شمارهٔ ۲۱۴
از حل و از حرام گذشتست کام عشق
هستی و نیستی ست حلال و حرام عشق
تسبیح و دین و صومعه آمد نظام زهد
زنار و کفر و میکده آمد نظام عشق
خالیست راه عشق ز هستی بر آن صفت
کز روی حرف پردهٔ عشقست نام عشق
بر نظم عشق مهره فرو باز بهر آنک
از عین و شین و قاف تبه شد قوام عشق
چندین هزار جان مقیمان سفر گزید
جانی هنوز تکیه نزد در مقام عشق
این طرفهتر که هر دو جهان پاک شد ز دست
با این هنوز گردن ما زیر وام عشق
برخاست اختیار و تصرف ز فعل ما
چون کم زدیم خویشتن از بهر کام عشق
اندر کنشت و صومعه بیبیم و بیامید
درباختیم صد الف از بهر لام عشق
برداشت پردههای تشابه ز بهر ما
تا روی داد سوی دل ما پیام عشق
مستی همی کنم ز شراب بلا ولیک
هر روز برترست چنین ازدحام عشق
آزاده ماندهایم ز کام و هوای خویش
تا گشتهایم از سر معنی غلام عشق
دامست راه عشق و نهاده به شاهراه
بادام و بند خلق سنایی به دام عشق
زان دولتی که بیخبران را نصیبهایست
کم باد نام عاشق و گم باد نام عشق
چون یوسف سعید بفرمودم این غزل
بادا دوام دولت او چون دوام عشق
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از حل و از حرام گذشتست کام عشق
هستی و نیستی ست حلال و حرام عشق
هوش مصنوعی: عشق حقیقی از مسائل حلال و حرام فراتر میرود و در واقع، عشق به معنای واقعی، هم در وجود و هم در عدم، هر دو را در بر میگیرد.
تسبیح و دین و صومعه آمد نظام زهد
زنار و کفر و میکده آمد نظام عشق
هوش مصنوعی: تسبیح و دین و مکانهای مذهبی، اصول زهد و زندگی بدون تعلقات را represent میکنند، در حالی که عشق و آزادی روحی از قید و بندها، نمادهای کفر و میکده هستند. در واقع، هر دو دنیا با نظامهای خاص خود، جنبههای متفاوتی از زندگی انسانی را نشان میدهند.
خالیست راه عشق ز هستی بر آن صفت
کز روی حرف پردهٔ عشقست نام عشق
هوش مصنوعی: راه عشق از وجود خالی است، چون ویژگی آن به گونهای است که نام عشق تنها از پرده عرفان به تصویر کشیده میشود.
بر نظم عشق مهره فرو باز بهر آنک
از عین و شین و قاف تبه شد قوام عشق
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی مفهوم عشق را بیان میکند. او از عشق به عنوان یک ساختار قوی یاد میکند که تحت تأثیر حروف و عناصر مختلف، دچار تزلزل و اختلال میشود. این تصویر نشاندهندهٔ آسیبپذیری عشق و نیاز آن به ثبات و قوام است، حتی وقتی که شرایط تغییر میکند یا ناپایدار میشود.
چندین هزار جان مقیمان سفر گزید
جانی هنوز تکیه نزد در مقام عشق
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که در سفرهای مختلفی به سر میبرند، جان خود را در این راه از دست دادهاند، اما هنوز هم افرادی وجود دارند که به عشق ادامه میدهند و از آنجا دست برنمیدارند.
این طرفهتر که هر دو جهان پاک شد ز دست
با این هنوز گردن ما زیر وام عشق
هوش مصنوعی: عشق چنان قدرتی دارد که حتی با پاک شدن هر دو جهان، همچنان ما در بند آن هستیم و نمیتوانیم از زیر بار آن آزاد شویم.
برخاست اختیار و تصرف ز فعل ما
چون کم زدیم خویشتن از بهر کام عشق
هوش مصنوعی: اختیار و قدرت عمل ما زمانی از دست رفت که در راستای خواستههای عشق، به خود توجه نکردیم و از خود غافل شدیم.
اندر کنشت و صومعه بیبیم و بیامید
درباختیم صد الف از بهر لام عشق
هوش مصنوعی: در مکانهای مختلف مانند کنشت و صومعه، بدون هیچ ترس و امیدی، به خاطر عشق خالصانه، صد هزار چیز را رها کردیم.
برداشت پردههای تشابه ز بهر ما
تا روی داد سوی دل ما پیام عشق
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که پردههای شباهتها کنار زده شدهاند تا پیام عشق به دل ما برسد.
مستی همی کنم ز شراب بلا ولیک
هر روز برترست چنین ازدحام عشق
هوش مصنوعی: من از درد و مشکلات به مانند شراب مست میشوم، اما عشق هر روز بیشتر و بیشتر دلگرمی و شور و شوق به من میدهد.
آزاده ماندهایم ز کام و هوای خویش
تا گشتهایم از سر معنی غلام عشق
هوش مصنوعی: ما با اراده و آزادگی خود را از خواستهها و آرزوهای شخصی دور نگه داشتهایم، تا درک کنیم که عشق به ما چه معنا و ارزشی داده است.
دامست راه عشق و نهاده به شاهراه
بادام و بند خلق سنایی به دام عشق
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده است که عشق مسیری بزرگ و واضح است و انسانها در آن مانند دانههای بادام در کنار هم قرار دارند. سنایی نیز به دام عشق گرفتار شده و به نوعی به این مسیر پیوسته است. در واقع، زندگی عاشقانه و ارتباطات انسانی در این دنیا به هم پیوسته و به شکل زیبایی تجلی یافتهاند.
زان دولتی که بیخبران را نصیبهایست
کم باد نام عاشق و گم باد نام عشق
هوش مصنوعی: از آن سیادت و مقام که بیخبران سهم کمتری از آن دارند، کاش نام عاشق و نام عشق از بین برود.
چون یوسف سعید بفرمودم این غزل
بادا دوام دولت او چون دوام عشق
هوش مصنوعی: با آرزوی این که مانند یوسف، سعادت و خوشبختی او همیشه پایدار باشد و عشق او نیز همچنان ادامه یابد.
خوانش ها
شمارهٔ ۲۱۴ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1392/03/16 22:06
امین کیخا
تشابه را همسانی و نیز هممانی می گوییم

سنایی