گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰ - در مدح امیر بار سلطان

باز جانها شکار خواهد کرد
گر جمال آشکار خواهد کرد
جای شکرست خلق راکان بت
جان به شکل شکار خواهد کرد
رایت و رویت منور او
ماه را در حصار خواهد کرد
بوی آن زلفکان مشکینش
مشک را قدر خوار خواهد کرد
در خزان از بهار رخسارش
کشوری را بهار خواهد کرد
غمزهٔ نغز و طرهٔ خوش او
هیچ دانی چکار خواهد کرد؟
دوریان را به دیر خواهد برد
دیریان را به دار خواهد کرد
گرچه عقل از چهار خصم برست
از دو عالم چهار خواهد کرد
لیک بر چارسوی غیرت عشق
عقل را سنگسار خواهد کرد
جان متواریان حضرت را
چون زمان برقرار خواهد کرد
بی‌قراران سبز دریا را
چون زمین بردبار خواهد کرد
بر سر از خاکپای مرکب او
نور از چشم خار خواهد کرد
قلب و قالب به خدمت آوردیم
تا کدام اختیار خواهد کرد
چاکر اوست چشم و گوش رهی
گر برین اختصار خواهد کرد
خدمت او کند خرد چون او
خدمت میر بار خواهد کرد
آنکه نعل سمند او در گوش
مشتری گوشوار خواهد کرد
حور عین بهر توتیا جوید
مرکبش گر غبار خواهد کرد
از خیال جمال فطنت او
روح را غمگسار خواهد کرد
دست گردن به دست حاسد او
گل خیری چو خار خواهد کرد
از طراز آستین بدخواهش
غیرت دین غیار خواهد کرد
تیغ او روز کین ز خون عدو
خاک را لاله‌زار خواهد کرد
آب را سنگ علم او چون خاک
با ثبات و وقار خواهد کرد
اجل از بیم تیغ خونخوارش
الحذار الحذار خواهد کرد
باد با خاک روز کوشش او
الفرار الفرار خواهد کرد
آب در حلق دشمن از قهرت
شعله شعله چو نار خواهد کرد
عدوش چون ز عمر بر بادست
اجلش خاکسار خواهد کرد
از برای موافقش گردون
ابر را در نثار خواهد کرد
بحر در یک نفس به دولت او
صد بخور از بخار خواهد کرد
از شرف مشتری رکابش را
افسر روزگار خواهد کرد
جود او همچو ابر نیسانی
قطره‌ها بیشمار خواهد کرد
بنده بی‌آب همچو ماهی باز
سر به سوی بحار خواهد کرد
گر ز خاک تو آبروی برد
مدحتت بنده‌وار خواهد کرد
با تو چون خاک بادوار بسر
خویشتن با دوار خواهد کرد
ای چو آب اصل لطف همچون خاک
نعل چرخم فگار خواهد کرد
هست فکرت که میر این معنی
عرضه بر شهریار خواهد کرد
بیخ جانم به شربتی از جود
در تنم استوار خواهد کرد
روی چون صد نگار و طبع خوشش
کار من چون نگار خواهد کرد
عقل در انتظار انعامت
روز و شب انتظار خواهد کرد
عز و اقبال سرمدی بادت
هم برین اختصار خواهد کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز جانها شکار خواهد کرد
گر جمال آشکار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی خود را نمایان کند، جان‌ها دوباره به دام عشق می‌افتند.
جای شکرست خلق راکان بت
جان به شکل شکار خواهد کرد
هوش مصنوعی: جای شکر است که مردم به شکل شکار، وجود معشوق را می‌پرستند و به او اهمیت می‌دهند.
رایت و رویت منور او
ماه را در حصار خواهد کرد
هوش مصنوعی: چهره و حضور تو به قدری درخشان است که نور آن، مانند ماه در قفس، همه جا را روشن خواهد کرد.
بوی آن زلفکان مشکینش
مشک را قدر خوار خواهد کرد
هوش مصنوعی: عطر زلف‌های مشکی او به قدری دل‌انگیز و جذاب است که حتی عطر مشک را نادیده می‌گیرد و بی‌ارزش می‌سازد.
در خزان از بهار رخسارش
کشوری را بهار خواهد کرد
هوش مصنوعی: در فصل پاییز، زیبایی چهره‌اش می‌تواند مانند بهاری تازه، زندگی و نشاط را به یک سرزمین ببخشد.
