شمارهٔ ۳۶ - مصیبت علی اکبر(ع)
در آن زمان که علی اکبر جوان ز پدر
به کربلا طلب جنگ را اشقیا میکرد
نظر به عارض وی مینمود شاه شهید
به عرش قاصد آه از جگر رها میکرد
نگه به قامت وی میفکند و تیر غمش
ز بیکسی به دل سنگ خاره جا میکرد
کسی نبود که مرهم نهد به زخم دلش
ز غصه سوی خدا روی التجا میکرد
که ای خدا تو گواهی که بهتر ا ز اکبر
اگر که داشت حسین در رهت فدا میکرد
چه اکبری که به ماه رخش گشودی چشم
هر آنکه یاد ز رخسار مصطفی میکرد
سکینه در حرم از ماتم برادر خویش
به سینه میزد و فریاد و اخا میکرد
ز غصه زینب بیخانمان فتاده به خاک
چو نی به حال شه نینوا نوا میکرد
بغل نمود دو زانو به سینه و لیلا
نظر به قد علی اکبر از قفا میکرد
نداشت چاره دیگر ز محنت ایام
به صبر درد دل خویش را دوا میکرد
دریغ و آه از آن دم که پیش چشم حسین
میان خون بدن اکبرش شنا میکرد
گهی نظر به پدر مینمود با حسرت
برای دادن جان گاه دست و پا میکرد
فکنده زلزله در خلق ماسوی (صامت)
دمیده بر سر خود خاک زین عزا میکرد
شمارهٔ ۳۵ - همچنین مرثیه: ای از ازل ز داغ تو آدم گریستهشمارهٔ ۳۷ - مصائب امالائمه: در جهان هرگز ز بعد رحلت پیغمبری
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1402/12/21 10:02
سید مصطفی سامع
شبه پیمبر
ای عاشـقان ای عاشـــقان شـبه پیمبر آمده
در بیــت لیـــــــلا وحسـین تابنده اختر آمده
از طلعت این نو مهی پر نور شد گیتی همه
نیکو صفت ابن الحسین یعـنی که اکبر آمده
حیدر صفت او می درد صف های لشکر در غزا
بر هاشـمیان مـــژده ده ثانـــی حیــدر آمده
درخلق وخوی ومنطقش باشد شبیه مصطفی
با دیدنش لشــکر نگر مبـــهوت یکــسر آمده
ای قهــــرمانان بشـر، والا ظفر شد جلوه گر
پور علـــــی مرتضی فـــــرد مظـــــفر آمده
تبریک گو از جـــان و دل مولود مسعود علی
سـامع برای عاشــــقان، عنــــبر معطر آمده
چهار شنبه ۲- ۱۲-۱۴۰۲
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن