گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۷

ای سنایی چند لاف از خواجه و مهتر زنی
دار قلابان نهی بی مهر سلطان زر زنی
رایتت بر چرخ سر دارد همی چون آفتاب
خیمه‌ات از چرخ چو می بگذرد بر تر زنی
با یجوز و لایجوز اندر مشو در کوی عشق
رخت دل در خانه نه تا کی چو دربان در زنی
مصر اگر اقطاع داری دست از کنعان بدار
از علی بیزار گردی دست در قنبر زنی
معرفت خواهی و در معروف کرخی ننگری
ای جنب شرمی نداری با جنیدی در زنی
بار سازی بر خرت آلت نمی‌بینی همی
از چه معنا بگذری تو آتش اندر خر زنی
آتش اندر کشور اندازی و می سوزی همی
باز لاف از آبروی صاحب کشور زنی
از هوای آدمیت سینه را معزول کن
گرد همت گرد تا بر اوج گردون پر زنی
مطربی جلدی بدان هر ساعتی بی زیر و بم
پردهٔ دیگر نوازی زخمهٔ دیگر زنی
گر یکی دم بر تو افتد باز پرس از باد فقه
قال قالی پیش گیری چنگ در دفتر زنی
باز اگر در صدر فقهت مفتیی لازم کند
فقه را منکر شوی با شیخ شبلی بر زنی
امر اذقال الله اردانی صلیب از کف بنه
تا کی از عیساکران جویی و لاف از خر زنی
تا برین خاکی کزو با دست کار جاه و مال
شاید ار آتش به آب و جاه و مال اندر زنی
پای پیری گیر اگر خواهی که پروازی کنی
چون شکستی بت روا باشد که بر بتگر زنی
جامه مومن سینه کافر رستم ترسایان بود
روی چون بوذر نمایی راه چون آزر زنی
سنگ با معنی به از یاقوت با دعوی چرا
از گریبان پاره برداری به دامن بر زنی
اینهمه رنگست و نیرنگست زینجا سر بتاب
عاشقی شو تا مفاجا چنگ در دلبر زنی
گر ازین دعوی بی‌معنی قدم یکسو نهی
پای بر کیوان نهی و خیمه بر اختر زنی
نکته‌های خوب من چون شکر آید مر ترا
پس چنان باید که نار از رشگ بر عسکر زنی
عاشقان این زمانه از زه خود عاجزند
منکرند این قوم شاید گر دمی منکر زنی
ای سنایی راست می‌گویی ز کج گویان مترس
تا قدم چون دم به راه دین پیغمبر زنی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای سنایی چند لاف از خواجه و مهتر زنی
دار قلابان نهی بی مهر سلطان زر زنی
هوش مصنوعی: ای سنایی، تو چرا مدام از بزرگان و ریاست‌ها سخن می‌گویی؟ اگر دستت را به دامان کسی بسته‌ای و از او بهره‌مند نیستی، مانند طلا دست به کار نزن.
رایتت بر چرخ سر دارد همی چون آفتاب
خیمه‌ات از چرخ چو می بگذرد بر تر زنی
هوش مصنوعی: چرخ روزگار مانند دایره‌ای است که بر آن پرچم تو برافراشته شده است. همچون خورشید که در آسمان درخشان است، وقتی زمان از آن عبور کند، تو نیز بر دیگران برتری و احترام داری.
با یجوز و لایجوز اندر مشو در کوی عشق
رخت دل در خانه نه تا کی چو دربان در زنی
هوش مصنوعی: در کوی عشق، نیازی به اجازه گرفتن نیست. دل خود را در خانه عشق نگه‌دار و تا زمانی که در می‌زنی، مثل دربان صبر کن؛ چرا که ورود به این عالم عشق نیاز به آمادگی دارد.
مصر اگر اقطاع داری دست از کنعان بدار
از علی بیزار گردی دست در قنبر زنی
هوش مصنوعی: اگر در مصر سرزمین‌هایی داری، دیگر به فکر کنعان نباش؛ اگر از علی دور شوی، دستت به قنبر می‌رسد.
معرفت خواهی و در معروف کرخی ننگری
ای جنب شرمی نداری با جنیدی در زنی
هوش مصنوعی: اگر به دنبال شناخت و درک هرچه بیشتر هستی، نباید در انجام کارهای نیک بی‌علاقگی نشان دهی. ای انسان شرمنده، آیا با وجود اینکه در کنار جنید هستی، هنوز می‌توانی بی‌توجه بمانی؟
بار سازی بر خرت آلت نمی‌بینی همی
از چه معنا بگذری تو آتش اندر خر زنی
هوش مصنوعی: تو بر دوش الاغ بار نمی‌گذاری و نمی‌خواهی بفهمی که چرا از آتش می‌گذری و بر خر می‌زنی.
آتش اندر کشور اندازی و می سوزی همی
باز لاف از آبروی صاحب کشور زنی
هوش مصنوعی: تو آتش و ویرانی به راه می‌اندازی و به دیگران آسیب می‌زنی، اما همچنان از مقام و اعتبار خود سخن می‌گویی و خود را محترم نشان می‌دهی.
