گنجور

شمارهٔ ۶۷ - فی المرثیه

یا رسول الله حسینت بر زمین افتاده است
بر زمین کربلا از صدر زین افتاده است
مانده در عالم شه دین بی‌مدد کار و غریب
کار او با ناله هل من معین افتاده است
احتیاج حنجر خشک حسین تشنه‌لب
در جهان با خنجر شمر لعین افتاده است
نزد دشمن از برای خواهش آب روان
احتیاج خسرو آب آفرین افتاده است
از غم افتاده عامه از فرق حسین
تاج عزت از سر روح‌الامین افتاده است
غافلی از آتشی کاندر خیام وی زدند
کاتش اندر خرمن دین مبین افتاده است
تا سحرگاه قیامت قابل تعمیر نیست
این شکستی را که اندر پشت دین افتاده است
آنکه کرده خضر را سیراب از آب حیات
تشنه بی‌سر در لب آب معین افتاده است
چون کند با این غم و اندوه کز روز ازل
قرعه اقبال (صامت) اینچنین افتاده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا رسول الله حسینت بر زمین افتاده است
بر زمین کربلا از صدر زین افتاده است
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، حسینت بر زمین کربلا افتاده است و از شانه زین به زمین افتاده است.
مانده در عالم شه دین بی‌مدد کار و غریب
کار او با ناله هل من معین افتاده است
هوش مصنوعی: در این عالم، شخصی بزرگ و معتبر در دین به تنهایی و بدون کمک دیگران مانده و در حالی که به شدت احساس نیاز و تنهایی می‌کند، با صدای ناله و استغاثه از دیگران یاری می‌طلبد.
احتیاج حنجر خشک حسین تشنه‌لب
در جهان با خنجر شمر لعین افتاده است
هوش مصنوعی: نیاز حسین، با لب‌های تشنه، به فریاد و ناله‌ای بلند است که در این دنیا به ظرفیت و زخم حنجره‌اش عیان شده و دردش به وسیله شمر ملعون در دل‌ها فرو نشسته است.
نزد دشمن از برای خواهش آب روان
احتیاج خسرو آب آفرین افتاده است
هوش مصنوعی: در مقابل دشمن، برای درخواست آب روان، نیاز خسرو به آب‌دهنده‌ای احساس شده است.
از غم افتاده عامه از فرق حسین
تاج عزت از سر روح‌الامین افتاده است
هوش مصنوعی: عوام مردم به خاطر غم و اندوه در حال رنج و عذاب هستند. در این روزگار، تاج افتخار و عظمت از سر روح‌الامین (امام حسین) سقوط کرده است.
غافلی از آتشی کاندر خیام وی زدند
کاتش اندر خرمن دین مبین افتاده است
هوش مصنوعی: تو غافل هستی از آتش درون خیام، که این آتش در خرمن دین و ایمان پدید آمده و در حال گسترش است.
تا سحرگاه قیامت قابل تعمیر نیست
این شکستی را که اندر پشت دین افتاده است
هوش مصنوعی: این شکستی که در اصول دین پدید آمده است، تا روز قیامت فرصتی برای اصلاح آن وجود ندارد.
آنکه کرده خضر را سیراب از آب حیات
تشنه بی‌سر در لب آب معین افتاده است
هوش مصنوعی: کسی که خضر را با آب حیات سیراب کرده است، اکنون خود در کنار آب زلال و گوارا، بی‌نفس و تشنه افتاده است.
چون کند با این غم و اندوه کز روز ازل
قرعه اقبال (صامت) اینچنین افتاده است
هوش مصنوعی: وقتی با این غم و اندوه کنار می‌آیم که از روز ازل، سرنوشت به این شکل برایم رقم خورده است.