غمزهٔ نغز و طرهٔ خوش او
هیچ دانی چکار خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: نگاه زیبا و موهای خوش حالت او را می‌شناسی؟ نمی‌دانی این‌ها چه تأثيراتی خواهند داشت؟
دوریان را به دیر خواهد برد
دیریان را به دار خواهد کرد
هوش مصنوعی: دوری افراد را به مکانی که به آن تعلق دارند خواهد برد و ناپاکان یا بی‌توجهان را به عذاب خواهد سپرد.
گرچه عقل از چهار خصم برست
از دو عالم چهار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اگرچه عقل ممکن است از چهار دشمن رهایی یابد، اما از دو جهان خواسته‌هایی خواهد داشت.
لیک بر چارسوی غیرت عشق
عقل را سنگسار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اما در چهار سوی عشق، غریزه passionate عقل را نابود خواهد کرد.
جان متواریان حضرت را
چون زمان برقرار خواهد کرد
هوش مصنوعی: روح کسانی که در مسیر حقیقت هستند، به زودی مانند زمان ثابت و پایدار خواهد شد.
بی‌قراران سبز دریا را
چون زمین بردبار خواهد کرد
هوش مصنوعی: بی‌قراران و ناآرامان دریا را مانند زمین صبور و پایدار خواهد کرد.
بر سر از خاکپای مرکب او
نور از چشم خار خواهد کرد
هوش مصنوعی: وقتی که او با اسبش بر زمین پا بگذارد، نوری از چشمانش ساطع خواهد شد و به گیاهان اطراف آسیب خواهد زد.
قلب و قالب به خدمت آوردیم
تا کدام اختیار خواهد کرد
هوش مصنوعی: ما تمام وجود خود را در خدمت عشق قرار دادیم، تا ببینیم که کدام یک از ما اختیار و انتخاب خواهد کرد.
چاکر اوست چشم و گوش رهی
گر برین اختصار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر به او خدمت کنی و به او توجه داشته باشی، مانند چاکری هستی که چشم و گوشش برای اوست. اگر بخواهد، می‌تواند در این موضوع کوتاهی کند.
خدمت او کند خرد چون او
خدمت میر بار خواهد کرد
هوش مصنوعی: هر کس که خردمند باشد، در خدمت او خواهد بود و این خدمت مانند خدمت به یک فرمانروا ارزشمند خواهد بود.
آنکه نعل سمند او در گوش
مشتری گوشوار خواهد کرد
هوش مصنوعی: کسی که موفقیت‌های بزرگی دارد و به دستاوردهای شگرفی می‌رسد، در واقع می‌تواند به دیگران نیز نفع برساند و تأثیری مثبت بر زندگی آن‌ها بگذارد.
حور عین بهر توتیا جوید
مرکبش گر غبار خواهد کرد
هوش مصنوعی: به خاطر تو، حوری های بهشتی به دنبال تو می‌گردند و اگر بخواهند از مرکب خود غبار بگیرند، این کار را خواهند کرد.
از خیال جمال فطنت او
روح را غمگسار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اندیشیدن به زیبایی طبیعی و خلاق او، روح را تسلی خواهد بخشید.
دست گردن به دست حاسد او
گل خیری چو خار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر کسی به دست دیگران حسادت کند، مثل این است که به خوشبختی و خوبی دیگران آسیب خواهد زد و نمی‌گذارد که آن خوبی‌ها ادامه پیدا کنند.
از طراز آستین بدخواهش
غیرت دین غیار خواهد کرد
هوش مصنوعی: شایستگی‌های او باعث خواهد شد که دشمنان، غیرت و تعهدشان به دین را آشکار کنند.
تیغ او روز کین ز خون عدو
خاک را لاله‌زار خواهد کرد
هوش مصنوعی: سلاح او در روز انتقام، زمین را با خون دشمنان پر خواهد کرد و مثل لاله‌زار خواهد شد.
آب را سنگ علم او چون خاک
با ثبات و وقار خواهد کرد
هوش مصنوعی: علم و دانش او، قدرتی دارد که می‌تواند آب را به ثبات و استحکام سنگ تبدیل کند، به گونه‌ای که آرامش و وقاری را به وجود آورد.