از هوای آدمیت سینه را معزول کن
گرد همت گرد تا بر اوج گردون پر زنی
هوش مصنوعی: از دغدغه‌ها و وابستگی‌های انسانی خود را آزاد کن و تمام تلاش و توان خود را جمع کن تا به ارتفاعات بالای آسمان صعود کنی.
مطربی جلدی بدان هر ساعتی بی زیر و بم
پردهٔ دیگر نوازی زخمهٔ دیگر زنی
هوش مصنوعی: هر زمان که فرصتی پیش می‌آید، به یاد داشته باش که به جذابیت‌های زندگی پاسخ بدهی و با شور و شوق تازه‌تری به فعالیت‌هایت ادامه دهی. زندگی همیشه در حال تغییر و تحول است و باید از هر لحظه‌اش بهره‌برداری کنی.
گر یکی دم بر تو افتد باز پرس از باد فقه
قال قالی پیش گیری چنگ در دفتر زنی
هوش مصنوعی: اگر کسی لحظه‌ای بر تو بگذرد، از او بپرس درباره‌ی مسائل فقهی و نظر فقها. همچنین، پیش از اینکه بخواهی احساساتت را بروز بدهی، در کلت و دل خودت چیزی بنویس.
باز اگر در صدر فقهت مفتیی لازم کند
فقه را منکر شوی با شیخ شبلی بر زنی
هوش مصنوعی: اگر دوباره در موقعیت‌هایی پیش آید که لازم باشد فقه را انکار کنی، با شیخ شبلی بر زن خود رفتار کن.
امر اذقال الله اردانی صلیب از کف بنه
تا کی از عیساکران جویی و لاف از خر زنی
هوش مصنوعی: خداوند به من فرمان داده است که تا زمانی که از مسیحیان درخواست کمک می‌کنی و درباره‌ی اصطلاحات مختلف صحبت می‌کنی، دیگر بار صلیب را از دست نگذار.
تا برین خاکی کزو با دست کار جاه و مال
شاید ار آتش به آب و جاه و مال اندر زنی
هوش مصنوعی: تا بر این خاکی که از آن به دست آوردن مقام و ثروت ممکن است، اگر آتش را با آب بشورانی و ثروت و مقام را از بین ببری، هنوز هم بر روی همین خاک می‌توان کار کرد.
پای پیری گیر اگر خواهی که پروازی کنی
چون شکستی بت روا باشد که بر بتگر زنی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی پرواز کنی و به موفقیت‌های بزرگ برسی، باید به انسان‌های پیر و باتجربه اعتماد کنی و از آن‌ها درس بگیری. زیرا زمانی که به مشکلات برمی‌خوری، ممکن است بتوانی از دیگران کمک بگیری و نیاز نباشد که خودت به تنهایی تلاش کنی.
جامه مومن سینه کافر رستم ترسایان بود
روی چون بوذر نمایی راه چون آزر زنی
هوش مصنوعی: لباس مومن به اندازه‌ای باارزش و نیکو است که در دل کافران، رستم ترسایان را می‌خورد. چهره‌اش به زیبایی بوذر است و راه و مسیرش مانند آزر روشن و مشخص است.
سنگ با معنی به از یاقوت با دعوی چرا
از گریبان پاره برداری به دامن بر زنی
هوش مصنوعی: سنگی که معنا دارد، ارزشش بیشتر از یاقوتی است که تنها ادعا دارد. پس چرا از دامن خود پارگی را برمی‌داری و بر صورت خود می‌زنی؟
اینهمه رنگست و نیرنگست زینجا سر بتاب
عاشقی شو تا مفاجا چنگ در دلبر زنی
هوش مصنوعی: در اینجا با وجود همه رنگ‌ها و نیرنگ‌ها، به عشق خود توجه کن و از آن دنیای ظاهری دور شو تا بتوانی به معشوق خود نزدیک شده و دل او را به دست آوری.
گر ازین دعوی بی‌معنی قدم یکسو نهی
پای بر کیوان نهی و خیمه بر اختر زنی
هوش مصنوعی: اگر از این ادعای بی‌مفهوم یکی قدم کنار بزنی، انگار که پای بر آسمان می‌گذاری و چادری بر ستاره‌ها می‌زنی.
نکته‌های خوب من چون شکر آید مر ترا
پس چنان باید که نار از رشگ بر عسکر زنی
هوش مصنوعی: خارج از دلتنگی و حسادت، باید در انتخاب و بیان نکات مثبت و زیبا دقت کنی، زیرا این نکات همچون شکر شیرینند و تو باید به‌جای حسادت، بر روی آن‌ها تمرکز کنی.
عاشقان این زمانه از زه خود عاجزند
منکرند این قوم شاید گر دمی منکر زنی
هوش مصنوعی: عاشقان در این روزگار از خود بی‌خبر و ناتوان هستند و نمی‌دانند که چه بر آنها می‌گذرد. شاید اگر لحظه‌ای به حقیقت پی ببرند، اعضای این گروه هم به انکار و کتمان بپردازند.
ای سنایی راست می‌گویی ز کج گویان مترس
تا قدم چون دم به راه دین پیغمبر زنی
هوش مصنوعی: سنایی به درستی می‌گوید، از کسانی که به راه راست نمی‌روند نترس. هر قدم که در راه دین پیامبر برمی‌داری، مانند دم است که تو را به زندگی می‌آورد و راهت را روشن می‌کند.