شمارهٔ ۲۲
ما باز دگرباره برستیم ز غمها
در بادیهٔ عشق نهادیم قدمها
کندیم ز دل بیخ هواها و هوسها
دادیم به خود راه بلاها و المها
اول به تکلف بنوشتیم کتبها
و آخر ز تحیر بشکستیم قلمها
لبیک زدیم از سر دعوی چو سنایی
بر عقل زدیم از جهت عجز رقمها
اسباب صنمهاست چو احرام گرفتیم
در شرط نباشد که پرستیم صنمها
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما باز دگرباره برستیم ز غمها
در بادیهٔ عشق نهادیم قدمها
هوش مصنوعی: ما دوباره از غمها رهایی یافتیم و در مسیر عشق، گام برداشتیم.
کندیم ز دل بیخ هواها و هوسها
دادیم به خود راه بلاها و المها
هوش مصنوعی: ما از دل خود، ریشهی آرزوها و خواستهها را قطع کردیم و به خود اجازه دادیم که در راه مشکلات و دردها قدم بگذاریم.
اول به تکلف بنوشتیم کتبها
و آخر ز تحیر بشکستیم قلمها
هوش مصنوعی: در ابتدا با زحمت و دشواری کتابها را نوشتیم، اما در پایان از سر حیرت و شگفتی، قلمهایمان را شکستهایم.
لبیک زدیم از سر دعوی چو سنایی
بر عقل زدیم از جهت عجز رقمها
هوش مصنوعی: ما با صدای بلند دعوت را پاسخ دادیم، مانند سنایی که به عقلش اعتراض کرد و از روی ناتوانی، اعداد را نشان داد.
اسباب صنمهاست چو احرام گرفتیم
در شرط نباشد که پرستیم صنمها
هوش مصنوعی: ما وقتی به عشق و پرستش محبوبان روی میآوریم، مانند افرادی هستیم که لباسهای مخصوص مراسمها را پوشیدهاند و در این حالت نباید به هیچ شرط و قیدی درباره پرستش معشوقان توجه کنیم.
خوانش ها
شمارهٔ ۲۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1390/11/16 16:02
ما باز دگر باره برستیم ز غمها
ما باز دگر باده پرستیم ز غمها
1395/01/29 22:03
عمر شیردل
همان مصرع اول : ما باز دگر باره برستیم ز غمها
کاملا" درست است.
1401/06/01 16:09
رازی
از اشعار بسیار زیبای سنایی است.
مخصوصا عبارت "ز تحیر بشکستیم قلمها"
این عبارات، انسان را یاد ماجرای زیبای فروبردن کتب خطی مولانا به درون آب و نیز جملات زیبای خواجه عبدالله انصاری می اندازد که فرمود: الهی، آنچه توکشتی آب ده و آنچه عبدالله کشت بر آب ده!