اجل از بیم تیغ خونخوارش
الحذار الحذار خواهد کرد
هوش مصنوعی: مرگ از ترس شمشیر قاتل، ما را به احتیاط وادار خواهد کرد.
باد با خاک روز کوشش او
الفرار الفرار خواهد کرد
هوش مصنوعی: باد با خود خاک را به حرکت درخواهد آورد و تلاش او در خلاصی از این وضعیت بی‌فایده خواهد بود.
آب در حلق دشمن از قهرت
شعله شعله چو نار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر دشمنی به شما آسیب بزند، خشم و قهر شما می‌تواند باعث شود که حتی آب هم در گلویش مانند آتش خروشان شود.
عدوش چون ز عمر بر بادست
اجلش خاکسار خواهد کرد
هوش مصنوعی: وقتی عمرش به پایان برسد و مرگ به سراغش بیاید، دیگر هیچ چیز نمی‌تواند او را نجات دهد و در نهایت به خاک سپرده خواهد شد.
از برای موافقش گردون
ابر را در نثار خواهد کرد
هوش مصنوعی: برای رضایت و همراهی او، آسمان ابر را نثار خواهد کرد.
بحر در یک نفس به دولت او
صد بخور از بخار خواهد کرد
هوش مصنوعی: دریا در یک دم به خاطر نعمت او، صد بار از بخار خودش تبخیر خواهد شد.
از شرف مشتری رکابش را
افسر روزگار خواهد کرد
هوش مصنوعی: مشتری به عنوان نماد بزرگی و شرافت، باعث می‌شود که فرد از موقعیت والایی برخوردار شود و روزگار او را گرامی بدارد.
جود او همچو ابر نیسانی
قطره‌ها بیشمار خواهد کرد
هوش مصنوعی: سخاوت او مانند باران بهاری است که قطراتش بسیار زیاد خواهد بود.
بنده بی‌آب همچو ماهی باز
سر به سوی بحار خواهد کرد
هوش مصنوعی: انسانی که در شرایط سخت و بدون منابع لازم به سر می‌برد، همچنان تلاش خواهد کرد تا به سمت منبعی که بتواند او را nourish کند، برود.
گر ز خاک تو آبروی برد
مدحتت بنده‌وار خواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر از خاک تو اعتبار و آبرو ببرند، به طرز خدمتگزاری و بندگی تو را ستایش خواهد کرد.
با تو چون خاک بادوار بسر
خویشتن با دوار خواهد کرد
هوش مصنوعی: با تو مانند خاکی که در باد می‌رقصد، سرنوشت خود را بر اساس تو تغییر خواهد داد.
ای چو آب اصل لطف همچون خاک
نعل چرخم فگار خواهد کرد
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و لطافت فردی چون آب اشاره می‌کند و با استفاده از تشبیه، می‌گوید که این محبت و صفا مانند خاکی است که چرخ زندگی را به حرکت در می‌آورد و آنچه در اطرافش است را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌عبارتی، لطافت و محبت او می‌تواند تأثیر عمیقی بر زندگی دیگران بگذارد.
هست فکرت که میر این معنی
عرضه بر شهریار خواهد کرد
هوش مصنوعی: فکر تو بسان یک فرمانده، این مفهوم را به پادشاه ارائه خواهد داد.
بیخ جانم به شربتی از جود
در تنم استوار خواهد کرد
هوش مصنوعی: عشق و بخشش در وجود من به اندازه‌ای قوی و پایدار خواهد شد که به مانند شربتی که روح را تازه می‌کند، در جانم جای خواهد گرفت.
روی چون صد نگار و طبع خوشش
کار من چون نگار خواهد کرد
هوش مصنوعی: چهره‌اش مانند صد نگار زیباست و روحیاتش به قدری دلنشین است که کار من نیز همچون آثار یک هنرمند با او صفا و زیبایی خواهد داشت.
عقل در انتظار انعامت
روز و شب انتظار خواهد کرد
هوش مصنوعی: عقل همواره در انتظار پاداش و بخشش توست و روز و شب منتظر این است که تو چه زمانی به او توجه خواهی کرد.
عز و اقبال سرمدی بادت
هم برین اختصار خواهد کرد
هوش مصنوعی: خوشی و سعادت همیشگی تو ممکن است روزی به پایان برسد.