شمارهٔ ۱۷۱
باز در دام بلای تو فتادیم ای پسر
بر سر کویت خروشان ایستادیم ای پسر
زلف تو دام است و خالت دانه و ما ناگهان
بر امید دانه در دام اوفتادیم ای پسر
گاه با چشم و دل پر آتش و آب ای نگار
گاه با فرق و دو لب بر خاک و بادیم ای پسر
تا دل ما شد اسیر عقرب زلفین تو
همچو عقرب دستها بر سر نهادیم ای پسر
از هوس بر حلقهٔ زلفین تو بستیم دل
تا ز غم بر رخ ز دیده خون گشادیم ای پسر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز در دام بلای تو فتادیم ای پسر
بر سر کویت خروشان ایستادیم ای پسر
هوش مصنوعی: ما دوباره در دام مشکلات تو گرفتار شدیم، ای پسر. در جلوی خانهات با هیجان و اشتیاق ایستادهایم، ای پسر.
زلف تو دام است و خالت دانه و ما ناگهان
بر امید دانه در دام اوفتادیم ای پسر
هوش مصنوعی: موهای تو همچون دام است و خال صورتت مانند دانهای است که ناگهان به امید آن دانه در دام تو گرفتار شدیم، ای پسر.
گاه با چشم و دل پر آتش و آب ای نگار
گاه با فرق و دو لب بر خاک و بادیم ای پسر
هوش مصنوعی: گاهی با چشمی پر از عشق و دلی پر از احساس، ای محبوب، و گاهی با مو و لبهایی که بر خاک و در کنار بادند، ای پسر.
تا دل ما شد اسیر عقرب زلفین تو
همچو عقرب دستها بر سر نهادیم ای پسر
هوش مصنوعی: وقتی دل ما به زلفهای پیچیده تو گرفتار شد، مانند عقربهایی که بر سر میگذارند، دستهایمان را بر سر گذاشتیم ای پسر.
از هوس بر حلقهٔ زلفین تو بستیم دل
تا ز غم بر رخ ز دیده خون گشادیم ای پسر
هوش مصنوعی: دل خود را به خاطر میل و اشتیاق به موهای مجنونوار تو سپردیم، تا از غم و اندوهی که بر چهرهام نشسته، اشکهایم بر روی صورتام بریزد، ای پسر.
خوانش ها
شمارهٔ ۱۷۱ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/02/30 10:04
رضا گودرزی
مصرع چهارم بایستی به این صورت باشد:
بر امید دانه در دام اوفتادیم ای پسر!
1394/06/12 11:09
پارای
خوش بختانه دوستان این یه شعر رو نمیتونن به خدا ربط بدن.
1396/12/11 23:03
عطا
آقا من دارم درست برداشت میکنم!!!!؟؟؟؟
مگه سنایی پیش رو به کار گیری قالب غزل،در ژانر عارفانه نبود؟
من احساس میکنم انحراف اخلاقی شدیدی داره
1400/11/02 02:02
نردشیر
من فکر میکنم ای پسر معنی دیگه ای میده. شاید مستقیم و راحت نمیتونست دختری رو خطاب قرار بدن. یه چنین چیزی....