قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶
سر به سر دعویست مردا مرد معنی دار کو
تیزبینی پاکدستی رهبری عمخوار کو
کرد اگر معنیست من معنی همی خواهم ز تو
گفت اگر دعویست با حق مر ترا گفتار کو
باستان دعوی نبود آخر زمان معنی نماند
ور تو گویی هست از این معنی ترا آثار کو
چون غلیواژند خلقان بر شده نزدیک چرخ
داده آوازی به یاران کی کسان دار کو
چیستی؟ مرغی ستوری آدمستی بازگو
ور به راه آدمی چون آدمت هنجار کو
ور طریقست سست داری کو تفکرها و فهم
ور به کوی مردمانی عقل عقل آوار کو
ور مجسطیوار عقلی دور داری از خطا
تجربتهای فنون قبهٔ زنگار کو
راه با همره روی همره نگویی تا کجاست
دین اگر بار یار داری مرد مردا یار کو
ور به شرع سیدی آگاهی از سر خدای
آب حنا بر ترید و سنگ بر رخسار کو
ور پی بوبکر خواهی رفت بعد از مصطفا
پای بر دندان مار و دست بر دینار کو
ور به کوی عمری کو داد و کو مشک و مهار
یک دراعهٔ هفده من ده سال یک دستار کو
ور در عثمان گرفتی شرم کو و حلم کو
سینهٔ روشن بدین و دیدهٔ بیدار کو
ور همی گویی که هستم چاکر شیر خدای
تن فدای تیغ و جان در خدمت دادار کو
گر تویی شبلی به یک سجده بنه ده روزه خوان
ور جنیدی شست روزه معدهٔ ناهار کو
ور همی گویی که چون بهلول من دیوانهام
بر نشسته بر پلنگ و در دو دستت مار کو
اینهمه کردی که گفتم وز همه پرداختی
گاه آن آمد که گویی ای ملک دیدار کو
ای سنایی گر ترا تا روز محشر در شمار
پیش خوانده گفته را با گفتهها کردار کو
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۵: ای سنایی عاشقی را درد باید درد کوقصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۷: راه دین پیداست لیکن صادق دیندار کو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سر به سر دعویست مردا مرد معنی دار کو
تیزبینی پاکدستی رهبری عمخوار کو
هوش مصنوعی: مردان واقعی در هر موضوعی جدی هستند و با دقت و صداقت به کار خود میپردازند. رهبری که بصیرت و پاکی در فکر و عمل دارد، همواره مورد توجه و نیاز است.
کرد اگر معنیست من معنی همی خواهم ز تو
گفت اگر دعویست با حق مر ترا گفتار کو
هوش مصنوعی: اگر تو معنی را میخواهی، من هم از تو معنی میخواهم. اما اگر این فقط یک ادعاست، پس من هم میخواهم بدانم چه حرفی با حقیقت داری.
باستان دعوی نبود آخر زمان معنی نماند
ور تو گویی هست از این معنی ترا آثار کو
هوش مصنوعی: در زمانهای گذشته، بحث و ادعای زیادی وجود نداشت و معنای واقعی زندگی در آن دوران چندان قابل فهم نبود. اما اگر تو سخنی از آن معنا میگویی، باید نشانهایی از آن را در خودت داشته باشی.
چون غلیواژند خلقان بر شده نزدیک چرخ
داده آوازی به یاران کی کسان دار کو
هوش مصنوعی: وقتی که مردم براثر گردش وقت و ایام دچار تغییرات و تحولات میشوند، صدایی به دوستان و یاران برسانید که چه کسانی را باید در نظر داشت و اهمیت آنها را فراموش نکنید.
چیستی؟ مرغی ستوری آدمستی بازگو
ور به راه آدمی چون آدمت هنجار کو
هوش مصنوعی: آیا میدانی که تو چه چیزی هستی؟ تو موجودی انسانی هستی که به پرواز در آمدهای. اگر به حقیقت انسانی خود برگردی، بایست به هنجارهای انسانی پایبند باشی.
