شمارهٔ ۱۶۸
راحتی جان را به گفتار ای پسر
آفتی دل را به کردار ای پسر
هر چه باید داری از خوبی ولیک
نیست کردارت چو گفتار ای پسر
مهر و ماهی گر بدندی مهر و ماه
سرو قد و لاله رخسار ای پسر
بشکنی بازار خوبان جهان
چون فرود آیی به بازار ای پسر
خلقی از کار تو سرگردان شدند
تا کجا خواهد شدن کار ای پسر
همچو یعقوبند گریان زان که تو
یوسف عصری به دیدار ای پسر
عشق تو چون پای بند خلق شد
دست را آهسته بردار ای پسر
عاشقست اکنون سنایی بر تو زار
رحم کن بر عاشق زار ای پسر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
راحتی جان را به گفتار ای پسر
آفتی دل را به کردار ای پسر
هوش مصنوعی: ای پسر، با زبان و گفتار خود راحتی جان را به دست نیاور، زیرا آزار دل را باید با عمل و کردار درست از بین برد.
هر چه باید داری از خوبی ولیک
نیست کردارت چو گفتار ای پسر
هوش مصنوعی: هر چیزی که باید از خوبیها داشته باشی، در اختیار داری، اما رفتار تو مانند سخنانت نیست، پسرم.
مهر و ماهی گر بدندی مهر و ماه
سرو قد و لاله رخسار ای پسر
هوش مصنوعی: اگر خورشید و ماه همدیگر را در آغوش بکشند، زیبایی سرو و لاله، ناز و لطافت چهره را فراموش میکنند، ای پسر.
بشکنی بازار خوبان جهان
چون فرود آیی به بازار ای پسر
هوش مصنوعی: اگر روزی در دنیای خوبان قدم بذاری و به ملاقاتشان بروی، تأثیر عمیقی بر زندگی و وضعیت این بازار خواهی گذاشت.
خلقی از کار تو سرگردان شدند
تا کجا خواهد شدن کار ای پسر
هوش مصنوعی: مردمی به خاطر کار تو در حیرت و سرگردانی به سر میبرند، نمیدانند که این وضعیت تا کجا ادامه خواهد داشت، ای پسر.
همچو یعقوبند گریان زان که تو
یوسف عصری به دیدار ای پسر
هوش مصنوعی: همچون یعقوب که به خاطر دوری یوسفش میگرید، من نیز به خاطر دوری تو، ای پسر، اشک میریزم.
عشق تو چون پای بند خلق شد
دست را آهسته بردار ای پسر
هوش مصنوعی: عشق تو سبب شده است که دیگران به تو وابسته شوند، بنابراین لازم است احتیاط کنی و دستت را آرام از روی این وابستگی برداری، ای پسر.
عاشقست اکنون سنایی بر تو زار
رحم کن بر عاشق زار ای پسر
هوش مصنوعی: سنایی اکنون عشقش به تو بسیار شدید شده است. بر این عاشق زار رحمت کن، ای پسر.