شمارهٔ ۲۲۰
ای ساقی خیز و پر کن آن جام
کافتاده دلم ز عشق در دام
تا جام کنم ز دیده خالی
وز خون دو دیده پر کنم جام
ایام چو ما بسی فرو برد
تا کی بندیم دل در ایام؟
خیزیم و رویم از پس یار
گیریم دو زلف آن دلارام
باشیم مجاور خرابات
چندان بخوریم بادهٔ خام
کز مستی و عاشقی ندانیم
کاندر کفریم یا در اسلام!
گر دی گفتیم خاصگانیم
امروز شدیم جملگی عام
امروز زمانه خوش گذاریم
تا فردا چون بود سرانجام
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ساقی خیز و پر کن آن جام
کافتاده دلم ز عشق در دام
هوش مصنوعی: ای ساقی، بلند شو و آن جامی را که به خاطر عشق در دل من افتاده پر کن.
تا جام کنم ز دیده خالی
وز خون دو دیده پر کنم جام
هوش مصنوعی: به دنبال این هستم که اشکهایم را در یک جام بریزم و آن را پر از درد و غم خود کنم.
ایام چو ما بسی فرو برد
تا کی بندیم دل در ایام؟
هوش مصنوعی: زمان مانند سیلی بیپایان ما را به خود میکشد؛ تا چه زمانی باید دل خود را به این روزها بسپاریم؟
خیزیم و رویم از پس یار
گیریم دو زلف آن دلارام
هوش مصنوعی: بیایید برخیزیم و به دنبال یار برویم تا دو زلف آن دلبر را بگیریم.
باشیم مجاور خرابات
چندان بخوریم بادهٔ خام
هوش مصنوعی: بیایید در کنار میخانه بگذرانیم و تا جایی که ممکن است بادهی ناب بنوشیم.
کز مستی و عاشقی ندانیم
کاندر کفریم یا در اسلام!
هوش مصنوعی: از شدت عشق و شیدایی، نمیدانیم که آیا در کفر هستیم یا در ایمان.
گر دی گفتیم خاصگانیم
امروز شدیم جملگی عام
هوش مصنوعی: اگر دیروز میگفتیم که افراد خاص و ویژهای هستیم، امروز به جمعیت عمومی و معمولی تبدیل شدهایم.
امروز زمانه خوش گذاریم
تا فردا چون بود سرانجام
هوش مصنوعی: امروز را خوب و با لذت سپری کنیم تا ببینیم فردا چه پیش خواهد آمد.

سنایی