قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۲
تا کی از یاران وصیت تخت و افسر داشتن
وز برای لقمهای نان دست بر سر داشتن
تا تو بیمار هوای نفس باشی مر ترا
بایدت بر خاک خواری خفت و بستر داشتن
گر ترا بر کشور جان پادشاهی آرزوست
پیش آزت زشت باشد دست و دل بر داشتن
ور ره دین و شریعت ناگزیران بایدت
چون رسن گرمی چه داری سر به چنبر داشتن
کفر باشد از طمع پیش در هر منعمی
قامت آزادگی چون حلقه بر در داشتن
سیم و زر را خوار داری پیش تو آسان بود
پیش ایزد روز محشر کار چون زر داشتن
خار را در راه دین همرنگ گل فرسود نست
در حقیقت خاک را هم بوی عنبر داشتن
راستی در راه توحید این دو شرطست ای عجب
چشم صورت کور و گوش مادگی کر داشتن
آدمی اصلی بود با احتیاط و اصطفا
هر چه از ابلیس معروفست منکر داشتن
بگذر از رنگ طبیعت دست در تحقیق زن
ننگ باشد با پدر نسبت به مادر داشتن
هر که دارد آشنایی با همه کروبیان
تخت همت باید از عیوق برتر داشتن
زیر پای حرص دنیا چون دلت فرسوده شد
دلبر همت چه سود آنگاه در بر داشتن
قوت اسلام و دین بود اقتضای ایزدی
ذوالفقار احمد اندر دست حیدر داشتن
شرط باشد دین به حرمت داشتن در حکم شرع
چون عروس بکر را با زر و زیور داشتن
دوزخست انباشتن در ملت فردوسیان
تشنه لب را در کنار حوض کوثر داشتن
هر که او از موکب صورت پرستان شد برون
بایدش طبل ملامت از قفا برداشتن
و آنکه را اندیشهٔ عقلی بود گوید طبیب
باید این را از غذا جستن نکوتر داشتن
خود ندانی گر نبودی جان نبودی تن نکو
بیسواری خود چه باید اسب و افسر داشتن
گر نتابد سوی کان خورشید تابان بر فلک
تیغ هندی از کجا آورد گوهر داشتن
ناجوانمردی و بددینی بود کز ناکسی
در مزاج این جان صافی را مکدر داشتن
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۱ - در مدح سرهنگ محمدبن فرج نو آبادی: خجسته باد بهاری بهار ارسنجانقصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۳ - در پاسخ پرسش سلطان سنجر دربارهٔ مذهب: کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا کی از یاران وصیت تخت و افسر داشتن
وز برای لقمهای نان دست بر سر داشتن
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید از دوستان و همراهان خوشنشینی و پادشاهی آرزو کرد و در عین حال برای گرفتن یک لقمه نان، زیر بار سختیها و مشکلات باشیم؟
تا تو بیمار هوای نفس باشی مر ترا
بایدت بر خاک خواری خفت و بستر داشتن
هوش مصنوعی: تا زمانی که درگیر خواستهها و هواهای نفسانی خود باشی، باید به ذلت و خواری تن بدهی و در شرایط سخت زندگی کنی.
گر ترا بر کشور جان پادشاهی آرزوست
پیش آزت زشت باشد دست و دل بر داشتن
هوش مصنوعی: اگر به سلطنت و پادشاهی بر یک سرزمین آرزو داری، باید توجه داشته باشی که در این مسیر، داشتن دل و دست آلوده به ناپسندیها ناپسند است.
ور ره دین و شریعت ناگزیران بایدت
چون رسن گرمی چه داری سر به چنبر داشتن
هوش مصنوعی: اگر در مسیر دین و شریعت ناچار باشی، مثل اینکه چارهای جز پذیرفتن شرایط سخت و محدودیتها به شکل حلقهای دورتا دور خود نداری، پس چرا در این شرایط به سر بیهویتی و سرگشتگی مبتلا شوی؟
کفر باشد از طمع پیش در هر منعمی
قامت آزادگی چون حلقه بر در داشتن
هوش مصنوعی: طمع داشتن به چیزهایی که به ما تعلق ندارد، نادرست است و نشانهای از کفر به معنای عدم ایمان واقعی است. آزادی و آزادگی باید با افتخار و نه به صورت وابستگی و درخواستی ناچیز، در دسترس باشد.
سیم و زر را خوار داری پیش تو آسان بود
پیش ایزد روز محشر کار چون زر داشتن
هوش مصنوعی: داراییهای دنیوی چون طلا و نقره برای تو ارزشی ندارد، اما در روز رستاخیز، داشتن چنین داراییهایی در نزد خداوند به راحتی نخواهد بود.
