شمارهٔ ۵ - زبان حال شاه اولیاء با زینب دختر ستمکش خود
به مرگ من مکش امروز معجر از سر زینب
که خواهی گشت از بعد پدر خونین جگر زینب
ز بعد از من برادرها نمایند از تو غمخواری
مخور غم گر شوی از کشتن من بیپدر زینب
دمن از ناخن غم جامه جان را نما صد چاک
که گردد مجتبی از زهر صدپاره جگر زینب
دمی گیسو به رخساره چو ماه خود پریشان کن
که بینی شش برادر کشته و بیدست و سر زینب
دمی بر شیشه طاقت بزن سنگ مصیبت را
که بینی خم حسین را از غم اکبر کمر زینب
دمی از ناصبوری اشک خود را رشک جیحون کن
که گردد حنجر خشک حسین از آیب تر زینب
دمی از ناله نه افلاک را اندر خروش آور
که بر نعش حسین در قتلگاه آری گذر زینب
دمی از آتش غم بزم ماتم را چراغان کن
که در ویرانهها مسکن کنی با چشم تر زینب
دمی اشعار (صامت) را بخوان درخدمت زهرا
که آید چشم گریان بر سر نعش پدر زینب
شمارهٔ ۴ - در بیوفایی دنیار گریز به مصیبت: د تو این تن خاکی برهگذار گذارشمارهٔ ۶ - در شکایت از سپهر و گریز به مصیبت: حسد چرخ نگر رونق دین بر شکند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به مرگ من مکش امروز معجر از سر زینب
که خواهی گشت از بعد پدر خونین جگر زینب
هوش مصنوعی: امروز به خاطر من حجاب زینب را از سرش برندار، چون پس از پدرش، او دلی پر از خون خواهد داشت.
ز بعد از من برادرها نمایند از تو غمخواری
مخور غم گر شوی از کشتن من بیپدر زینب
هوش مصنوعی: بعد از من، برادران به تو کمک خواهند کرد، اما نگران نباش؛ اگر به خاطر مرگ من غمگین شوی، زینب بیپدر خواهد شد.
دمن از ناخن غم جامه جان را نما صد چاک
که گردد مجتبی از زهر صدپاره جگر زینب
هوش مصنوعی: غم مانند دمنوشی است که با ناخن اثر کرده و شکافهای عمیقی بر لباس جان به جا میگذارد. این درد و رنج، موجب میشود که مجتبی، با تمام زخمها و آلامش، همچنان در اوج جلال و بزرگی باقی بماند، حتی در شرایطی که زینب با زخمهای پارهپارهاش روبروست.
دمی گیسو به رخساره چو ماه خود پریشان کن
که بینی شش برادر کشته و بیدست و سر زینب
هوش مصنوعی: لحظهای گیسوی خود را به روی چهرهات بپاش، همچون ماهی که نورش را پراکنده میکند، تا ببینی چگونه شش برادر به دلیل عشق و فداکاری، بیدست و بیسر، جانشان را از دست دادهاند در راه تو.
دمی بر شیشه طاقت بزن سنگ مصیبت را
که بینی خم حسین را از غم اکبر کمر زینب
هوش مصنوعی: لحظاتی بر شیشه بزن و غم سنگین مصیبت را بر جان خود حس کن تا ببینی چگونه زینب به خاطر غم حسین، کمرش به خاطر اکبر خم شده است.
دمی از ناصبوری اشک خود را رشک جیحون کن
که گردد حنجر خشک حسین از آیب تر زینب
هوش مصنوعی: لحظهای از ناپایداری و نارضایتی، اشکهای خود را به قدری جاری کن که حسادت رودخانه جیحون را برانگیزد، زیرا که گلوی حسین به خاطر مصیبت زینب از تشنگی خشک خواهد شد.
دمی از ناله نه افلاک را اندر خروش آور
که بر نعش حسین در قتلگاه آری گذر زینب
هوش مصنوعی: لحظهای سر و صدای نالههای خود را بلند کن و آسمان را به هم بریز، زیرا زینب بر جسد حسین در میدان کربلا میگذرد.
دمی از آتش غم بزم ماتم را چراغان کن
که در ویرانهها مسکن کنی با چشم تر زینب
هوش مصنوعی: لحظهای از آتش غم برای جشن عزا روشنی بیاور تا با چشمان اشکآلودت در ویرانهها سکنی اختیار کنی.
دمی اشعار (صامت) را بخوان درخدمت زهرا
که آید چشم گریان بر سر نعش پدر زینب
هوش مصنوعی: لحظهای شعرهای صامت را بخوان در کنار زهرا، زیرا که زینب با چشمانی اشکبار بر سر پیکر پدرش میآید.