گنجور

شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین

ای صبا برگو به خاتون جنان اندر جنان با غم و آه و فغان
کی به جنت سرور و سر خیل خیرات حسان از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌پناه و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
قد و بلای جوانان بنی‌هاشم تمام از جفای اهل شام
شد به دشت کربلای پربلا در خون تپان از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌پناه و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
آنکه بهر شست و شو آورد آب سلسبیل از برایش جبرئیل
عاقبت از بهر آبی شست دست خود ز جان از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
ابن سعد نامسلمان در هوای ملک ری دفتر دین کرده طی
بهر قتل عترت پیغمبر آخر زمان از جفای آسمان
شاده دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
تشنه خون حسین با دست خنجر آمده شمر کافر آمده
کرده جا بر سینه شاهنشه کون و مکان از جفای آسمان
شاده دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
دخترت ای اختر تابنده برج رسول زینب تو یا بتول
می‌برد از بی‌کسی بر کوفی و شامی امان از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
در لب شط فرات از شمر شوم بی‌ادب سبط سلطان عرب
می‌نماید خواهش یک قطره آب روان از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
پیکر پروردهٔ آغوش دوش مصطفی در زمین کربلا
شد سر مهر افسر وی زینت نوک سنان از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است
روز و شب صامت برای نور عینت در نواست
در خیال کربلاست
زد شرر زین ماتم عظمی به وی اندر جهان
از جفای آسمان
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
شاه دین بی‌یاور است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای صبا برگو به خاتون جنان اندر جنان با غم و آه و فغان
کی به جنت سرور و سر خیل خیرات حسان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: ای باد صبا، به آن بانوی بهشت بگو که با غم و ناله و فریاد، کی به بهشت و خوشی و شادی دست خواهیم یافت از ظلم و ستم آسمان.
شاه دین بی‌یاور است بی‌پناه و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: شاه دین در اینجا به فردی با مقام و مسئولیت‌های عالی اشاره دارد که در غیاب حامی و یاوری به سر می‌برد. او در وضعیتی ناامن و بی‌دفاع قرار دارد و در عین حال، تحت فشار و تهدید است. در این وضعیت، او نه تنها احساس تنهایی می‌کند، بلکه در برابر خطرات و تجاوزات نیز vulnerable است، به‌گونه‌ای که احساس می‌کند همگان در کمین او هستند. تشبیه او به "گلوی تشنه" نشان می‌دهد که او در شرایطی سخت و بحرانی به سر می‌برد.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: سلطان دین در تنهایی و بدون حامی است.
قد و بلای جوانان بنی‌هاشم تمام از جفای اهل شام
شد به دشت کربلای پربلا در خون تپان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: جوانان بنی‌هاشم با غیرت و شجاعت خود، به خاطر ستم‌هایی که از سوی اهل شام بر آن‌ها رفته، در دشت کربلا با مصیبت‌های فراوان مواجه شدند و در این غم‌انگیزترین مکان دنیایی، به خون خود غلتیدند. این مشکلات ناشی از بی‌رحمی آسمانی و سرنوشت ناعادلانه‌ای بود که بر آن‌ها تحمیل شد.
شاه دین بی‌یاور است بی‌پناه و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: شاه دین بدون حمایت و پشتیبانی مانند کسی است که در جایی امن نیست. او در شرایط سخت و دشواری قرار دارد، به‌طوری که نور حقیقت و ایمانش مانند خیالی در نظر می‌آید و در حالی که در میان خطرات و تهدیدات قرار دارد، احساس تشنگی و نیاز شدید به یاری می‌کند.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین بدون یاور و حمایت است.
آنکه بهر شست و شو آورد آب سلسبیل از برایش جبرئیل
عاقبت از بهر آبی شست دست خود ز جان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: کسی که برای پاکی خود آب زلالی از جبرئیل دریافت کرد، در نهایت به خاطر بی‌رحمی آسمان، از جانش برای شستشو دست کشید.
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: پادشاه دین در حال حاضر و بدون هیچ حامی‌ای است و لشکری که دارد، همانند نور واقعی است که در زیر خنجر، در شرایطی سخت و تشنه به آب قرار دارد.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین، تنها و بی‌یار و یاور است.
ابن سعد نامسلمان در هوای ملک ری دفتر دین کرده طی
بهر قتل عترت پیغمبر آخر زمان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: ابن سعد که فردی غیرمسلمان است، به خاطر خواسته‌های خودش در منطقه‌ی ری، برگه‌هایی گردآوری کرده تا عترت پیامبر آخر الزمان را مورد آزار و قتل قرار دهد، که این ناشی از ظلم و سختی‌ای است که از آسمان به او رسیده.