خار را در راه دین همرنگ گل فرسود نست
در حقیقت خاک را هم بوی عنبر داشتن
هوش مصنوعی: خار در مسیر دین، مثل گل زیبا و رنگین به نظر میرسد، اما در واقع خاک هم میتواند از عطر و بوی خوش معطر باشد.
راستی در راه توحید این دو شرطست ای عجب
چشم صورت کور و گوش مادگی کر داشتن
هوش مصنوعی: در مسیر دستیابی به حقیقت وجود خداوند، دو شرط ضروری است: یکی اینکه تنها به ظاهر متوجه نشویم و دوم اینکه از شنیدن صداهای ناهنجار و بیفایده دوری کنیم.
آدمی اصلی بود با احتیاط و اصطفا
هر چه از ابلیس معروفست منکر داشتن
هوش مصنوعی: این فرد انسانی با توجه و دقت بود و هر چیزی را که از ابلیس شناخته شده بود، انکار میکرد.
بگذر از رنگ طبیعت دست در تحقیق زن
ننگ باشد با پدر نسبت به مادر داشتن
هوش مصنوعی: به حقیقتی عمیقتر از ظواهر طبیعت توجه کن و بدان که نسبت به مادر به عنوان خویشاوندی مهم و باارزش باید احترام قائل باشی. داشتن شهرت و ملاحظه از پدر در این زمینه ناپسند است.
هر که دارد آشنایی با همه کروبیان
تخت همت باید از عیوق برتر داشتن
هوش مصنوعی: هر کسی که با فرشتگان نزدیک به خدا آشنا باشد، باید از عیوق (کوهی در عراق) بالاتر و بالاتر باشد.
زیر پای حرص دنیا چون دلت فرسوده شد
دلبر همت چه سود آنگاه در بر داشتن
هوش مصنوعی: وقتی حرص و ولع دنیا دل تو را خسته میکند، در آن صورت داشتن محبوب واقعی چه فایدهای دارد؟
قوت اسلام و دین بود اقتضای ایزدی
ذوالفقار احمد اندر دست حیدر داشتن
هوش مصنوعی: در این بیت بیان میشود که قدرت و استحکام دین اسلام به خواست و اراده الهی، در دستان حضرت علی (حیدر) و با شمشیر ذوالفقار بوده است. این جمله به عظمت و جایگاه حضرت علی در دفاع از دین و اسلام اشاره دارد.
شرط باشد دین به حرمت داشتن در حکم شرع
چون عروس بکر را با زر و زیور داشتن
هوش مصنوعی: دین باید با احترام و رعایت اصول شرعی نگه داشته شود، مانند اینکه عروسی با زیبایی و تجملات خاصی زندگی جدید خود را آغاز کند.
دوزخست انباشتن در ملت فردوسیان
تشنه لب را در کنار حوض کوثر داشتن
هوش مصنوعی: دوزخ پر از درد و رنج است، اما در کنار آن، افرادی همچون فردوسیان که تشنه آب زندگی هستند، در کنار حوض کوثر نشستهاند و از نعمتهای آن بهرهمند میشوند.
هر که او از موکب صورت پرستان شد برون
بایدش طبل ملامت از قفا برداشتن
هوش مصنوعی: هر کسی که از گرداب زیباییهای ظاهری رهایی پیدا کند، باید بار ملامت و سرزنش را که از پشت سرش میآید، به دوش بکشد.
و آنکه را اندیشهٔ عقلی بود گوید طبیب
باید این را از غذا جستن نکوتر داشتن
هوش مصنوعی: کسی که با عقل و تفکر خود به مسائل نگاه میکند، میگوید که درمانگر باید این را از غذا بهتر درک کند.
خود ندانی گر نبودی جان نبودی تن نکو
بیسواری خود چه باید اسب و افسر داشتن
هوش مصنوعی: اگر تو خود را نمیشناسی، اگر جان و تن نیکویی نداشته باشی، چه فایدهای دارد که اسب و زین و سامان داشته باشی؟
گر نتابد سوی کان خورشید تابان بر فلک
تیغ هندی از کجا آورد گوهر داشتن
هوش مصنوعی: اگر نور خورشید در آسمان بر زمین نتابد، پس از کجا میتوان به دست آورد که سنگ درخشان و باارزشی وجود داشته باشد؟
ناجوانمردی و بددینی بود کز ناکسی
در مزاج این جان صافی را مکدر داشتن
هوش مصنوعی: با ناپاکی و بدعقیدگی، از روی کمبود خود، این روح پاک را آلوده کردن، بیرحمی به حساب میآید.

سنایی