شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین
دید چون قاسم عروس از دوریش انکار دارد
گفت حق داری جدایی محنت بسیار دارد
چاره در صبر است هر چندت که غم ناچار دارد
عاشقی کو بزم دل را خالی از اغیار دارد
با غم دلداربودن لذت دیدار دارد
منشی غم در سیهروزی نوشت انجام ما را
کرده به هر ما ذبیحان چون منا کرب و بلا را
سر به سر باید هدف شد طعنه تیر بلا را
گفتمش تیر فراغت از جگر بگذشت ما را
گفت اگر خواهی وفای گل جفای خار دارد
رفتم از کویت به چشم خونفشان دل پر ز حسرت
از تو و یار و دیار خود نمودم ترک الفت
ساقی دوران نموده ساغر پردرد و نقمت
گفتمش یا بار محنت بر دلم نه یا محبت
گفت از اول بار گفتم بار من سر بار دارد
از شکست کار خود در دل الم بسیار دارم
فرصتی کو تا غمدل در برت اظهار دارم
دامن بخت ار به چنگ افتاد با وی کار دارم
شکوه گر دارم ز دل دارم نه از دلدار دارم
کو به تنگم هر زمان از نالههای زار دارد
دست و پا از خون خود در جنگ کردن رنگ خوشتر
چنگ بر تار دل عاشق زدن از چنگ خوشتر
زانکه چنگ دل ز تار موی جانان تار دارد
گفت با وی نوعروس! به قاسم شیرین شمایل
بر وصال حوریان گویا دلت گردیده مایل
رفتی و داغ فراقت تا قیامت ماند در دل
تیغ ابروی تو بحث کفر و دین را کرده باطل
چون ز زلف و گیسویت هم پنجه هم زنار دارد
گفت قاسم آه و افغانت ز کف دل میرباید
از دو چشمم جوی خون مانند جیحون میگشاید
صبر کن جانا قیامت هر چه دیر آید بیاید
درس عشق آموختن (صامت) ز هر مرغی نیاید
طوطی گلزار بهتر پیبدین اسرار دارد
شمارهٔ ۸ - همچنین من افکاره: زینب به حسین گفت که ای تاج سر ماشمارهٔ ۱۰ - و برای او رحمه الله علیه: اگر دستت رسد با همنشینی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دید چون قاسم عروس از دوریش انکار دارد
گفت حق داری جدایی محنت بسیار دارد
هوش مصنوعی: چشمان قاسم به عروس افتاد و از دوری او دلش پر از اندوه شد. او در دل خود احساس کرد که جدایی از او درد و غم زیادی به همراه دارد.
چاره در صبر است هر چندت که غم ناچار دارد
عاشقی کو بزم دل را خالی از اغیار دارد
هوش مصنوعی: راه حل در صبوری است، حتی اگر غم اجتنابناپذیر باشد. عاشقی که به دل شادابی دارد، همیشه از حضور بیگانگان خالی است.
با غم دلداربودن لذت دیدار دارد
هوش مصنوعی: غم و غصه به دلیل دوری از معشوق، خود به خود باعث زیبایی و لذت در ملاقات با او میشود.
منشی غم در سیهروزی نوشت انجام ما را
کرده به هر ما ذبیحان چون منا کرب و بلا را
هوش مصنوعی: منشی غم در روزهای سیاه و دشوار خود، سرنوشت ما را نوشت. هر یک از ما مانند قربانیان در واقعه کربلا، به نوعی در این مصیبت گرفتار آمدهایم.
سر به سر باید هدف شد طعنه تیر بلا را
گفتمش تیر فراغت از جگر بگذشت ما را
هوش مصنوعی: انسان باید همیشه در مسیر هدف خود ثابت قدم باشد. وقتی که در شرایط سخت و پر از دشواری قرار میگیرد، گاهی احساس میکند که مشکلات و مصائب او را مورد هدف قرار دادهاند. اما من به او گفتم که این تیرها که نشانه ناامیدی و غماند، به زودی از قلب ما عبور خواهند کرد و ما را رهایی خواهند بخشید.
