گنجور

شمارهٔ ۱۰۹

ای کم شده وفای تو این نیز بگذرد
و ا فزون شده جفای تو این نیز بگذرد
زین بیش نیک بود به من بنده رای تو
گر بد شدست رای تو این نیز بگذرد
گر هست بی گناه دل زار مستمند
در محنت و بلای تو این نیز بگذرد
وصل تو کی بود نظر دلگشای تو
گر نیست دلگشای تو این نیز بگذرد
گر دوری از هوای من و هست روز و شب
جای دگر هوای تو این نیز بگذرد
بگذشت آن زمانه که بودم سزای تو
اکنون نیم سزای تو این نیز بگذرد
گر سیر گشتی از من و خواهی که نگذرم
گرد در سرای تو این نیز بگذرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کم شده وفای تو این نیز بگذرد
و ا فزون شده جفای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: ای محبت و وفای تو کم شده است، اما این نیز سپری خواهد شد. و ظلم و جفای تو افزایش یافته است، اما این نیز به زودی پایان خواهد یافت.
زین بیش نیک بود به من بنده رای تو
گر بد شدست رای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: اگر نظر تو نسبت به من بد باشد، بهتر است که من به رای تو اهمیت ندهم، زیرا این نیز به مرور زمان خواهد گذشت.
گر هست بی گناه دل زار مستمند
در محنت و بلای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: اگر دل خسته و بی‌گناهی در سختی و مصیبت تو باشد، حتی این هم خواهد گذشت.
وصل تو کی بود نظر دلگشای تو
گر نیست دلگشای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: اتصال و نزدیکی تو چون دیدار دل‌نوازت نیست، اگر دل‌نواز تو نباشد، این زمانه هم می‌گذرد.
گر دوری از هوای من و هست روز و شب
جای دگر هوای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: اگر از عشق و آرزوهای من دور باشی و روز و شب را در جایی دیگر بگذرانید، این حال و اوضاع هم با گذر زمان تغییر خواهد کرد.
بگذشت آن زمانه که بودم سزای تو
اکنون نیم سزای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: زمانی بود که من شایسته‌ی تو بودم، اما اکنون دیگر آن حالت را ندارم. این هم گذراست و زمانه دوباره تغییر خواهد کرد.
گر سیر گشتی از من و خواهی که نگذرم
گرد در سرای تو این نیز بگذرد
هوش مصنوعی: اگر از من دور شوی و بخواهی که فراموشم نکنم، این احساس نیز poco در زندگی من خواهد گذشت.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/08/01 19:11
ع.ع

گر سیر گشتی تو از من و خواهی که نگذرم یا
گر سرد گشتی تو از من و خواهی که نگذرم گرد در سرای تو این نیز بگذرد.

1395/11/04 21:02
دنیا باستانی

درود
متاسفانه شعر با نسخه ای که در کتاب "در اقلیم روشنایی" تصحیح و توضیح استاد شفیعی کدکنی چاپ شده است مغایرت فراوانی دارد. لطفا بررسی و تصحیح فرمایید
Donya baastani:
ای کم شده وفای تو، این نیز بگذرد
وافزون شده جفای تو این نیز بگذرد
زین پیش نیک بود به من رای تو، گذشت
گر بد شده‌ست رایِ تو این نیز بگذرد
گر دوری از هوایِ منَت هست روز و شب
جایِ دگر هوای تو این نیز بگذرد
گر هست مستمند دل بی‌گناهِ من
در محنت و بلای تو این نیز بگذرد
وصلم-که بود روزِ طرب دلگشای تو-
گر نیست دلگشای تو، این نیز بگذرد
بگذشت آن زمانه که بودم سزای تو
اکنون نیَم سزای تو این نیز بگذرد
گر سیر گشتی از من و خواهی که نگذرم
گِردِ دَرِ سرای تو این نیز بگذرد

1402/04/18 18:07
Shaghayegh Mm

بیت آخر درستش این طور میشه که: 

گر سیر گشتی از من و خواهی که نگذرم...