گنجور

شمارهٔ ۲۱۵

تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان
نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق
خط قلاشی چو عشق نیکوان بر من کشند
شرط باشد برنهم سر بر خط فرمان عشق
در میان عشق حالی دارم اردانی چنانک
جان برافشانم همی از خرمی بر جان عشق
در خم چوگان زلف دلبران انداخت دل
هر که با خوبان سواری کرد در میدان عشق
من درین میدان سواری کرده‌ام تا لاجرم
کرده‌ام دل همچو گوی اندر خم چوگان عشق
در جهان برهان خوبی شد بت دلدار من
تا شد او برهان خوبی من شدم برهان عشق

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا وجود دارد، هرگز از عشق دور نخواهم شد. من عاشق عشق هستم و هرگز توافق و عهد خود را نسبت به عشق نخواهم شکست.
تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان
نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق
هوش مصنوعی: تا وقتی که داستان عاشقی و عشق در دنیا وجود دارد، نام من باید بر روی کتاب‌های عشق ثبت شود.
خط قلاشی چو عشق نیکوان بر من کشند
شرط باشد برنهم سر بر خط فرمان عشق
هوش مصنوعی: اگر کسی با عشق زیبا همچون خط قلاشی بر من خط بکشد، باید قید کنم که باید تسلیم دستور عشق شوم و سرم را به احترام این خط خم کنم.
در میان عشق حالی دارم اردانی چنانک
جان برافشانم همی از خرمی بر جان عشق
هوش مصنوعی: در دنیای عشق حالتی دارم که می‌توانم جانم را از شادی و خوشحالی به خاطر عشق، فدای آن کنم.
در خم چوگان زلف دلبران انداخت دل
هر که با خوبان سواری کرد در میدان عشق
هوش مصنوعی: در میدان عشق، هر کسی که با معشوقان همراه شده، دلش در دام زلف‌های آن‌ها گرفتار شده است.
من درین میدان سواری کرده‌ام تا لاجرم
کرده‌ام دل همچو گوی اندر خم چوگان عشق
هوش مصنوعی: من در این عرصه عشق تجربه‌ای کسب کرده‌ام که قلبم مانند گوی در چنگال چوبدستی عشق می‌چرخد و به هر سو می‌رود.
در جهان برهان خوبی شد بت دلدار من
تا شد او برهان خوبی من شدم برهان عشق
هوش مصنوعی: در دنیا، دلیل خوبی و زیبایی برای من، معشوقم شده است و وقتی که او دلیل زیبایی است، من هم دلیل عشق شده‌ام.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۱۵ به خوانش امیر محمدی
شمارهٔ ۲۱۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/06/30 09:08
کسرا

واقعا شاهکاره این غزل