تو مانند سنایی، دنبال وصالت می‌گردم و به خاطر تو دلاور و شجاع شده‌ام.
گرچه عشاق دل آسودهٔ گفتار منند
من همه ساله دل آزردهٔ گفتار توام
هوش مصنوعی: هرچند که عاشقان از صحبت‌های من راحت و خوشحالند، اما من هر ساله به خاطر حرف‌های تو دلخور و ناراحت هستم.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۲۵ به خوانش عندلیب