شمارهٔ ۱۴۵
هر که در کوی خرابات مرا بار دهد
به کمال و کرمش جان من اقرار دهد
بار در کوی خرابات مرا هیچ کسی
ندهد ور دهد آن یار وفادار دهد
در خرابات بود یار من و من شب و روز
به سر کوی همی گردم تا بار دهد
ای خوشا کوی خرابات که پیوسته در او
مر مرا دوست همی وعدهٔ دیدار دهد
هر که او حال خرابات بداند به درست
هر چه دارد همه در حال به بازار دهد
در خرابات نبینی که ز مستی همه سال
راهب دیر ترا کُشتی و زُنّار دهد
آنکه چون باشد هشیار به فرزند عزیز
دِرمی سیم به صد زاری دشخوار دهد
هر دو عالم را چون مست شود از دل و جان
به بهای قدح می دهد و خوار دهد
آنکه بیرون خرابات به قطمیر و نقیر
چون در آید به خرابات به قنطار دهد
آنکه نانی همه آفاق بود در چشمش
در خرابات به می جبه و دستار دهد
آنکه او کیسه ز طرار نگهدارد چون
به خرابات شود کیسه به طرار دهد
ای تو کز کوی خرابات نداری گذری
زان سناییت همی پند به مقدار دهد
تو برو زاویهٔ زهد نگهدار و مترس
که خداوند سزا را به سزاوار دهد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که در کوی خرابات مرا بار دهد
به کمال و کرمش جان من اقرار دهد
هوش مصنوعی: هر کسی که در محلهی خراباتیها به من محبت کند و با بزرگواریاش مرا شاد کند، جانم به خوبی از او قدردانی میکند.
بار در کوی خرابات مرا هیچ کسی
ندهد ور دهد آن یار وفادار دهد
هوش مصنوعی: در محله خراباتیها هیچ کس به من کمک نمیکند، اما اگر کمکی باشد، تنها آن دوست وفادارم است که این کار را انجام میدهد.
در خرابات بود یار من و من شب و روز
به سر کوی همی گردم تا بار دهد
هوش مصنوعی: یار من در مکانهای پر از ناهنجاری و خوشگذرانی بود و من پیوسته شب و روز در خیابان او میچرخم تا بتوانم به او دسترسی پیدا کنم.
ای خوشا کوی خرابات که پیوسته در او
مر مرا دوست همی وعدهٔ دیدار دهد
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن محل خرابات که همیشه دوست من در آنجا به من وعده دیدار میدهد.
هر که او حال خرابات بداند به درست
هر چه دارد همه در حال به بازار دهد
هوش مصنوعی: هر کسی که از حال و هوای خراباتی و سرور عاری از نگرانی آگاه باشد، میفهمد که هر آنچه دارد، باید در موقعیتهای درست و به جا به بزار زندگی عرضه کند.
در خرابات نبینی که ز مستی همه سال
راهب دیر ترا کُشتی و زُنّار دهد
هوش مصنوعی: در میخانه نمیبیند که از مستی، سالها راهب دینی را به کشتن میدهد و زنجیرش میکند.
آنکه چون باشد هشیار به فرزند عزیز
دِرمی سیم به صد زاری دشخوار دهد
هوش مصنوعی: کسی که بیدار و آگاه باشد، برای فرزند عزیزش حتی یک درهم نقره را با صد زحمت و تلاشی دشوار خواهد داد.
هر دو عالم را چون مست شود از دل و جان
به بهای قدح می دهد و خوار دهد
هوش مصنوعی: هر دو جهان را بر اثر مستی و شادمانی به سادگی و بهای نوشیدن یک جام از دل و جان میدهد و در این حالت خود را بیارزش میکند.
آنکه بیرون خرابات به قطمیر و نقیر
چون در آید به خرابات به قنطار دهد
هوش مصنوعی: هر کسی که از دور و در جستجوی خوشی و لذت به جایی بیاید، وقتی وارد آن محیط شود، ارزش و اصل خود را پیدا میکند و در آنجا به معنای واقعی به غنای روحی و معنوی دست مییابد.
آنکه نانی همه آفاق بود در چشمش
در خرابات به می جبه و دستار دهد
هوش مصنوعی: کسی که در همه جا به عنوان نانآور شناخته میشود، در نظرش حتی در خانهی خراب و بیسر و سامان، با می و نوشیدنی پذیرایی میشود و لباسهای فاخر میپوشد.
آنکه او کیسه ز طرار نگهدارد چون
به خرابات شود کیسه به طرار دهد
هوش مصنوعی: کسی که کیسهاش را از طمع و وسوسهها حفظ میکند، وقتی به میخانه میرود، دیگر نگهدار آن کیسه نمیشود و آن را به دست دیگران میسپارد.
ای تو کز کوی خرابات نداری گذری
زان سناییت همی پند به مقدار دهد
هوش مصنوعی: ای تو که از کوچههای خراباتی عبور نکردهای، از آن نور درخشان تو پندی به اندازه میگیرم.
تو برو زاویهٔ زهد نگهدار و مترس
که خداوند سزا را به سزاوار دهد
هوش مصنوعی: تو برو در جایی که زهد و پرهیزگاری را حفظ کنی و نترس، زیرا خداوند هرکسی را سزاوار آنچه که شایستهاش است، پاداش میدهد.