قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۷ - دعوت به زهد و ستایش سید فضلالله
هر که را ملک قناعت شد مسلم بر زمین
ز آسمان بر دولت او آفرین باد آفرین
عز دین از جاه دنیا کس نجست اندر جهان
جاه دنیا را چکارست ای پسر با عز دین
رستگاری هر دو عالم در کم آزاری بود
از بد اندیشان بترس و با کمآزاران نشین
مر ترا گفتند دست از مردمان کوتاه کن
تو چرا چون ابلهان کوتاه کردی آستین
نامهٔ کوته نکو باشد به هنگام حساب
جامهٔ کوته چه خواهی کرد ای کوتاه بین
ای برآورده سر کبر از گریبان نفاق
نه به رعناییت یار و نه به قرایی قرین
سبلت خود پست کردی دولت مستیت از آن
پستی و هستی بد آید هستی و پستی گزین
تو به خرسندی بدل کن حرص را گر مردمی
کاولین نعمالبدل شد آخرین بشالقرین
هیچ بیرونت نیست کار این جهان از نیک و بد
رحمت فردوس از آنست و عذاب گور ازین
یک زمان ز آب شریعت آتش شهوت بکش
پس عوض بستان تو دیوی را هزاران حور عین
دل چو مردان سرد کن زین خاکدان بیوفا
آن گهٔ بستان کلید قصر فردوس برین
ظاهری زیبا و نازیبا مر او را باطنی
از درون چون سر که باشد وز برون چون انگبین
شاه را گویی که مال این و آن غارت مبر
پس ز شاه افزون طمع داری به مال آن و این
روی چون طابون و اندر زیر آن طابون طمع
آنت کاری با تهور اینت کاری سهمگین
از چنین بیشه چه جویی نزد هر کس آبروی
به بود زین آبرو ای خواجه آب پارگین
وقت دادن موش تر باشی چو بستانی چرا
در نیابد گرد شبدیز ترا شیر عرین
خود سزای سبلت تو دولت شه کرد و بس
شاه را دولت چنان باشد ترا سبلت چنین
تو چرا از طیلسان چندین ترفع میکنی
طیلسانست آنکه داری یا پر روحالامین
نیک بختیت آرزو باشد فضول از سر بنه
رو بر سید شو و از خوان او نان ریزه چین
سید فرزانه فضلالله بیمثل آنکه هست
آفتاب خاندان طیبین و طاهرین
آنکه اندر حق او یک رنگ بینم در جهان
خواه گویی تاج باش و خواه گویی پوستین
آنکه ناید گر به دست آیدش بر پا شد همه
گنج باد آورد ز استظهار میرالمومنین
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۶ - در نعت رسول اکرم (ص): ای گزیده مر ترا از خلق ربالعالمینقصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۸ - از زبان منجم ماوراء النهر که تقویم آورده بود گفتهاست: ای امین شاه و سلطان و امیر ملک و دین
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که را ملک قناعت شد مسلم بر زمین
ز آسمان بر دولت او آفرین باد آفرین
هوش مصنوعی: هر کس که به قناعت و بسندگی در زندگی برسد، آسمان بر نعمت و برکت او صحه میگذارد و باید برای این دولتش شادی و تحسین کرد.
عز دین از جاه دنیا کس نجست اندر جهان
جاه دنیا را چکارست ای پسر با عز دین
هوش مصنوعی: عزت دین از مقام و ثروت دنیوی مهمتر است و هیچکس در این دنیا نمیتواند آن را به دست آورد. ای پسر، مقام و ثروت دنیوی چه ارزشی دارد در مقابل عزت دین؟
رستگاری هر دو عالم در کم آزاری بود
از بد اندیشان بترس و با کمآزاران نشین
هوش مصنوعی: رستگاری در دنیا و آخرت در این است که کمترین آسیب را به دیگران برسانی. از افراد بداندیش مراقب باش و با کسانی که کمترین آزار را میرسانند، همنشینی کن.
مر ترا گفتند دست از مردمان کوتاه کن
تو چرا چون ابلهان کوتاه کردی آستین
هوش مصنوعی: به تو گفتهاند باید از مردم فاصله بگیری و ارتباط خود را محدود کنی، اما چرا مانند افراد نادان دست از تلاش و عمل گرفتهای؟
نامهٔ کوته نکو باشد به هنگام حساب
جامهٔ کوته چه خواهی کرد ای کوتاه بین
هوش مصنوعی: نامهٔ مختصر و خوب در زمان بررسی و ارزیابی ارزشمند است. اما در مورد لباس کوتاه، اگر لباسی که در اختیار داری مناسب نیست، چه اقداماتی میتوانی انجام دهی؟ این سوال به اهمیت انتخابهای مناسب و آمادهسازی پیش از موقعیتهای خاص اشاره دارد.
ای برآورده سر کبر از گریبان نفاق
نه به رعناییت یار و نه به قرایی قرین
هوش مصنوعی: دیگر از کبر و نفاق دست بردار و سر خود را نبر بالا. زیبایی تو نه تنها به خاطر جذابیت یاری که داری نیست، بلکه بر اثر همسری با مقام و عزت هم نیست.
سبلت خود پست کردی دولت مستیت از آن
پستی و هستی بد آید هستی و پستی گزین
هوش مصنوعی: موهای خود را پایین آوردهای و به خاطر این افتادگی، خوشحالی و نعمت مستیات از بین رفته است. حالا باید بین موجودیت و عدم، یکی را انتخاب کنی.
تو به خرسندی بدل کن حرص را گر مردمی
کاولین نعمالبدل شد آخرین بشالقرین
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به خوشبختی برسی، باید حرص و آز را کنار بگذاری. زیرا اگر انسان شایستهای باشی، در نهایت به بهترین جایگاه دست خواهی یافت.