گفت اگر خواهی وفای گل جفای خار دارد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی محبت و وفای گل را تجربه کنی، باید بدانی که خار نیز دردناک و زخمساز است.
رفتم از کویت به چشم خونفشان دل پر ز حسرت
از تو و یار و دیار خود نمودم ترک الفت
هوش مصنوعی: از کوی تو دور شدم و دل پر از درد حسرت داشتم. از تو، از یار و از دیارم دل می بریدم و از پیوند و محبت فاصله گرفتم.
ساقی دوران نموده ساغر پردرد و نقمت
گفتمش یا بار محنت بر دلم نه یا محبت
هوش مصنوعی: ای ساقی، زمان به زحمت و درد گذشته است. به او گفتم: آیا بار سنگین رنج بر دلم بگذاری یا اینکه محبت و عشق را به من هدیه کنی؟
گفت از اول بار گفتم بار من سر بار دارد
هوش مصنوعی: گفت از همان ابتدا به تو هشدار دادهام که این مسئولیت برای من سنگین است.
از شکست کار خود در دل الم بسیار دارم
فرصتی کو تا غمدل در برت اظهار دارم
هوش مصنوعی: از ناکامیهای خود در دل غصههای زیادی دارم. فرصتی میخواهم تا غمهایم را به تو بگویم و با تو در میان بگذارم.
دامن بخت ار به چنگ افتاد با وی کار دارم
شکوه گر دارم ز دل دارم نه از دلدار دارم
هوش مصنوعی: اگر شانس و بخت با من یار باشد، با او در کار هستم. اگر از دل غمگینم، این غم از عشق نیست، بلکه از دل خودم است.
کو به تنگم هر زمان از نالههای زار دارد
هوش مصنوعی: هر لحظه در فشار و تنگنا هستم و از نالههای دلbroken خود رنج میبرم.
دست و پا از خون خود در جنگ کردن رنگ خوشتر
چنگ بر تار دل عاشق زدن از چنگ خوشتر
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، با دست و پا و خون خود مبارزه کردن بهتر از این است که برای دل عاشق، بر تارهای آهنگ خوش بنوازی.
زانکه چنگ دل ز تار موی جانان تار دارد
هوش مصنوعی: چون دل به عشق محبوب، مانند چنگی است که از تار موی او مینوازد.
گفت با وی نوعروس! به قاسم شیرین شمایل
بر وصال حوریان گویا دلت گردیده مایل
هوش مصنوعی: دوستش گفت: ای نوعروس! به قاسم، که زیباییاش به حوریان میماند، به نظر میرسد که دل تو به او رو کرده است.
رفتی و داغ فراقت تا قیامت ماند در دل
تیغ ابروی تو بحث کفر و دین را کرده باطل
هوش مصنوعی: تو رفتی و حسرت دوریات تا همیشه در دل من باقی ماند. زیبایی ابروی تو به قدری خیرهکننده است که بحثهای مرتبط با ایمان و کفر را بیمعنی کرده است.
چون ز زلف و گیسویت هم پنجه هم زنار دارد
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت موهای تو به اندازهای است که در دل هر کسی اثر میگذارد و مانند زنجیری خوشفروغ، آنها را به خود جذب میکند.
گفت قاسم آه و افغانت ز کف دل میرباید
از دو چشمم جوی خون مانند جیحون میگشاید
هوش مصنوعی: قاسم گفت که آه و نالهات از دل من میرباید و از چشمانم همچون جیحون، جوی خون جاری میشود.
صبر کن جانا قیامت هر چه دیر آید بیاید
درس عشق آموختن (صامت) ز هر مرغی نیاید
هوش مصنوعی: صبر کن عزیزم، هرچقدر هم که قیامت دیر بیاید، بیاید. عشق را نمیتوان از هر پرندهای یاد گرفت.
طوطی گلزار بهتر پیبدین اسرار دارد
هوش مصنوعی: طوطیای که در باغ گل زندگی میکند، درک بیشتری از زیباییها و رازهای آن محیط دارد.