برگردان به زبان ساده
آراست جهاندار دگرباره جهان را
چو خلد برین کرد، زمین را و زمان را
هوش مصنوعی: پادشاه جهان دوباره جهان را به زیبایی آراسته است، چنان که زمین و زمان را بهشتی کرده است.
فرمود که تا چرخ یکی دور دگر کرد
خورشید بپیمود مسیر دوران را
هوش مصنوعی: فرمود که تا دو چرخ به دور یکدیگر بچرخند، خورشید مسیر حرکت خود را طی خواهد کرد.
ایدون که بیاراست مر این پیر خرف را
کاید حسد از تازگیش تازه جوان را
هوش مصنوعی: به این معناست که وقتی پیرمردی را که دیگران او را قدیمی و دست و پا گیر میدانند، به زیبایی بیاراییم، حسادت جوانان به تازگی و جوانی خودشان کاهش مییابد.
هر روز جهان خوشتر از آنست چو هر شب
رضوان بگشاید همه درهای جنان را
هوش مصنوعی: هر روز دنیا زیباتر از روز قبل است، چون هر شب نعمتهای بهشت در دسترس قرار میگیرد.
گویی که هوا غالیه آمیخت بخروار
پر کرد از آن غالیهها غالیهدان را
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که هوا، بویی خوش و گرانبها دارد و آن را مانند عطرهای ناب در فضا پراکنده کرده است.
گنجی که به هر کنج نهان بود ز قارون
از خاک برآورد مر آن گنج نهان را
هوش مصنوعی: گنجی که در هر گوشهای پنهان بود، مانند گنج قارون، از دل خاک بیرون آورده شد.
ابری که همی برف ببارید ببرید
شد غرقهٔ بحری که ندید ایچ کران را
هوش مصنوعی: ابر به قدری باران میبارد که دریا را غرق میکند و این دریا نیز هیچ مرزی را نمیشناسد.
آن ابر درر بار ز دریا که برآید
پر کرده ز در و درم و دانه دهان را
هوش مصنوعی: ابر، مانند گنجی از باران که از دریا به سوی زمین میآید، همه جا را پر میکند و دهان زمین را سیراب مینماید.
از بس که ببارید به آب اندر لولو
چون لولو تر کرد همه آب روان را
هوش مصنوعی: به دلیل بارش زیاد، آب در دریاچه لولو به حدی بالا آمده که باعث شده آب جاری دیگر زیر آب برود و به شکل لولو درآید.
رنجی که همی باد فزاید ز بزیدن
بر ما بوزید از قبل راحت جان را
هوش مصنوعی: رنجی که از سوی سرنوشت بر ما میرسد و هر روز بیشتر میشود، به خاطر این است که آسایش و آرامش جانمان از قبل در دست خودمان نیست.
کوه آن تل کافور بدل کرد به سیفور
شادی روان داد مر آن شاد روان را
هوش مصنوعی: کوه، آن تپهی سفید را به جای تل خوشی و شادابی تبدیل کرد و به آن خوشبختی، جان تازهای بخشید.
بر کوه از آن تودهٔ کافور گرانبار
خورشید سبک کرد مر آن بار گران را
هوش مصنوعی: خورشید با روشنایی و گرمای خود آن توده سنگین و سفید رنگ کافور را که بر کوه قرار داشت، سبک و سبکتر کرد.
خاکی که همه ژاله ستد از دهن ابر
تا بر کند آن لالهٔ خوش خفته ستان را
هوش مصنوعی: خاکی که باران بر آن میبارد، لالههای زیبا که در خواب هستند را از دل ابر میگیرد و به آن میفرستد.
چندان ز هوا ژاله ببارید بدو ابر
تا لاله ستان کرد همه لاله ستان را
هوش مصنوعی: به اندازهای باران و رطوبت از آسمان بر زمین نازل شد که باغها و گلستانها پر از گلهای لاله شد و همه جا پر از زیبایی و شکوفایی گلی گشت.
از رنگ گل و لاله کنون باز بنفشه
چون نیل شود خیره کند گوهر کان را
هوش مصنوعی: با توجه به زیبایی و جذابیت گلها و لالهها، اکنون بنفشه همچون نیل (رنگ آبی) میشود و زیباییاش آنقدر خیرهکننده است که مانند گوهر در دل انسان تأثیر میگذارد.
شبگیر زند نعره کلنگ از دل مشتاق
وز نعره زدن طعنه زند نعره زنان را
هوش مصنوعی: در آغاز شب، صدای کوبیدن کلنگ به دل مشتاقان میرسد و این صدا طعنهای است به کسانی که فقط به نعره زدن مشغولند.
