شمارهٔ ۲۱ - همچنین فیالمرثیه
دلا در کربلا بنگر چه غوغایی عیان دارد
حسین تشنهلب افغان ز جور کوفیان دارد
نشسته کشتی ایجاد از جور خسان در گل
چو دریا کربلا بس موجهای بیکران دارد
سکینه در نوا در نینوا از العطش چون نی
از آن غافل که اندر چشم خود آبی روان دارد
عجب نبود که زینب در برنا محرمان گرید
چو نتواند ز بیتابی غم دل را نهان دارد
قد خم گشته لیلا نباشد از ره پیری
که خار غم به پای دل ز داغ نوجوان دارد
تن نوباوه زهرا برهنه در صف میدان
به پیش آفتاب از تیر پران سایبان دارد
علی اصغر به روی دست یاب از گریه شد خاموش
قضا گفتا که این بلبل فغان از باغبان دارد
عروس قاسم داماد اندر حجله ماتم
به رنگ کهربا از غم رخ چون ارغوان دارد
اگر از گردش دوران حسین در کوفه شد مهمان
در آنجا بیحیایی همچو خولی میزبان دارد
بهار عشرت (صامت) چو شد صرف عزاداری
برای عزت فردا دو چشم خونفشان دارد
شمارهٔ ۲۰ - فی المرثیه: اشک من رشک فراتست و سرابس خونستشمارهٔ ۲۲ - تضمین وداع علیا جناب زینب خاتون: گفت زینب بشه تشنه که ای یاور ما
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلا در کربلا بنگر چه غوغایی عیان دارد
حسین تشنهلب افغان ز جور کوفیان دارد
هوش مصنوعی: به دل نگاهی به کربلا بینداز، جایی که حسین در تشنگیاش به خاطر ظلم کوفیان فریاد میزند و برخی از اوضاع به وضوح دیده میشود.
نشسته کشتی ایجاد از جور خسان در گل
چو دریا کربلا بس موجهای بیکران دارد
هوش مصنوعی: کشتی حیات به دلیل ظلم و ستم برخی افراد در گل و لای گرفتار شده است، مانند دریا که در کربلا موجهای بیپایانی دارد.
سکینه در نوا در نینوا از العطش چون نی
از آن غافل که اندر چشم خود آبی روان دارد
هوش مصنوعی: سکینه در نینوا به خاطر تشنگی مانند نی ناله میزند، غافل از این که در چشمان خود آبی جاری دارد.
عجب نبود که زینب در برنا محرمان گرید
چو نتواند ز بیتابی غم دل را نهان دارد
هوش مصنوعی: شگفتی ندارد که زینب در جوانی و در حضور نزدیکانش اشک بریزد، زیرا او نمیتواند از شدت غم دلش را پنهان کند.
قد خم گشته لیلا نباشد از ره پیری
که خار غم به پای دل ز داغ نوجوان دارد
هوش مصنوعی: لیلا دیگر جوانی و زیبایی سابق را ندارد و تبدیل به فردی پخته و پیر شده است. در دل او، غم و داغ جدایی از جوانی و عشق حقیقی سنگینی میکند و مانند خار بر پایش میزند.
تن نوباوه زهرا برهنه در صف میدان
به پیش آفتاب از تیر پران سایبان دارد
هوش مصنوعی: بدن جوان و زیبای زهرا در وسط میدان، در برابر تابش آفتاب، از تیرهایی که پرتاب میشود، سایبانی ندارد و برهنه است.
علی اصغر به روی دست یاب از گریه شد خاموش
قضا گفتا که این بلبل فغان از باغبان دارد
هوش مصنوعی: علی اصغر در دستان پدرش به شدت گریه میکرد و ناگهان به سکوت فرو رفت. قضا و قدر به این حالت او اشاره کرد و گفت که این بلبل در حال ناله و شکایت از باغبانش است.
عروس قاسم داماد اندر حجله ماتم
به رنگ کهربا از غم رخ چون ارغوان دارد
هوش مصنوعی: عروس قاسم در شب عروسی خود، با حالتی غمگین و چهرهای مانند گل ارغوانی که به خاطر تلخی و غم رنگ باخته، در اتاقی پر از اندوه و لباسهایی به رنگ کهربایی دیده میشود.
اگر از گردش دوران حسین در کوفه شد مهمان
در آنجا بیحیایی همچو خولی میزبان دارد
هوش مصنوعی: اگر حسین، در کوفه با تمام مشکلاتی که داشت، مهمان کسی شود، میبیند که در آنجا شخصی بیحیایی مثل خولی وجود دارد که به عنوان میزبان او عمل میکند.
بهار عشرت (صامت) چو شد صرف عزاداری
برای عزت فردا دو چشم خونفشان دارد
هوش مصنوعی: زمانی که بهار شادی و خوشی به پایان میرسد و به عزاداری برای آیندهای پرچالش و نگرانکننده میپردازیم، چشمانمان پر از اندوه و اشک میشود.