گنجور

شمارهٔ ۶ - و برای او همچنین

امروز عاشوراست یا عید قربان است
کرب و بلا یکسر از خون گلستان است
ملک و ملک گریان ارض و سما لرزان
آدم به بی‌تابی عالم در افغان است
بن سعد کافر بسته چشم از راه بدنامی
بنهاده پا در راه کفر و رسم بدنامی
سیراب، از آب فرات از کوفی و شامی
فرزند پیغمبر مظلوم و عطشان است
از بهر فرمان عبیدالله بد آئین
بستند چشم از احترام عترت یاسین
با خویشتن یک دم نگفت از کوفی بی‌‌دین
آخر حسین بر ما امروز مهمان است
کردند چون بی‌کس ز قتل نوجوانانش
شمر لعین آمد برای غارت جانش
یک تن نگفت ای شمر تر کن کام عطشانش
این تشنه مظلوم آخر مسلمان است
چون دید احوال حسین بی‌معینش را
زینب طلب کرد از نجف باب غمینش را
گفت ای پدر بین شمر شوم و ظلم و کینش را
با توسن بیداد سرگرم جولان است
بابا بیا هنگامه محشر تماشا کن
از خیمه‌گاه شاه بی‌سر سیر یغما کن
یک دم نظر بر زینت آغوش زهرا کن
بی سر حسین تو در خاک غلتانست
بنگر ز سیلی گشته نیلی روی طفلانت
بر گیر از آل زنا داد یتیمانت
کن دست بر تیغ دو سر دستم به دامانت
(صامت) از این ماتم پیوسته گریانست

اطلاعات

وزن: مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن (بسیط مخبون)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امروز عاشوراست یا عید قربان است
کرب و بلا یکسر از خون گلستان است
هوش مصنوعی: امروز روزی است که یادآور واقعه عاشورا یا عید قربان است. در اینجا کربلا به عنوان مکانی پر از خون و فاجعه یاد شده که همچون گلستانی، رنگین و زیبا، به خاطر قربانیانی که داده شده، به چشم می‌آید.
ملک و ملک گریان ارض و سما لرزان
آدم به بی‌تابی عالم در افغان است
هوش مصنوعی: ملک و ملک، آسمان و زمین در حال گریه‌اند و آدم به خاطر بی‌تابی خود، در حال ناله و فریاد است.
بن سعد کافر بسته چشم از راه بدنامی
بنهاده پا در راه کفر و رسم بدنامی
هوش مصنوعی: بن سعد که بی‌دینی را انتخاب کرده است، با چشم بسته به راهی می‌رود که او را به بدنامی می‌برد و اصولی را دنبال می‌کند که ناپسند و ناپسندیده‌اند.
سیراب، از آب فرات از کوفی و شامی
فرزند پیغمبر مظلوم و عطشان است
هوش مصنوعی: فرزند پیامبر، که در کربلا به شدت تشنه و مظلوم بود، از آب فرات سیراب می‌شود، با وجود اینکه در آن زمان مردم کوفه و شام در برابر او قرار داشتند.
از بهر فرمان عبیدالله بد آئین
بستند چشم از احترام عترت یاسین
هوش مصنوعی: به خاطر دستور عبیدالله، مردم حرمت و احترام به خاندان پیامبر را کنار گذاشتند.
با خویشتن یک دم نگفت از کوفی بی‌‌دین
آخر حسین بر ما امروز مهمان است
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع می‌پردازد که نباید از دشمنان دین غافل باشیم، حتی اگر در ظاهر خود را مهمان و دوست به ما نشان دهند. او به یاد می‌آورد که در روز عاشورا، دشمنان حسین (ع) بدون در نظر گرفتن ایمان و دیانت، به او و یارانش حمله کردند. این یادآوری به ما می‌گوید که چه بسا برخی افراد ناپاک و بی‌دین ممکن است به ظاهر در کنار ما باشند، اما در حقیقت نیت‌های دیگری دارند.
کردند چون بی‌کس ز قتل نوجوانانش
شمر لعین آمد برای غارت جانش
هوش مصنوعی: وقتی که بی‌کس و بی‌یار شد، دشمن شمر لعین برای تاراج جانش آمد و دست به کشتار نوجوانانش زد.
یک تن نگفت ای شمر تر کن کام عطشانش
این تشنه مظلوم آخر مسلمان است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به شمر نگفت که از تشنگی این مظلوم را سیراب کن، زیرا او در نهایت یک مسلمان است و نیاز به رحم و محبت دارد.
چون دید احوال حسین بی‌معینش را
زینب طلب کرد از نجف باب غمینش را
هوش مصنوعی: زینب از نجف به سراغ امام علی (ع) رفت تا از او کمک و پشتیبانی برای برادرش حسین بگیرد، چون با حال ناگوار حسین که بدون یاور و کمک مانده بود، مواجه شده بود.
گفت ای پدر بین شمر شوم و ظلم و کینش را
با توسن بیداد سرگرم جولان است
هوش مصنوعی: پدر، ببین که شمر و ظلم و کینه‌اش چگونه بر اسب بیداد مشغول به جولان است.
بابا بیا هنگامه محشر تماشا کن
از خیمه‌گاه شاه بی‌سر سیر یغما کن
هوش مصنوعی: پدر، بیا و تماشای روز قیامت را ببین، از مکانی که شاه بدون سر است، به غارت برو.
یک دم نظر بر زینت آغوش زهرا کن
بی سر حسین تو در خاک غلتانست
هوش مصنوعی: لحظه‌ای به زیبایی‌های آغوش زهرا نگاه کن؛ زیرا حسین بی‌سر تو در خاک افتاده است.
بنگر ز سیلی گشته نیلی روی طفلانت
بر گیر از آل زنا داد یتیمانت
هوش مصنوعی: به آثار آسیب و سختی که بر چهره‌ی فرزندان بی‌گناهت زده شده، نگاه کن و به خاطر بیاور که باید از نسل ناپاکی دوری کنی و حق یتیمان را ادا کنی.
کن دست بر تیغ دو سر دستم به دامانت
(صامت) از این ماتم پیوسته گریانست
هوش مصنوعی: دستت را بر تیغ دو سر بگذار و به دامنم بیا، از این غم دائمی، دائم در حال گریه‌ام.

حاشیه ها

1401/05/08 03:08
Ashkan Ra

یا حسین مظلوم