آن لکلک گوید که: لک الحمد، لک الشکر
تو طعمهٔ من کردهای آن مار دمان را
هوش مصنوعی: پرندهای بهدیگری میگوید: سپاس و شکر تو را باید، چرا که تو برای من آن ماری را که همیشه در کمین بود، شکار کردی.
قمری نهد از پشت قبای خز و قاقم
اکنون که بتابید و بپوشید کتان را
هوش مصنوعی: قمر از پشت لباس نرم و گرمش بیرون میآید و اکنون که آفتاب بر افروخته و کتان را پوشانده است، به جلو میآید.
طاووس کند جلوه چو از دور به بیند
بر فرق سر هدهد، آن تاج کیان را
هوش مصنوعی: وقتی طاووس خود را به نمایش میگذارد و از دور دیده میشود، هدهد که تاج پادشاهی را بر سر دارد، همچون گوهری باارزش به نظر میآید.
موسیجه همی گوید: یا رازق رزاق
روزی ده جانبخش تویی انسی و جان را
هوش مصنوعی: موسی میگوید: ای روزیدهنده، تنها تو هستی که روزی بخش به تمامی مخلوقات هستی و همواره در دل انسانها و روح آنها حضور داری.
زاغ از شغب بیهده بربندد منقار
چون فاخته بگشاده به تسبیح زبان را
هوش مصنوعی: پرندهای مثل زاغ در تنش و شلوغیهای بیهدف دماغش را میبندد، در حالی که پرندهای دیگر مانند فاخته با زبانش مشغول تسبیح و ذکر گفتن است.
پیوسته هما گوید: یکیست یگانه
تا در طرب آرد به هوا بر ورشان را
هوش مصنوعی: هما همیشه میگوید: تنها یک چیز وجود دارد که باعث شادی و سرخوشی میشود.
گنجشک بهاری صفت باری گوید
کز بوم به انگیزد اشجار نوان را
هوش مصنوعی: گنجشکی که در بهار به سر میبرد، از بالای درختان جوان آواز میخواند و آوازش به گوش دیگران میرسد.
هر گوید هو صد بدمی سرخ کبوتر
در گفتن هو دارد پیوسته لسان را
هوش مصنوعی: هر کس ندا سر میدهد، صدای بادمجان سرخ را میزند و در گفتن این ندا، زبانش همیشه در حرکت و فعالیت است.
چرغان به سر چنگ درآورده تذروان
تسبیح شده از دهن مرغ مر آن را
هوش مصنوعی: پرندهای که به بالای درخت نشسته، چنگی به پا کرده و به گونهای در حال عبادت و ذکر گفتن است، طوری که صدای آن در دهان مرغی میپیچد.
شارک چو موذن به سحر حلق گشاده
آن ژولک و آن صعوه از آن داده اذان را
هوش مصنوعی: در سحرگاه، مانند موذنی که اذان میگوید، شتر با صدا و حالتی خاص به صدای خود ادامه میدهد و پرندگان نیز از آن صدای شتر به آواز خود میافزایند.
آن شیشککان شاد ازین سنگ به آن سنگ
پاینده و پوینده مر آن پیک دوان را
هوش مصنوعی: پرندگان شاد و خوشحال از این سنگ به آن سنگ میپرند و به او که به سرعت در حال حرکت است، توجه میکنند.
آن کبک مرقع سلب برچده دامن
از غالیه غل ساخته از بهر نشان را
هوش مصنوعی: آن کبک که دمی دامنش از زینتها جدا شده، به خاطر علامت و نشانی که دارد، در میان شاخ و برگها پنهان شده است.
بنگر به هوا بر به چکاوک که چه گوید
خیر و حسنت بادا خیرات و حسان را
هوش مصنوعی: به آسمان نگاه کن و ببین چکاوک چه سخنی میگوید. امیدوارم خیر و نیکی نصیب تو شود و اعمال نیک تو افزایش یابد.
نازیدن ناز و نواهای سریچه
ناطق کند آن مردهٔ بینطق و بیان را
هوش مصنوعی: مردی که بیزبان و سخن است، با زیبایی و لحن دلنشین آهنگها، به خود میبالد.
آن کرکی گوید که: توی قادر قهار
از مرگ همی قهر کنی مر حیوان را
هوش مصنوعی: آن پرنده میگوید: ای توانای بزرگ، تو حتی از مرگ هم بر حیوانات غلبه میکنی.
پیوسته همی گوید آن سر شب تشنه
بیآب ملک صبر دهد مر عطشان را
هوش مصنوعی: در شب، کسی که تشنه است همواره میگوید که آیا میشود صبر کرد و انتظار کشید تا بتوانم سیراب شوم.