هیچ بیرونت نیست کار این جهان از نیک و بد
رحمت فردوس از آنست و عذاب گور ازین
هوش مصنوعی: در این جهان، هیچ چیزی از کارها و رفتارهای تو به واسطه نیک و بد آن خارج نیست. رحمت و نعمتهای بهشتی مربوط به اعمال نیک توست و عذابهای قبر، نتیجه اعمال بد تو میباشد.
یک زمان ز آب شریعت آتش شهوت بکش
پس عوض بستان تو دیوی را هزاران حور عین
هوش مصنوعی: مدتی از لذت های دنیوی فاصله بگیر و در مسیری معنوی قدم بگذار، سپس به جای آنچه که در دنیای شهوت جستجو میکنی، به نعمتهای بهشتی و زیباییهای روحانی خواهی رسید.
دل چو مردان سرد کن زین خاکدان بیوفا
آن گهٔ بستان کلید قصر فردوس برین
هوش مصنوعی: دل را مانند مردان محکم و بیاحساس کن تا از این دنیای ناسازگار و بیوفا رهایی پیدا کنی، آنگاه به باغی بروی که کلید بهشت در دستانت باشد.
ظاهری زیبا و نازیبا مر او را باطنی
از درون چون سر که باشد وز برون چون انگبین
هوش مصنوعی: ظاهر زیبا و جذابی دارد، اما باطن او از درون ناپسند و زشت است، مانند سر که زیباست ولی از درون شیره یا انگبین ندارد.
شاه را گویی که مال این و آن غارت مبر
پس ز شاه افزون طمع داری به مال آن و این
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که به شاه بگویند که از تاراج مال مردم اجتناب کند. برای او منطقی نیست که به ثروت دیگران طمع ورزد، زیرا خود شاه نیز از منابع و نعمتهای خود بهرهمند است. بنابراین، بهتر است به خویشتن رضایت دهد و از دیگران چیزی نگیرد.
روی چون طابون و اندر زیر آن طابون طمع
آنت کاری با تهور اینت کاری سهمگین
هوش مصنوعی: چهرهای زیبا و دلانگیز داری، اما در زیر آن زیبایی، دلخوشیهایی وجود دارد که میتواند خطرناک باشد و به کارهایت رنگ و بویی جدی ببخشد.
از چنین بیشه چه جویی نزد هر کس آبروی
به بود زین آبرو ای خواجه آب پارگین
هوش مصنوعی: از چنین جنگلی چه انتظاری داری؟ هر کسی آبرو و شخصیت خودش را دارد، اما این آبرو هر قدر هم که خوب باشد، به اندازهی آب زلال و پاکی که در این مکان هست ارزش ندارد، ای آقا.
وقت دادن موش تر باشی چو بستانی چرا
در نیابد گرد شبدیز ترا شیر عرین
هوش مصنوعی: زمانی که موش هستی، باید با احتیاط رفتار کنی؛ چرا که وقتی وارد عرصهای بزرگ و پرخطر میشوی، نباید انتظار داشته باشی که در آنجا به راحتی موفق شوی.
خود سزای سبلت تو دولت شه کرد و بس
شاه را دولت چنان باشد ترا سبلت چنین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که خودت باعث شدهای که در مقام و قدرت قرار بگیری و تنها همین موضوع کافی است. برای شاه نیز چنین نقشی و وضعیتی در زندگی تو وجود دارد.
تو چرا از طیلسان چندین ترفع میکنی
طیلسانست آنکه داری یا پر روحالامین
هوش مصنوعی: چرا به خاطر چیزهای بیارزش مثل طیلسان خود را بالا میکشی؟ این فقط خاصیت آن چیز است، یا به خاطر الهام و روحالامین که در درون تو وجود دارد؟
نیک بختیت آرزو باشد فضول از سر بنه
رو بر سید شو و از خوان او نان ریزه چین
هوش مصنوعی: خوشبختی تو در آرزوی خوب و دوری از کارهای بیهوده است. سر خود را از مسائل بی اهمیت خالی کن و به سمت شخصیتهای بزرگ برو و از سفرهی آنها نعمتها را جمع کن.
سید فرزانه فضلالله بیمثل آنکه هست
آفتاب خاندان طیبین و طاهرین
هوش مصنوعی: فرزندی دانا و بینظیر از نسل پاک و معصومین که مانند خورشید به خانواده خود نور میبخشد.
آنکه اندر حق او یک رنگ بینم در جهان
خواه گویی تاج باش و خواه گویی پوستین
هوش مصنوعی: هر که را در حق او یکسان ببینم، در این دنیا چه تاج بر سرش باشد و چه لباس پشمی، برایم فرقی ندارد.
آنکه ناید گر به دست آیدش بر پا شد همه
گنج باد آورد ز استظهار میرالمومنین
هوش مصنوعی: اگر کسی به دست نیاید، برای او همواره گنجی به دست میآید. همه چیز بر پایه استقامت و پشتیبانی امام مومنان، به پا میخیزد.
حاشیه ها
1391/06/14 13:09
این لخت را درست کنید. در این لخت و واژه "سر" و "که" را به یک دیگر بچسبانید که معنی "سرکه" در برابر انگبین دهد:
از درون چون سر که باشد وز برون چون انگبین
1399/11/29 20:01
Polestar
آن گۀ بستان... در بیت یازدهم یعنی چی؟!!
1399/11/29 23:01
nabavar
گرامی هادی
دل چو مردان سرد کن زین خاکدان بیوفا
آن گهٔ بستان کلید قصر فردوس برین
آنگاه کلید قصر فردوس را بگیر
آنگهی را به صورت ” آن گهٔ “ نوشته

سنایی