گنجور

شمارهٔ ۱۰۸

ناز را رویی بباید همچو ورد
چون نداری گرد بدخویی مگرد
یا بگستر فرش زیبایی و حسن
یا بساط کبر و ناز اندر نورد
نیکویی و لطف گو با تاج و کبر
کعبتین و مهره گو با تخته‌نرد
در سرت بادست و بر رو آب نیست
پس میان ما دو تن زین‌ست گرد
زشت باشد روی نازیبا و ناز
صعب باشد چشم نابینا و درد
جوهرت ز اول نبودست این چنین
با تو ناز و کبر کرد این کارکرد
زر ز معدن سرخ روی آید برون
صحبت ناجنس کردش روی زرد
کی کند ناخوب را بیداد خوب
چون کند نامرد را کافور مرد
تو همه بادی و ما را با تو صلح
ما ترا خاک و ترا با ما نبرد
لیکن از یاد تو ما را چاره نیست
تا در این خاکست ما را آب خورد
ناز با ما کن که درباید همی
این نیاز گرم را آن ناز سرد
ور ثنا خواهی که باشد جفت تو
با سنایی چون سنایی باش فرد
در جهان امروز بردابَردِ اوست
باردی باشد بدو گفتن که برد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناز را رویی بباید همچو ورد
چون نداری گرد بدخویی مگرد
هوش مصنوعی: برای زیبایی و دلربایی باید ظرافتی مانند گل داشته باشی، زیرا اگر درونت زشت باشد، زیبایی ظاهری فایده‌ای ندارد.
یا بگستر فرش زیبایی و حسن
یا بساط کبر و ناز اندر نورد
هوش مصنوعی: یا زیبایی و حسن را به نمایش بگذار و فرش زیبایی را بیفکنی، یا با تکبر و ناز خود عرصه را پر کن.
نیکویی و لطف گو با تاج و کبر
کعبتین و مهره گو با تخته‌نرد
هوش مصنوعی: خوبی و زیبایی را با تاج و عظمت کعبه مقایسه کن و محبت را با مهره‌های تخته‌نرد در نظر بگیر.
در سرت بادست و بر رو آب نیست
پس میان ما دو تن زین‌ست گرد
هوش مصنوعی: در دل شما چیزی جز خودخواهی وجود ندارد، بنابراین میان من و تو هیچ چیز مشترکی نیست.
زشت باشد روی نازیبا و ناز
صعب باشد چشم نابینا و درد
هوش مصنوعی: بدمعنی بودن چهره زشت و سخت بودن دیدن زیبایی برای کسی که بینا نیست، به نوعی می‌گوید که دیدن زیبایی‌ها بدون داشتن ابزار لازم (بینایی) بسیار دشوار است و چهره‌ای نازیبا نیز ناخوشایند است.
جوهرت ز اول نبودست این چنین
با تو ناز و کبر کرد این کارکرد
هوش مصنوعی: جوهرت از ابتدا این‌گونه نبوده که با ناز و افتخار رفتار کند.
زر ز معدن سرخ روی آید برون
صحبت ناجنس کردش روی زرد
هوش مصنوعی: طلا از معدن سرخ به بیرون می‌آید و در این میان، صورت ناجنس و بی‌کیفیتی را نشان می‌دهد که رنگش زرد است.
کی کند ناخوب را بیداد خوب
چون کند نامرد را کافور مرد
هوش مصنوعی: چه کسی می‌تواند به بدی کسی که خوب است، ستم کند؟ همچنان که نمی‌توان به مردمانی که شایستگی دارند، ظلم کرد.
تو همه بادی و ما را با تو صلح
ما ترا خاک و ترا با ما نبرد
هوش مصنوعی: تو مانند بادی، و ما با تو در صلح هستیم؛ اما تو برای ما چیزی مانند خاکی هستی و در دل ما نبردی وجود دارد.
لیکن از یاد تو ما را چاره نیست
تا در این خاکست ما را آب خورد
هوش مصنوعی: اما ما چاره‌ای نداریم جز اینکه در این اندوه و درد، یاد تو را فراموش نکنیم.
ناز با ما کن که درباید همی
این نیاز گرم را آن ناز سرد
هوش مصنوعی: با ما مهربانی کن؛ زیرا در این دنیا، این نیازهای عاطفی و وابستگی‌ها به گرمی و محبت احتیاج دارند، در حالی که سردی این محبت تنها به فاصله و سردی می‌انجامد.
ور ثنا خواهی که باشد جفت تو
با سنایی چون سنایی باش فرد
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی دیگران تو را ستایش کنند، مانند سنایی باش و فردی باش که ویژگی‌های برجسته و منحصر به فردی دارد.
در جهان امروز بردابَردِ اوست
باردی باشد بدو گفتن که برد
هوش مصنوعی: در دنیای امروز، قدرت و نفوذ او قابل مشاهده است و هر فردی می‌تواند از او بهره‌برداری کند.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۰۸ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تصنیف ماهور/ناز"
با صدای سالار عقیلی (آلبوم سایه های سبز)

حاشیه ها

1393/08/08 02:11
ایزدی

بیت دهم:
تا در این حاکست

1396/01/22 14:03
زهراهـ متین

سلام، بیت آخر از نظر وزنی غلط به نظر می رسد. شاید مصرع اول چیز دیگری باشد.

1400/01/08 09:04
مجید جعفری همدانی

ضمن تشکر
مصراع دوم بیت دهم بدین‌سان اصلاح شود:
تا بدین خاکست ما را آب‌خورد
همچنین ضبط مصراع اول بیت آخر چنین است:
بُرد ار بُرد
(ار مخفف اگر)