مرغابی سرخاب که در آب نشیند
گوید که خدایی و سزایی تو جهان را
هوش مصنوعی: مرغابی سرخپوشی که در آب نشسته است، میگوید که تو شایستهتری و در این دنیا مقام والایی داری.
در خوید چنین گوید کرک که: خدایا
تو خالق خلقانی صد قرن قران را
هوش مصنوعی: در اینجا به گونهای توصیف شده است که شخصی در عالم خواب، از خداوند درخواست میکند که تو خالق تمام موجودات هستی و دنیای بیپایانی را به وجود آوردی. این درخواست نشاندهنده عظمتی است که برای خداوند قائل است و از او خواسته میشود که قدرت و خالقیت خود را بروز دهد.
گویند تذروان که تو آنی که بدانی
راز تن بیقوت و بیروح و روان را
هوش مصنوعی: میگویند تو آن کسی هستی که به خوبی میدانی راز وجود انسان، که جسمش بینیرو و بیجان است، اما روح و روانی در آن نهفته است.
آن باز چنین گوید یارب تو نگهدار
بر امت پیغمبر، ایمان و امان را
هوش مصنوعی: آن پرنده میگوید: ای پروردگار، بر پیروان پیامبر حفظ کن و از ایمان و امنیت آنها محافظت فرما.
آن کرکس با قوت گوید که به قدرت
جبار نگهدار، این کون و مکان را
هوش مصنوعی: آن کرکس با قدرت خود میگوید که باید این جهان و هستی را زیر نظر و در کنترل قدرتی بزرگ و نیرومند حفظ کرد.
بنگر که عقاب از پس تسبیح چه گوید
آراسته دارید مر این سیرت و سان را
هوش مصنوعی: به این نکته توجه کن که عقاب چه پیامهایی را از میان تسبیح بیان میکند. سعی کنید این شخصیت و رفتار را به شکلی زیبا و باعظمت حفظ کنید.
بلبل چه مذکر شده و قمری قاری
برداشته هر دو شغب و بانگ و فغان را
هوش مصنوعی: بلبل چقدر خوشحال و شاداب شده و قمری نیز آواز خواندن را آغاز کردهاند. هر دو سرشار از نشاط و شور و فریاد هستند.
آید به تو هر پاس خروشی ز خروسی
کی غافل، بگذار جهان گذران را
هوش مصنوعی: همیشه با هر صدایی که میشنوی، به یاد خداوند باش و غافل مشو، پس بهتر است که دنیا و گذرهای آن را رها کنی.
آوازه برآورد که: ای قوم تن خویش
دوزخ مبرید از پی بهمان و فلان را
هوش مصنوعی: ای مردم، بدنهایتان را از دوزخ دور نکنید و به دنبال این و آن نروید.
دنیا چو یکی بیشه شمارید و ژیان شیر
در بیشه مشورید مر آن شیر ژیان را
هوش مصنوعی: دنیا را مانند یک جنگل تصور کنید و در این جنگل، شیرانی وجود دارند. بنابراین، در این جنگل، به جای آنکه دربارهٔ شیرها و زندگیشان صحبت کنید، بهتر است به ویژگیها و قدرتهای آنها بپردازید. در واقع، به جای تمرکز بر خود شیرها، بر خصوصیات و ماهیت جنگل و زندگی در آن تاکید کنید.
در جستن نان آب رخ خویش مریزید
در نار مسوزید روان از پی نان را
هوش مصنوعی: در تلاش برای تأمین روزی و معیشت خود، کارها و رفتارهای ناپسند را از خود دور کنید و دل خود را در آتش مشکلات نسوزانید.
ایزد چو به زنار نبستست میانتان
در پیش چو خود خیره مبندید میان را
هوش مصنوعی: خداوند اگر بین شما پیوندی برقرار نکرده باشد، پس در مقابل یکدیگر به خودتان مشغول نشوید و توجهتان را به فاصلهها معطوف نکنید.
زان پیش که جانتان بستاند ملک الموت
از قبضهٔ شیطان بستانید عنان را
هوش مصنوعی: قبل از این که فرشتهٔ مرگ جان شما را بگیرد، از دست شیطان رهایی یابید و کنترل زندگیتان را در دست بگیرید.
مجدود بدینحال تو نزدیکتری زانک
پیریت به نهمار فرستاده خزان را
هوش مصنوعی: در این حالتی که تو قرار داری، به من نزدیکتر هستی، زیرا خدمتی که کردی مانند فرستادن موجی از خزان است.