گنجور

شمارهٔ ۱۹ - و برای او همچنین

دگر ندیده ستم کش جهان مقابل زینب
سرشته شد به غم و درد گوئیا گل زینب
به جز اسیری و طعن سنان و طعنه دشمن
ز زندگانی دنیا نگشت حاصل زینب
ز بعد قتلبرادر میان کوفی و شامی
بهر دم از غم و دردی شکسته شد دل زینب
کنم حکایت سیلی شمر و روی سکینه
و یا ز بستن بازوی در سلاسل زینب
میان لشگر اعدا ندات چادر و معجر
به سوی سربمه چهره گشت حایل زینب
به راه شام نمودند نصب لشگر کوفه
سر برادر او را به پیش محمل زینب
دگر نبود مقامی برای عترت طه
که در خرابه بی‌سقف گشت منزل زینب
فغان که زد ز ستم خیزران یزید سیه‌روی
به راس تشنه‌لب کربلا مقابل زینب
سزد که فخر کند (صامت) حزین بدو عالم
که شد به عین گدایی غلام مقبل زینب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر ندیده ستم کش جهان مقابل زینب
سرشته شد به غم و درد گوئیا گل زینب
هوش مصنوعی: زینب چنان در درد و رنج دست و پا می‌زده است که انگار بر دنیا ستم رفته است. زندگی او پر از غم و اندوه است، مثل گلی که به خاطر درد و رنجش پژمرده شده.
به جز اسیری و طعن سنان و طعنه دشمن
ز زندگانی دنیا نگشت حاصل زینب
هوش مصنوعی: زینب جز رنج و سختی و درد و نیش زبان دشمن، در زندگی دنیا هیچ چیز دیگری به دست نیاورد.
ز بعد قتلبرادر میان کوفی و شامی
بهر دم از غم و دردی شکسته شد دل زینب
هوش مصنوعی: پس از قتل برادر، دل زینب در میان مردم کوفه و شام به خاطر اندوه و درد بسیار، همیشه شکسته و غمگین بود.
کنم حکایت سیلی شمر و روی سکینه
و یا ز بستن بازوی در سلاسل زینب
هوش مصنوعی: من داستان سیلی زنی شمر و چهره سکینه را روایت می‌کنم، یا از بند و زنجیری که به بازوی زینب بسته شده است.
میان لشگر اعدا ندات چادر و معجر
به سوی سربمه چهره گشت حایل زینب
هوش مصنوعی: در میانه‌ی جنگ و در میان دشمنان، چادر و روبند زینب به سوی خیمه‌ی حاشیه‌ای حرکت کرد و او به عنوان حائلی برای حفاظت از چهره‌اش قرار گرفت.
به راه شام نمودند نصب لشگر کوفه
سر برادر او را به پیش محمل زینب
هوش مصنوعی: در مسیر شام، لشگریان کوفه را جمع کردند و سر برادر او را به پیش محمل زینب قرار دادند.
دگر نبود مقامی برای عترت طه
که در خرابه بی‌سقف گشت منزل زینب
هوش مصنوعی: دیگر جایی برای خانواده پیامبر نیست، که زینب در این خرابه بدون سقف و پناهگاه اقامت گزیده است.
فغان که زد ز ستم خیزران یزید سیه‌روی
به راس تشنه‌لب کربلا مقابل زینب
هوش مصنوعی: آه و فریاد که چقدر دردناک است، کمر یزید با چوب خیزران بر سر فرزندان کربلا، مقابل چشمان زینب که تشنگی را احساس می‌کند.
سزد که فخر کند (صامت) حزین بدو عالم
که شد به عین گدایی غلام مقبل زینب
هوش مصنوعی: سزاوار است که حزین بر این جهان فخر کند، زیرا به وضوح مشاهده کرده است که چگونه در ظاهر، گدایی به خدمت غلامی از زینب درآمده است.