گنجور

شمارهٔ ۱۰۴

زلف پر تابت مرا در تاب کرد
چشم پر خوابت مرا بی خواب کرد
با تن من کرد نور عارضت
آنکه با تار قصب مهتاب کرد
عنبرین زلف چو چوگان خم گرفت
تا دلم چو گوی در طبطاب کرد
وان لب عناب گونت طعنه کرد
تا سرشگم سرخ چون عناب کرد
گر عجب بود آنکه عشق تو مرا
مست و هالک بی نبید ناب کرد
این عجب‌تر آنکه عشقت رایگان
چشم من پر لولو خوشاب کرد
میغ روی خوب چون خورشید تو
چشمهٔ خورشید را محراب کرد
و آتش روی ترا چون سجده برد
همچو ابدالان گذر بر آب کرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف پر تابت مرا در تاب کرد
چشم پر خوابت مرا بی خواب کرد
هوش مصنوعی: زلف‌های زیبا و خوش حالت تو مرا در خود پیچیده و شگفت‌زده کرده است، در حالی که چشمان خواب‌آلودت نیز باعث شد که من بی‌خواب شوم.
با تن من کرد نور عارضت
آنکه با تار قصب مهتاب کرد
هوش مصنوعی: چهره زیبایت به گونه‌ای بر من تأثیر گذاشته که مثل نوری در تیرگی شب، دل را روشن می‌کند.
عنبرین زلف چو چوگان خم گرفت
تا دلم چو گوی در طبطاب کرد
هوش مصنوعی: زلف‌های خوشبو و معطر مانند چوب چوگان خم شده‌اند و دل من مانند گوی در بازی دچار تلاطم و اضطراب شده است.
وان لب عناب گونت طعنه کرد
تا سرشگم سرخ چون عناب کرد
هوش مصنوعی: لب‌های سرخ و خوش‌رنگت مانند میوه‌ی عناب، چنان زیبایی دارد که به دل می‌نشیند و باعث می‌شود اشک‌هایم به رنگ قرمز درآید.
گر عجب بود آنکه عشق تو مرا
مست و هالک بی نبید ناب کرد
هوش مصنوعی: اگر کار عجیبی باشد، این است که عشق تو مرا بدون شراب مست و غرق در حال کرده است.
این عجب‌تر آنکه عشقت رایگان
چشم من پر لولو خوشاب کرد
هوش مصنوعی: عشق تو به گونه‌ای است که بی‌هیچ توقعی، چشمان من را پر از زیبایی و جواهرات کرده است.
میغ روی خوب چون خورشید تو
چشمهٔ خورشید را محراب کرد
هوش مصنوعی: چهرهٔ زیبای تو مانند خورشید است و درخشش آن، چشمه‌ٔ نور را به مکان عبادت تبدیل کرده است.
و آتش روی ترا چون سجده برد
همچو ابدالان گذر بر آب کرد
هوش مصنوعی: آتش صورت تو را به سجده درآورد و مانند کسانی که در حالت عرفانی به آرامش می‌رسند، بر آب قدم گذاشت.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۰۴ به خوانش عندلیب