گنجور

شمارهٔ ۱۰۳

منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد
ز یاد تو نبوم فرد اگر بوم ز تو فرد
اگر زمانه ندارد ترا مساعد من
زمانه‌را و تو را کی توان مساعد کرد
جز آنکه قبله کنم صورت خیال ترا
همی گذارم با آب چشم و با رخ زرد
همه دریغ و همه درد من ز تست و ز تو
به باد تو گرم و به باد سرد تو سرد
من آن کسم که مرا عالمی پر از خصمند
همی برآیم با عالمی به جنگ و نبرد
گر از تو عاجزم این حال را چگونه کنم
به پیش خصمان مردم به پیش عشق نه مرد
روان و جانی و مهجور من ز جان و روان
به یک دل اندر زین بیشتر نباشد درد
اگر جهان همه بر فرق من فرود آید
به نیم ذره نیاید به روی من برگرد
دریغم آنکه به فصل بهار و لاله و گل
به یاد روی تو درد و دریغ باید خورد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد
ز یاد تو نبوم فرد اگر بوم ز تو فرد
هوش مصنوعی: من کسی هستم که هرگز از عشق تو دل سرد نمی‌شوم و لحظه‌ای از یاد تو غافل نمی‌گردم. اگر روزی از تو دور شوم، به هیچ‌ وجه نمی‌توانم زندگی کنم.
اگر زمانه ندارد ترا مساعد من
زمانه‌را و تو را کی توان مساعد کرد
هوش مصنوعی: اگر دنیا با تو همراهی نمی‌کند، چه کسی می‌تواند به تو کمک کند؟
جز آنکه قبله کنم صورت خیال ترا
همی گذارم با آب چشم و با رخ زرد
هوش مصنوعی: به جز اینکه بخواهم تصویر خیالی تو را به قبله‌ام قرار دهم، همه چیز را با اشک چشم و چهره‌ای زرد و پژمرده رها می‌کنم.
همه دریغ و همه درد من ز تست و ز تو
به باد تو گرم و به باد سرد تو سرد
هوش مصنوعی: تمام غم و اندوه من از تو و برای توست. تو در حالتی گرم هستی و من در حالتی سرد.
من آن کسم که مرا عالمی پر از خصمند
همی برآیم با عالمی به جنگ و نبرد
هوش مصنوعی: من آن فردی هستم که در یک دنیای پر از خصومت و دشمنی زندگی می‌کنم و در عین حال با همین دنیا به مبارزه و نبرد می‌پردازم.
گر از تو عاجزم این حال را چگونه کنم
به پیش خصمان مردم به پیش عشق نه مرد
هوش مصنوعی: اگر من در برابر تو ناتوانم، پس چگونه می‌توانم این وضعیت را در برابر دشمنان و مردم تحمل کنم؟ عشق من به تو از مردانگی و شجاعت بالاتر است.
روان و جانی و مهجور من ز جان و روان
به یک دل اندر زین بیشتر نباشد درد
هوش مصنوعی: موجودی که هم روح و هم جان من است، از نظر احساس و عاطفه برای من بسیار ارزشمندتر از هر دردی است که ممکن است تحمل کنم.
اگر جهان همه بر فرق من فرود آید
به نیم ذره نیاید به روی من برگرد
هوش مصنوعی: اگر همه‌چیز دنیا بر سر من بریزد، حتی با کمی از آن هم نمی‌توانم خوشحال شوم و به رویم بیاورید.
دریغم آنکه به فصل بهار و لاله و گل
به یاد روی تو درد و دریغ باید خورد
هوش مصنوعی: متأسفم که در فصل بهار و شکوفایی گل‌ها، به یاد تو باید غمگین و اندوهگین باشم.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/07/25 01:09
علی احمدی

صورت صحیح بیت چهارم به این شکل است:
همه دریغ و همه درد من ز تست و ز تو
به باد گرم تو گرم و به باد سرد تو سرد