گنجور

شمارهٔ ۲۴ - و برای او

گفت شه تشنه لبان زیر تیغ
آب ز شمشیر مرا آرزوست
از پی پرواز سر کوی یار
پر ز پر تیر مرا آرزوست
کز غمت ای اکبر رعنا جوان
تا که بسوزم همه کون و مکان
آه جهانگیر مرا آرزوست
طفل یتیم حسن مجتبی
گفت که ای عمه مرا کن رها
جان کنم اندر ره عمم فدا
باغ جنان در بر شهزاده‌ها
اصغر بی‌شیر مرا آرزوست
بست چو شمر از ره جور و ستم
سلسله بر بازوی صید حرم
گفت از این سلسله زینب چه غم
همدم خود در ره شام خراب
ناله زنجیر مرا آرزوست
(صامت) از این واقعه دردناک
زن به سر و جامه به تن ساز چاک
تا شوی از این غم عظمی هلاک
بهر عزای شه دین زیر خاک
قوت تحریر مرا آرزوست

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت شه تشنه لبان زیر تیغ
آب ز شمشیر مرا آرزوست
هوش مصنوعی: شاه تشنه‌ای که لب‌هایش خشک شده، در زیر فشار و خطر آب، آرزوی شمشیر من را دارد.
از پی پرواز سر کوی یار
پر ز پر تیر مرا آرزوست
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و زیبایی که در چهره یار می‌بینم، آرزو دارم که پرواز کنم و به سوی او بروم، حتی اگر تیرها هم در این مسیر به من اصابت کنند.
کز غمت ای اکبر رعنا جوان
تا که بسوزم همه کون و مکان
هوش مصنوعی: ای جوان زیبا و خوش‌چهره اکبر، از غم تو تا چه زمانی بسوزم و همه موجودات و عالم را به آتش این داغ بسپارم؟
آه جهانگیر مرا آرزوست
هوش مصنوعی: من به شدت آرزو دارم که در این دنیا مشهور و تاثیرگذار شوم.
طفل یتیم حسن مجتبی
گفت که ای عمه مرا کن رها
هوش مصنوعی: کودک یتیم حسن مجتبی از عمه‌اش خواسته که او را آزاد کند و رها بگذارد.
جان کنم اندر ره عمم فدا
باغ جنان در بر شهزاده‌ها
هوش مصنوعی: برای عشق و محبت به عم م جان می‌سپارم، چرا که بهشت در کنار شهزادگان است.
اصغر بی‌شیر مرا آرزوست
هوش مصنوعی: من آرزومند کسی هستم که مانند اصغر بی‌شیر باشد.
بست چو شمر از ره جور و ستم
سلسله بر بازوی صید حرم
هوش مصنوعی: وقتی شمر با ظلم و ستم، تقدیر را به دست خود می‌گیرد، بر روی بازوی کسی که طعمه‌ای از حرم است، قفل می‌شود.
گفت از این سلسله زینب چه غم
همدم خود در ره شام خراب
هوش مصنوعی: زینب از این وضعیت نگران نباش، در مسیر شام تنها نیستی و همسفر داری که به تو کمک می‌کند.
ناله زنجیر مرا آرزوست
هوش مصنوعی: من آرزومند شنیدن صدای زنجیری هستم که بر پایم آویخته شده است.
(صامت) از این واقعه دردناک
زن به سر و جامه به تن ساز چاک
هوش مصنوعی: زن در این واقعه‌ی دردناک، بی‌صدا و با پوششی پاره به سر و سیاهی به تن، خود را جمع و جور می‌کند.
تا شوی از این غم عظمی هلاک
بهر عزای شه دین زیر خاک
هوش مصنوعی: برای رهایی از این غم بزرگ که به خاطر فقدان پیشوای دین است، باید تلاش کنی.
قوت تحریر مرا آرزوست
هوش مصنوعی: من آرزوی توانایی در نوشتن و بیان افکار و احساسات خود را دارم.