شمارهٔ ۱۳ - و برای او همچنین
چون دید زینب شمر را به میدان
بر سینه شاهنشه شهیدان
بر سر زد و گفتا به آه و افغان
در نزد ابن سعد نامسلمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ظالم چگونه میکنی نظاره
کز هر طرف پیاده و سواره
جسم حسین سازند پارهپاره
از خنجر و تیر و سنان و پیکان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ای بیحیا مگر دلت ز سنگ است
بر عترت رسول کار تنگ است
کفار را از کرده تو ننگ است
آخر حسین من بود مسلمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
نبود روا کنند یک سپاهی
چندین جفا در قتل بیگناهی
غیر از حسین نبود مرا پناهی
رحمی نما بر حال این غریبان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
این بیگنه سبط پیمبر تست
کامروز دستگیر لشگر تست
در زیر خنجر در برابر تست
زار و غریب و بیمعین و عطشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
از تشنگی رفته ز پیکرش تاب
بر وی بده بهر خدا کفی آب
او را به وقت مرگ کن تو سیراب
راضی مشو عطشان حسین دهد جان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ای کرده راه کفر و کینه را طی
گشته بهار بیکسان ز تو دی
آخر کشیدی بهر گندم ری
خنجر در این صحرا به روی مهمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هر چند زینب کرد بیقراری
سیل سرشک از دیده کرد جاری
ننمود او را ابنسعد یاری
گفتا چه (صامت) با دل پریشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
شمارهٔ ۱۲ - و برای او: مرو ای جان برادر سوی میدان ز بر منشمارهٔ ۱۴ - و برای او همچنین: ای کشته غلتان به خون ای علمدارم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون دید زینب شمر را به میدان
بر سینه شاهنشه شهیدان
هوش مصنوعی: وقتی زینب شمر را در میدان دید که بر سینهی شاه شهیدان ایستاده است...
بر سر زد و گفتا به آه و افغان
در نزد ابن سعد نامسلمان
هوش مصنوعی: او با ناراحتی و غم به ابن سعد که غیر مسلمان بود، گفت.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این حسین است که تشنه لب است و این آزادزادهی بزرگ و با اصالت حسین است.
ظالم چگونه میکنی نظاره
کز هر طرف پیاده و سواره
هوش مصنوعی: ظالم، چگونه میتوانی تماشا کنی در حالی که از هر سو، مردم پیاده و سوار به تو نگاه میکنند؟
جسم حسین سازند پارهپاره
از خنجر و تیر و سنان و پیکان
هوش مصنوعی: جسم حسین را از ضربات خنجر و تیر و نیزه و پیکان پارهپاره میسازند.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این شخصی که تشنه است حسین است و او همانا بزرگ زاده و شریف است.
ای بیحیا مگر دلت ز سنگ است
بر عترت رسول کار تنگ است
هوش مصنوعی: ای بیحیا، آیا قلبت همچون سنگ شده است که به خانواده رسول خدا اینگونه بیاحترامی میکنی و کارشان بر تو سخت شده است؟
کفار را از کرده تو ننگ است
آخر حسین من بود مسلمان
هوش مصنوعی: اتو بودن مسلمان، باعث شرمساری کفار از رفتار تو است. حسین من، نماد ایمان و روشنی است.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای فرزند سعد، این حسین است که از تشنگی رنج میبرد و او همان شاهزاده noble و با عظمت است.
نبود روا کنند یک سپاهی
چندین جفا در قتل بیگناهی
هوش مصنوعی: نمیتوان پذیرفت که یک گروه سرباز، اینقدر بیرحمانه در حق انسانهای بیگناه ظلم و ستم کنند.
غیر از حسین نبود مرا پناهی
رحمی نما بر حال این غریبان
هوش مصنوعی: جز حسین هیچ کسی در سختیهای زندگی به من کمک نکرد. ای خداوند، بر حال این بیکسان و غریبان رحم کن.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این حسین است که تشنه لب است و این شاهزاده با افتخار حسین است.
این بیگنه سبط پیمبر تست
کامروز دستگیر لشگر تست
هوش مصنوعی: این جوان بیگناه که فرزند پیامبر است، امروز در اسارت سربازان تو قرار دارد.
در زیر خنجر در برابر تست
زار و غریب و بیمعین و عطشان
هوش مصنوعی: در زیر تیغ خنجر، من در مقابل تو به حالتی زار و بیپناه و تشنه قرار دارم.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این حسین است که با تشنگی به سر میبرد، او شاهزادهای از دودمان عالی است.
از تشنگی رفته ز پیکرش تاب
بر وی بده بهر خدا کفی آب
هوش مصنوعی: به خاطر تشنگی، از شدت عطش حالش به شدت بد شده است. برای خدا، فقط یک دست پر آب به او بدهید.
او را به وقت مرگ کن تو سیراب
راضی مشو عطشان حسین دهد جان
هوش مصنوعی: در لحظه مرگ، او را سیراب کن و از او راضی باش، همانطور که حسین جانش را در راه عطشِ خود داد.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این حسین است که تشنه لب است و این پادشاه والا نسب است.
ای کرده راه کفر و کینه را طی
گشته بهار بیکسان ز تو دی
هوش مصنوعی: ای کسی که راه کفر و دشمنی را انتخاب کردهای، بهار بدون کسان و دوستان از تو دور شده است.
آخر کشیدی بهر گندم ری
خنجر در این صحرا به روی مهمان
هوش مصنوعی: در نهایت برای برداشت محصول گندم، در این زمین به روی مهمان، چاقویی کشیدی.
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این حسین است که در تشنگی به سر میبرد، این بزرگزاده و نیکنسل حسین است.
هر چند زینب کرد بیقراری
سیل سرشک از دیده کرد جاری
هوش مصنوعی: زینب هرچند که بیقراری میکرد، اشکهایش مانند سیل از چشمانش سرازیر شد.
ننمود او را ابنسعد یاری
گفتا چه (صامت) با دل پریشان
هوش مصنوعی: او را ابنسعد یاری نکرد و گفت: «چه بر سر دل پریشان تو آمده است؟»
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هوش مصنوعی: ای پسر سعد، این حسین است که تشنه لب به زمین افتاده و این شاهزاده باافتخار و بزرگ زاده حسین است.