ور طریقست سست داری کو تفکرها و فهم
ور به کوی مردمانی عقل عقل آوار کو
هوش مصنوعی: اگر راهی که در پیش داری سست و بیمایه است، نگریستهای که فکر و فهم در آنجا وجود ندارد و اگر به محلهای از مردمان عاقل میروی، باید با عقل و درایت وارد شوی.
ور مجسطیوار عقلی دور داری از خطا
تجربتهای فنون قبهٔ زنگار کو
هوش مصنوعی: اگر مانند مجسطی، یعنی با دقت و بصیرت، ذهنت را از اشتباهات به دور نگهداری، تجربههای علمی در زمینهٔ مسایل پیچیده برای تو غیرقابل دسترس خواهد بود.
راه با همره روی همره نگویی تا کجاست
دین اگر بار یار داری مرد مردا یار کو
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به رازی اشاره میکند که در مسیر زندگی، نباید به دنبال مقصد و نتیجه باشی. اگر عشق و محبت را با خود داری، در این صورت در مسیر زندگی، یار و همراهی خواهی داشت که به تو کمک میکند. پس در دل خود به عشق و یاری که داری، اتکا کن و نگران مقصد نباش.
ور به شرع سیدی آگاهی از سر خدای
آب حنا بر ترید و سنگ بر رخسار کو
هوش مصنوعی: اگر به دستورات و احکام خداوندی آگاه باشی، هر چند در زندگی با مشکلات و سختیها روبهرو شوی، نباید نگرانی داشته باشی، زیرا در نهایت زیبایی و ارزشهای اصولی، از تو مراقبت خواهند کرد.
ور پی بوبکر خواهی رفت بعد از مصطفا
پای بر دندان مار و دست بر دینار کو
هوش مصنوعی: اگر بخواهی پس از پیامبر (ص)، از طریق ابوبکر قدم برداری، باید آماده باشی که در مسیری خطرناک قرار بگیری و با چالشهای سختی مواجه شوی.
ور به کوی عمری کو داد و کو مشک و مهار
یک دراعهٔ هفده من ده سال یک دستار کو
هوش مصنوعی: اگر کسی سالها در کوی معشوق بماند و عطر و زیبایی او را بپرستد، آیا نمیتواند در مقابل یک کلاه ساده که ده سال پربار است، ادعایی کند؟
ور در عثمان گرفتی شرم کو و حلم کو
سینهٔ روشن بدین و دیدهٔ بیدار کو
هوش مصنوعی: اگر در زمان عثمان، آبرو و شکیبایی را گرفتی، کجاست آن شرافت و بزرگواری؟ کجاست دل پاک و بینایی روشن؟
ور همی گویی که هستم چاکر شیر خدای
تن فدای تیغ و جان در خدمت دادار کو
هوش مصنوعی: اگر میگویی که من خدمتگزار شیر خدا هستم، باید جان و تنم را فدای شمشیر و جان در خدمت پروردگار کنم.
گر تویی شبلی به یک سجده بنه ده روزه خوان
ور جنیدی شست روزه معدهٔ ناهار کو
هوش مصنوعی: اگر تو مانند شبلی هستی، یک سجده کافی است تا به مقامی بلند برسی، اما اگر مانند جنید هستی که شش ماه فقط ناهار نخورده، پس چرا به دنبال مقامات دیگر هستی؟
ور همی گویی که چون بهلول من دیوانهام
بر نشسته بر پلنگ و در دو دستت مار کو
هوش مصنوعی: اگر میگویی که بهلول دیوانه است، من هم همانند او هستم که روی پلنگ نشستهام و در دستانم مار دارم.
اینهمه کردی که گفتم وز همه پرداختی
گاه آن آمد که گویی ای ملک دیدار کو
هوش مصنوعی: تو اینقدر تلاش کردی و همه چیز را پشت سر گذاشتی، اما اکنون زمانی فرام رسیده که بگویی، ای فرشته، آن زمان دیدار چه شد؟
ای سنایی گر ترا تا روز محشر در شمار
پیش خوانده گفته را با گفتهها کردار کو
هوش مصنوعی: ای سنایی، اگر تو تا روز قیامت در زمره کسانی باشی که از گفتهها و نوشتارها استفاده میکنند، باید به عمل خود نیز توجه داشته باشی و آنچه را که میگویی، در عمل نشان دهی.

سنایی