شمارهٔ ۱۰۷
روی خوبت، نهان چه خواهی کرد؟
شورش عاشقان چه خواهی کرد؟
مشکزلفی و نرگسینچشمی
تا بدان نرگسان چه خواهی کرد؟
خونم از دیدگان بپآلودی
رنج این دیدگان چه خواهی کرد؟
هر زمان با تو یار اندیشم
تا تو اندر جهان چه خواهی کرد؟
نقش آب روان مباش به پاس
نقش آب روان چه خواهی کرد؟
مژهتیری و ابروان چو کمان
پس تو تیر و کمان چه خواهی کرد؟
دل ببردی و قصد جان کردی
یله کن جان تو جان چه خواهی کرد؟
زان کمر طرف بر میان من است
بارِ آن بر میان چه خواهی کرد؟
ای چو جان و دلم به هر وصلت
وصلت عاشقان چه خواهی کرد؟
چون سنایی سگی به کوی تو در
نعرهٔ پاسبان چه خواهی کرد؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی خوبت، نهان چه خواهی کرد؟
شورش عاشقان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: اگر چهره زیبا و دلنشین تو پنهان بماند، چه خواهد شد؟ و اگر عاشقان دچار آشفتگی و دل تنگی شوند، چه کار میتوان کرد؟
مشکزلفی و نرگسینچشمی
تا بدان نرگسان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: موهای مشکی و چشمان نرگسگون تو را تا به حال به چه حال و وضعی درآوردهاند؟
خونم از دیدگان بپآلودی
رنج این دیدگان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: اگر چشمهایم را پاک کنی، چه فایدهای دارد؟ رنج و درد این چشمها را چگونه میتوانی تحمل کنی؟
هر زمان با تو یار اندیشم
تا تو اندر جهان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: هر زمانی که به تو فکر میکنم، به این میاندیشم که در این دنیا چه کارهایی انجام خواهی داد.
نقش آب روان مباش به پاس
نقش آب روان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: به طوری که در نظر داری، خودت را بیهوده مشغول نکن. با توجه به وضعیتی که در آن قرار داری، چه کاری از تو برمیآید؟
مژهتیری و ابروان چو کمان
پس تو تیر و کمان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: چشمهای تو مثل تیر و ابروهایت مانند کمان است؛ حال با این همه زیبایی و جذابیت، تو چه کار خواهی کرد؟
دل ببردی و قصد جان کردی
یله کن جان تو جان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: تو قلب مرا ربودی و قصد کردی که جانم را بگیری، اما حالا آزاد کن جانت را؛ جان تو چه کار خواهد کرد؟
زان کمر طرف بر میان من است
بارِ آن بر میان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: از آن کمر که به وسط من میرسد، سنگینی آن را چگونه خواهی برداشت؟
ای چو جان و دلم به هر وصلت
وصلت عاشقان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: ای تو که جان و دل منی، در هر پیوندی که عاشقان دارند، چه کار خواهی کرد؟
چون سنایی سگی به کوی تو در
نعرهٔ پاسبان چه خواهی کرد؟
هوش مصنوعی: وقتی سنایی مانند سگی به کوی تو میآید و در مقابل پاسبان نرگی میزند، تو چه کار میتوانی انجام بدهی؟