گنجور

شمارهٔ ۱۳۴

نور تا کیست که آن پردهٔ روی تو بود
مشک خود کیست که آن بندهٔ موی تو بود
ز آفتابم عجب آید که کند دعوی نور
در سرایی که درو تابش روی تو بود
در ترازوی قیامت ز پی سختن نور
صد من عرش کم از نیم تسوی تو بود
راه پر جان شود آن جای که گام تو بود
گوش پر در شود آنجا که گلوی تو بود
هر که او روی تو بیند ز پی خدمت تو
هم به روی تو که پشتش چو به روی تو بود
از تو با رنگ گل و بوی گلابیم از آنک
خوی احمد بود آنجا که خوی تو بود
دیدهٔ حور بر آن خاک همی رشک برد
که بر آن نقش ز لعل سر کوی تو بود
کافهٔ خلق همه پیش رخت سجده برد
حور یا روح که باشد که کفوی تو بود
قبلهٔ جایست همه سوی تو چون کعبه از آن
قبلهٔ جان سنایی همه سوی تو بود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نور تا کیست که آن پردهٔ روی تو بود
مشک خود کیست که آن بندهٔ موی تو بود
هوش مصنوعی: تا چه زمانی نوری که بر روی تو تابیده، وجود خواهد داشت؟ و چه کسی می‌تواند بگوید که آن موهای تو، چه کسی را به بند کشیده است؟
ز آفتابم عجب آید که کند دعوی نور
در سرایی که درو تابش روی تو بود
هوش مصنوعی: از تابش خورشید تعجب می‌کنم که در خانه‌ای که چهره تو در آن می‌درخشد، ادعای روشنی می‌کند.
در ترازوی قیامت ز پی سختن نور
صد من عرش کم از نیم تسوی تو بود
هوش مصنوعی: در روز قیامت، وزن نور و خوبی‌های تو که بسیار ارزشمند است، به قدری سنگین و با ارزش است که هیچ چیز دیگری نمی‌تواند به گرفتن آن نزدیک شود. اگرچه ممکن است در نظر بیاید که کارهای دیگر افراد تاثیرگذار است، اما در نهایت، کار نیک تو به مراتب بیشتر و بزرگ‌تر خواهد بود.
راه پر جان شود آن جای که گام تو بود
گوش پر در شود آنجا که گلوی تو بود
هوش مصنوعی: هر جا که پای تو بگذارد، راه پر از شتاب و زندگی می‌شود و هر جایی که صدای تو به گوش برسد، فضا پر از زیبایی و نشاط خواهد شد.
هر که او روی تو بیند ز پی خدمت تو
هم به روی تو که پشتش چو به روی تو بود
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر خدمت به تو به تو نگاه کند، در واقع به روی توست؛ زیرا پشت او نیز به سمت تو است.
از تو با رنگ گل و بوی گلابیم از آنک
خوی احمد بود آنجا که خوی تو بود
هوش مصنوعی: ما همواره به زیبایی و تازگی تو می‌نازیم، زیرا آنچه در وجود توست، خصلت‌های نیکو و اصیل پیامبر (ص) را در بر دارد.
دیدهٔ حور بر آن خاک همی رشک برد
که بر آن نقش ز لعل سر کوی تو بود
هوش مصنوعی: چشم حوری به آن خاک حسادت می‌برد، زیرا در آن خاک اثر و نشانی از لعل سر کوی تو وجود دارد.
کافهٔ خلق همه پیش رخت سجده برد
حور یا روح که باشد که کفوی تو بود
هوش مصنوعی: همه برای دیدن تو به احترام زانو زده‌اند، آیا حوری است یا روح که همتای تو به حساب بیاید؟
قبلهٔ جایست همه سوی تو چون کعبه از آن
قبلهٔ جان سنایی همه سوی تو بود
هوش مصنوعی: هر جا که رو به تو کنیم، همانند کعبه که قبله مسلمانان است، جهت ما تو هستی. سنایی هم با تمام وجود به سوی تو توجه دارد.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۳۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1403/05/29 10:07
امیرحسین دهقان انارستانی

در مسرع دوم از بیت هشتم «کفوی» آمده است. مرحوم امین السفراء در کتاب خطی تذکرة الاعلام خود این بیت را از سئائی نقل کرده است و از کلمه «کلوی» به جای «کفوی» استفاده کرده است و معتقد است کلو به ضم کاف به معنای رئیس محله و صنف است. 

به صفحه 152 از نسخه مراجعه کنید.

انارستانی از طلاب حوزه علمیه قم.