شمارهٔ ۱۹ - و برای او همچنین
دگر ندیده ستم کش جهان مقابل زینب
سرشته شد به غم و درد گوئیا گل زینب
به جز اسیری و طعن سنان و طعنه دشمن
ز زندگانی دنیا نگشت حاصل زینب
ز بعد قتلبرادر میان کوفی و شامی
بهر دم از غم و دردی شکسته شد دل زینب
کنم حکایت سیلی شمر و روی سکینه
و یا ز بستن بازوی در سلاسل زینب
میان لشگر اعدا ندات چادر و معجر
به سوی سربمه چهره گشت حایل زینب
به راه شام نمودند نصب لشگر کوفه
سر برادر او را به پیش محمل زینب
دگر نبود مقامی برای عترت طه
که در خرابه بیسقف گشت منزل زینب
فغان که زد ز ستم خیزران یزید سیهروی
به راس تشنهلب کربلا مقابل زینب
سزد که فخر کند (صامت) حزین بدو عالم
که شد به عین گدایی غلام مقبل زینب
شمارهٔ ۱۸ - گفتگوی حضرت سجاد با سهل در شام: این سرانی که بینی با رخ همچون قمرندشمارهٔ ۲۰ - فی المرثیه: اشک من رشک فراتست و سرابس خونست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.