گنجور

شمارهٔ ۳۷ - مصائب ام‌الائمه

در جهان هرگز ز بعد رحلت پیغمبری
کس نزد در خانه پیغمبر خود آذری
چون امیرالمومنین در عین قدرت تاکنون
سر به تسلیم و رضا ناورده هرگز سروری
آنقدر شیر خدا گردن به حکم حق نهاد
تار سن در گردن او بست از سگ کمتری
داد دنیای دینی آنقدر دو نان را امان
تا بشیر حق نمودند ادعای همسری
تا قیامت کرد کار شرع احمد را خراب
از در غصب خلافت روسیاه خودسری
عقل کی باور کند کز بعد خود ختم رسل
واگذارد امتان خویش را بی‌رهبری
یا کند محروم از میراث خود در روزگار
دختر خود را و بخش ارث را بر دیگری
کی نهادی تا کند بیگانه غصب حق وی
داشتی گر شوهر زهرای اطهر یاوری
او فکند آتش بدا را لمصمت دخت رسول
پهلوی او را شکست از ملعنت بدگوهری
حیف می‌باشد که در جای رسول هاشمی
جا کند بوبکر چون بوزینه‌ای بر منبری
صورت خاتون محشر شد ز سیلی نیلفام
کس نبیند بعد از این بالاتر از این محشری
گشت گریان محرم و بیگانه بر حال رسول
در مدینه هر که او را دید با چشم تری
در به روی دختر احمد کشی ننمود باز
از طریق بی‌وفایی مردم یک کشوری
یاد ایام پدر می‌کرد می‌زد در جهان
شعله از سوز جگر چون مرغب بی‌بال و پری
گاه بودی با حسن همناله گاهی با حسین
در شکایت گاهی از دور سپهر چنبری
بهتر از خیرالنسا مردم کنندش احترام
گر بماند در جهان یک دختری از کافری
(صامتا) خلق جهان را نیست تاب استماعع
بهتر آن باشد کز این شرح غم افزا بگذری

