گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۱

ای مقتدای اهل طریقت کلام تو
ای تو جهان صدق و جهانی غلام تو
تاثیر کرد صدق تو در سینه‌ها چنانک
شد بی‌نیاز مستمع از شرح نام تو
نام تو چون ورای زمانست و عقل و جان
کی مردم زمانه در آید به دام تو
چون نفس ما و نفس تو کشتهٔ حسام تست
برنده باد بر تو و ما بر ما حسام تو
ای باطن تو آینهٔ ظاهرت شده
برداشته ز پیش تو لحم و عظام تو
عشقت چو جوهریست که بی تو ترا مقیم
با من نشانده دارد و تو در مقام تو
معذور دار ازینکه درین راه مر مرا
پروای تو نمانده ز شادی سلام تو
دانم ز روی عقل که تو صورتی نه‌ای
ور نه بدیده روفتمی گرد گام تو
لب محرم رکاب تو ماند که بوسه داد
زیرا نبود واقف وقت کلام تو
لیک آن زمان ز عشق تو بر نعل مرکبت
دل صدهزار بوسه همی زد به نام تو
ای عامهٔ رسوم و همه شهر خاص تو
وی خاصهٔ خدای و همه خلق عام تو
نفس الف شدی تو ز تجرید چون ز عشق
پیوسته گشت با الفت عین و لام تو
اکنون نشانش آنکه ز سینه به جای موی
جز حرف عاشقی ندماند مسام تو
وامیست دوست را ز ره عشق بر تو جان
لیکن مباد توخته صد سال وام تو
چندی تو بر دوام چه سازی مدام وام
از وام خود جدا شو آنک دوام تو
چون پست همتان دگر در طریق عشق
هرگز مباد گام تو مامور کام تو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مقتدای اهل طریقت کلام تو
ای تو جهان صدق و جهانی غلام تو
هوش مصنوعی: ای سرپرست و راهنمای پیروان این مسیر، سخنان تو حقیقتی است که دنیا از آن بهره‌مند است و تمام این جهان به خاطر تو وجود دارد.
تاثیر کرد صدق تو در سینه‌ها چنانک
شد بی‌نیاز مستمع از شرح نام تو
هوش مصنوعی: راست‌گویی و صداقت تو چنان در دل‌ها تأثیر گذاشت که شنوندگان دیگر نیازی به توضیح و بیان نامت ندارند.
نام تو چون ورای زمانست و عقل و جان
کی مردم زمانه در آید به دام تو
هوش مصنوعی: نام تو فراتر از زمان و فراتر از عقل و جان است. چگونه می‌توان انتظار داشت که مردم این زمان به دام محبت و جذبه تو بیفتند؟
چون نفس ما و نفس تو کشتهٔ حسام تست
برنده باد بر تو و ما بر ما حسام تو
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه ما و تو تحت تأثیر قدرت حسام قرار داریم، باید پیروزیت بر ما و نیز بر خود ما را جشن بگیریم.
ای باطن تو آینهٔ ظاهرت شده
برداشته ز پیش تو لحم و عظام تو
هوش مصنوعی: تو به گونه‌ای هستی که باطن درونی‌ات خود را در ظاهرت به نمایش گذاشته و بدنت که از گوشت و استخوان تشکیل شده، از مقابل تو کنار رفته است.
عشقت چو جوهریست که بی تو ترا مقیم
با من نشانده دارد و تو در مقام تو
هوش مصنوعی: عشق تو همچون جواهری است که بدون تو، مرا به حضورت نزدیک نگه می‌دارد و تو در جایگاه خود قرار داری.
معذور دار ازینکه درین راه مر مرا
پروای تو نمانده ز شادی سلام تو
هوش مصنوعی: متوجه باش که در این مسیر، دیگر برای من اهمیتی از شادی و خوشحالی تو باقی نمانده است.
دانم ز روی عقل که تو صورتی نه‌ای
ور نه بدیده روفتمی گرد گام تو
هوش مصنوعی: می‌دانم به خاطر عقل و منطق که تو فقط یک ظواهر ظاهری نیستی، وگرنه به چشم دل، تو را به عنوان حقیقت و وجودم می‌دیدم.
لب محرم رکاب تو ماند که بوسه داد
زیرا نبود واقف وقت کلام تو
هوش مصنوعی: لب محرم به معنای لب‌های نزدیک و صمیمی است که در اینجا به شخصی اشاره دارد که بخاطر محبت و دوستی به دیگری بوسه‌ای داده است. اما به‌دلیل اینکه زمان و مکان مناسب برای ابراز این احساسات وجود نداشته، این لحظه خاص و معنوی همچنان در ذهن باقی مانده و نشان‌دهنده نزدیکی و درک عمیق میان این دو نفر است.
لیک آن زمان ز عشق تو بر نعل مرکبت
دل صدهزار بوسه همی زد به نام تو
هوش مصنوعی: اما در آن زمان از عشق تو، دل من به نعل اسب تو هزاران بوسه می‌زد و همه آن‌ها به نام تو بود.
ای عامهٔ رسوم و همه شهر خاص تو
وی خاصهٔ خدای و همه خلق عام تو
هوش مصنوعی: ای مردم عادی و همگان، تو مشهور و ویژه‌ای برای خداوند و در عین حال تمام خلق برای تو عادی هستند.
نفس الف شدی تو ز تجرید چون ز عشق
پیوسته گشت با الفت عین و لام تو
هوش مصنوعی: تو از حالت تجرد و بی‌خبری به عشق و محبت رسیدی، به‌طوری‌که زمانی که به الفت با عین و لام پیوستی، جان و روح تو به حقیقتی ژرف متصل شد.
اکنون نشانش آنکه ز سینه به جای موی
جز حرف عاشقی ندماند مسام تو
هوش مصنوعی: اکنون نشانه آن است که به جای مو از سینه ام فقط حرف عاشقی باقی مانده است.
وامیست دوست را ز ره عشق بر تو جان
لیکن مباد توخته صد سال وام تو
هوش مصنوعی: دوست به خاطر عشق به تو جان می‌دهد، اما خدا نکند که تو صد سال در انتظار او بمانی.
چندی تو بر دوام چه سازی مدام وام
از وام خود جدا شو آنک دوام تو
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در حال پرداختن به کارهای روزمره‌ای هستی که به تو کمک نمی‌کند. از بدهی‌ها و وابستگی‌های خود جدا شو، زیرا طول عمر و آینده‌ات به این استقلال وابسته است.
چون پست همتان دگر در طریق عشق
هرگز مباد گام تو مامور کام تو
هوش مصنوعی: به این معنی است که هرگز در مسیر عشق به دنبال نفع شخصی خود نباشید و از دیگران فراتر نروید. عشق باید خالص و بدون انتظار پاداش باشد.