شمارهٔ ۳۰ - زبان حال سکینه مظلومه با کشته پدر
جان پدر فدای تن پاره پارهات
قربان زخمهای فزون از ستارهات
با آن همه محبت بسیار از چه شد
یکباره از من ای تن بیسر کنارهات؟
از باد رفت العطش خویش و سوختن
دیدم ز تشنگی چو لب پرشرارهات
لبتشنه جان سپردی و در زیر تیغ شمر
سوی فرات بود به حسرت نظارهات
داغ دل و غریبی و بیمار و تشنهکام
از چار سوی بسته فلک راه چارهات
گریم ز محنت سر تو یا به پیکرت
گویم کدامیک ز غم بیشمارهات؟
داغ برادرم پی قتل تو بود بس
بهر چه کشت شمر ستمگر دوبارهات
روزم سیاه فاطمه کو آنکه مینمود
شبهای تار جا بسر گاهوارهات
(صامت) برو بمیر که هنگام مردن است
در حیرتم ز چیست دگر استخارهات
شمارهٔ ۲۹ - زبان حال حضرت زینب(ع): ای سردور از بدن روزی تو سامان داشتیشمارهٔ ۳۱ - ورود آل عصمت به زمین کربلا: در ماریه خیمه چو شه جن و بشر زد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان پدر فدای تن پاره پارهات
قربان زخمهای فزون از ستارهات
هوش مصنوعی: جانم را فدای جسم زخمی و سوختهات میکنم، قربان زخمهای بیشماری که بر بدنت هست.
با آن همه محبت بسیار از چه شد
یکباره از من ای تن بیسر کنارهات؟
هوش مصنوعی: با وجود تمام محبت و علاقهای که داشتیم، چرا ناگهان از من دور شدی ای جان بیسر؟
از باد رفت العطش خویش و سوختن
دیدم ز تشنگی چو لب پرشرارهات
هوش مصنوعی: تشنگیام را با باد برد و داغی آتش را احساس کردم، چون لبهایت پر از شراره است.
لبتشنه جان سپردی و در زیر تیغ شمر
سوی فرات بود به حسرت نظارهات
هوش مصنوعی: تو در شرایطی جان دادی که تشنه لب بودی و در حالی که به سوی رود فرات نگاه میکردی، آرزوی دیدن آن را در دل داشتی.
داغ دل و غریبی و بیمار و تشنهکام
از چار سوی بسته فلک راه چارهات
هوش مصنوعی: غم دل و حس تنهایی، به همراه درد و نیاز، از هر سو که بنگری، آسمان به شدت محدود کننده است و برای تو راه حلی وجود ندارد.
گریم ز محنت سر تو یا به پیکرت
گویم کدامیک ز غم بیشمارهات؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از شدت غم و اندوه خود صحبت میکند و میپرسد که آیا باید برای رنجی که از چهره تو میکشم، گریه کنم یا برای بدنت. در واقع، او به این موضوع اشاره دارد که غم و درد او ناشی از چیزهای بیشماری است که به تو مربوط میشود.
داغ برادرم پی قتل تو بود بس
بهر چه کشت شمر ستمگر دوبارهات
هوش مصنوعی: برادرم به خاطر انتقام تو بسیار دلشکسته و داغدار است، پس چه دلیلی دارد که شمر ستمگر دوباره تو را بکشد؟
روزم سیاه فاطمه کو آنکه مینمود
شبهای تار جا بسر گاهوارهات
هوش مصنوعی: روزم مانند روزهای تیره و تار فاطمه است، آن کسی که در شبهای سیاه و بینوری به من امید میداد و در کنار گهوارهات بود.
(صامت) برو بمیر که هنگام مردن است
در حیرتم ز چیست دگر استخارهات
هوش مصنوعی: برو و بمیری که وقت مردن فرا رسیده است، من در شگفتم که به چه دلیل دیگر قائل به انتخاب و استخارهات هستی.