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در جهان هرگز ز بعد رحلت پیغمبری
کس نزد در خانه پیغمبر خود آذری
هوش مصنوعی: هیچ‌کس پس از درگذشت پیامبری در خانه او برای خود آتش روشن نکرده و دلی را شاد نکرده است.
چون امیرالمومنین در عین قدرت تاکنون
سر به تسلیم و رضا ناورده هرگز سروری
هوش مصنوعی: امیرالمومنین با وجود داشتن قدرت و توانایی بسیار، هرگز از تسلیم و پذیرش اراده الهی سرپیچی نکرد و هیچ‌گاه خود را بالاتر از دیگران نمی‌دانست.
آنقدر شیر خدا گردن به حکم حق نهاد
تار سن در گردن او بست از سگ کمتری
هوش مصنوعی: شیر خدا به خاطر حق، گردن خود را در برابر حکم خدا خم کرده است، تا جایی که تار عنکبوتی گردن او را بسته، و این نشان می‌دهد که او از سگ‌های کوچک‌تر هم کمتر است.
داد دنیای دینی آنقدر دو نان را امان
تا بشیر حق نمودند ادعای همسری
هوش مصنوعی: دنیا هر چه به انسان بدهد و برایش فراهم کند، به اندازه دو نان ارزش دارد. تا وقتی که پیامبر راستین، حق و حقیقت را از طریق همسری به مردم نشان داده است.
تا قیامت کرد کار شرع احمد را خراب
از در غصب خلافت روسیاه خودسری
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی با اعمال و رفتار نادرست خود، به تعالیم و اصول دین اسلام آسیب می‌زند و نظام خلافت را تحت تاثیر خودسری‌های خود قرار می‌دهد. این عمل تا ابد ادامه خواهد داشت و سبب مشکلات و انحرافاتی در مسیر حق خواهد شد.
عقل کی باور کند کز بعد خود ختم رسل
واگذارد امتان خویش را بی‌رهبری
هوش مصنوعی: عقل چگونه می‌تواند قبول کند که پیامبر آخرین فرستاده‌ها، مردم خود را بدون راهنما و هدایت رها کرده باشد؟
یا کند محروم از میراث خود در روزگار
دختر خود را و بخش ارث را بر دیگری
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ممکن است فردی در شرایطی قرار بگیرد که از میراث خود محروم شود و در عوض، ارث و دارایی‌اش را به شخص دیگری بدهد، به ویژه در زمانی که برای دختر خود نگران است.
کی نهادی تا کند بیگانه غصب حق وی
داشتی گر شوهر زهرای اطهر یاوری
هوش مصنوعی: به چه دلیلی تو اجازه دادی که بیگانه حق او را غصب کند، در حالی که اگر تو همسر حضرت زهرا (س) بودی، باید از او حمایت می‌کردی؟
او فکند آتش بدا را لمصمت دخت رسول
پهلوی او را شکست از ملعنت بدگوهری
هوش مصنوعی: او آتش زشتی‌ها را فرود آورد و دختری از طایفه‌ی پیامبر را در هم شکست که او را از ننگی عذری بود.
حیف می‌باشد که در جای رسول هاشمی
جا کند بوبکر چون بوزینه‌ای بر منبری
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که جایگاه پیامبر، به دلیل عظمت و مقام او، نباید به کسی داده شود که شایسته آن نیست. شخصیت بوبکر در اینجا به شکل تحقیرآمیزی مقایسه شده و بیان شده که او نمی‌تواند به خوبی از عهده مسئولیت‌های بزرگ برآید، مانند بوزینه‌ای که بر منبری نشسته باشد. به عبارت دیگر، این جمله به ناپسند بودن پذیرفتن کسی در جایگاه رفیع و مهمی اشاره دارد که لیاقت آن را ندارد.
صورت خاتون محشر شد ز سیلی نیلفام
کس نبیند بعد از این بالاتر از این محشری
هوش مصنوعی: صورت آن معشوقه در روز قیامت، مانند سیلی از رنگ نیلفام است و هیچ‌کس بعد از این نمی‌تواند محشری بالاتر از این تصویر را ببیند.
گشت گریان محرم و بیگانه بر حال رسول
در مدینه هر که او را دید با چشم تری
هوش مصنوعی: در محرم، مردم مدینه به یاد حال پیامبر گریان بودند و هر کسی که او را می‌دید، چشمانش پر از اشک می‌شد.
در به روی دختر احمد کشی ننمود باز
از طریق بی‌وفایی مردم یک کشوری
هوش مصنوعی: درباره دختر احمد، درهای محبت و دوستی بسته است و این ناشی از بی‌وفایی و بی‌اعتباری مردم این سرزمین است.
یاد ایام پدر می‌کرد می‌زد در جهان
شعله از سوز جگر چون مرغب بی‌بال و پری
هوش مصنوعی: به یاد روزهای گذشته، پدر احساساتی را تجربه می‌کرد که مانند شعله‌ای از دلش می‌جوشید. او همچون پرنده‌ای بی‌پر و بال، در دنیای خود سرگردان بود.
گاه بودی با حسن همناله گاهی با حسین
در شکایت گاهی از دور سپهر چنبری
هوش مصنوعی: گاهی با زیبایی و صفای وجود کسی هم‌دل بوده‌ام، و گاهی با حسین در حال ناله و شکایت بوده‌ام، و در برخی مواقع از دور به تماشای گردش روزگار نشسته‌ام.
بهتر از خیرالنسا مردم کنندش احترام
گر بماند در جهان یک دختری از کافری
هوش مصنوعی: بهتر است که مردم به او احترام بگذارند، حتی اگر از قوم یا دینی متفاوت باشد، اگر در این دنیا دختر خوبی وجود داشته باشد.
(صامتا) خلق جهان را نیست تاب استماعع
بهتر آن باشد کز این شرح غم افزا بگذری
هوش مصنوعی: خلق دنیا تحمل شنیدن این غم را ندارد. بهتر است که از این توضیحات غم‌انگیز بگذری و آن را نشنوی.