شمارهٔ ۳ - نوحه دیگر
آه که صد پاره جگر شد حسن
داد ز زن، داد ز بیداد زن
زهر معاویه کافر ز سر
کرد جهان را همه بیتالحزن
شیر خدا پادشه لوکشف
جانب یثرب به شتاب از نجف
آمده با فوج ملک صف به صف
ورد زبان کرده همه با اسف
آه که صدپاره جگر شد حسن
گمشده از عرش برین گوشوار
غم شده با احمد مختار یار
جانب جبریل امین گوش دار
گرید و گوید ز الم زار زار
آه که صد پاره جگر شد حسن
بوالبشر از خجلت خیرالبشر
بر سر زانو بنهاده است سر
نوح از این داغ شده نوحه گر
گرید و گوید به دو چشمان تر
آه که صد پاره جگر شد حسن
شمارهٔ ۲ - در تعمیر مسجد سرداب معروف به مسجد زنگیه: در زمان دولت فرمانروای کشور جمشمارهٔ ۴ - تاریخ مرحوم میرزا زین العابدین روضه خوان: چون جناب قدوه الامجاد فخرالذاکرین
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1399/08/13 17:11
جعفر سلمان نژاد
تو بیت اول مصرع دوم بنظر باید اینجوری باشه : " داد ز زن داد ز بیداد زن"