شاده دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: شادی دین بی‌یار و همدم‌اش است و بدون راهنما، مانند لشکری می‌ماند که در زیر خنجر، با گلویی تشنه به سر می‌برد.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین در تنهایی و بدون حمایت است.
تشنه خون حسین با دست خنجر آمده شمر کافر آمده
کرده جا بر سینه شاهنشه کون و مکان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: شمر، که دشمن حسین است، با خنجری در دست و دشمنی در دل به میدان آمده و بر سینه‌ی شاهنشاه نشسته است. این واقعه، از ظلم و ستمی است که بر آسمان و زمین رفته است.
شاده دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: شادی و سرور در دین بدون حمایت و یاری دیگران وجود ندارد. در حقیقت، در شرایط سخت و دشوار، مانند شخصی که در گیر و دار جنگ و نبرد است، نوری از وجود و حقیقت، تنها بر روی فردی که در تنگنا و نیاز به کمک است، تابیده می‌شود.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین در شرایطی سخت و بدون حامی باقی مانده است.
دخترت ای اختر تابنده برج رسول زینب تو یا بتول
می‌برد از بی‌کسی بر کوفی و شامی امان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: دختر تو که مانند ستاره‌ای درخشنده است، به خاطر موقعیتش در خانواده رسول خدا، زینب نام دارد و یا همان بتول. او با وجود رنج‌ها و تنهایی‌هایی که دارد، برای مردم کوفه و شام، امید و پناهی است در برابر ظلم و ناعدالتی‌های آسمانی.
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: شاه دین بدون حمایت و یار، در شرایط سخت و دشواری قرار دارد و لشکر او همچون حقیقتی درخشان، در حالی که تحت فشار و خطر قرار دارد، به دنبال نجات است.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین به تنهایی و بدون پشتیبانی و یارانش، دچار ضعف و مشکل است.
در لب شط فرات از شمر شوم بی‌ادب سبط سلطان عرب
می‌نماید خواهش یک قطره آب روان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: در کنار رود فرات، شمر بی‌ادب و بدسگال که از طایفه پادشاه عرب است، به دنبال درخواست یک قطره آب است که به خاطر بدی‌های آسمان به او نرسیده است.
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: تسلط و قدرت شاه دین بدون حمایت و یارانی است که او را یاری کنند، و در این حال، لشکر او مانند چشمانت در حالتی آسیب‌پذیر و در زیر تهدید و دشواری قرار دارد.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین بدون یار و یاوری است.
پیکر پروردهٔ آغوش دوش مصطفی در زمین کربلا
شد سر مهر افسر وی زینت نوک سنان از جفای آسمان
هوش مصنوعی: بدن پرورده شده در آغوش پیامبر، در سرزمین کربلا به زمین افتاد. سر او مانند زینت بر نوک نیزه‌ها شد، این رویداد نتیجهٔ بدی‌های آسمان است.
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: پادشاه دین در شرایطی تنها و بدون یار و یاوری قرار دارد و لشکری که همه چیز به آنها وابسته است، با اشتیاق و حرارتی فزاینده در زیر فشار و تهدید قرار دارد، گویی در حال نوشیدن آب هستند اما در واقع در وضعی خطرناک و ناامن قرار دارند.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: سلطان دین بدون یار و یاور است.
روز و شب صامت برای نور عینت در نواست
در خیال کربلاست
هوش مصنوعی: در تمام روز و شب، انتظار نور وجودت در دل ماست و فکر و خیال ما درگیر کربلاست.
زد شرر زین ماتم عظمی به وی اندر جهان
از جفای آسمان
هوش مصنوعی: به خاطر آتش و درد این مصیبت بزرگ، در دنیا به خاطر ظلمی که از آسمان دیده شده، همه چیز دچار بحران شده است.
شاه دین بی‌یاور است بی‌معین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
هوش مصنوعی: سلطان دین بی‌یاور و یاوری است و در شرایط سختی قرار دارد. نیروهای او مانند نوری هستند که در زیر فشار و خطر قرار دارند و در این موقعیت دشوار، مثل کسی هستند که در گلو حلقه‌ی تشنگی دارند و به زیر فشار تیزی مثل خنجر قرار گرفته‌اند.
شاه دین بی‌یاور است
هوش مصنوعی: پادشاه دین بدون حمایت و کمک دیگران تنها و بی‌پناهاست.