گنجور

شمارهٔ ۱۱ - در شکرگذاری از خدمت‌گزاری این کتاب از جنابان حاج اسدالله و حاج سید حسن زید توفیقها

هزار شکر که از لطف حضرت دادار
بگشت نخل امیدم در این جهان پادار
چو کرد صامت از ین وادی فنا رحلت
به قرب خویش خدایش بداد قرب جوار
ز صالحات ریاض الشهاده بنهاده
که مخزنیست پر از در و لولو شهوار
همه ز مدح نبی و علی و اولادش
همه مصائب جانسوز عترت اطهار
ز لوح سینه غلمان بیاض او بهتر
گرفته طره حور از سواد او معیار
خدای خواست که این نسخه منطبع گردد
شوند منتفع از فیض واوصغار و کبار
گزید از اهل صفاهان یکی جوانمردی
بلندهمت و پاک اعتقاد و نیک شعار
گلی بود به حقیقت ز گلستان صفا
که کردن خطه دارالسرور را گلزار
چراغ ضوء وفا در ضمیر او روشن
کمال صدق و صفا در متون او متوار
جهان مجد و محیط سخا وجود و کرم
به عصر خویش چوقا آن معن در گفتار
سمی شیر خداوند حاجی اسدالله
که اوست زبده ابرار و نخبه التّجار
ز دست جودش این فیض عام جاری شد
خدایا جر جمیلیش دهد بروز شمار
نخست خواست یکی از ملازمان درش
کند حقوق نمک بر موالیش اظهار
چو دید فیض بزرگی است بهر مولایش
روای داشت که از وی بماند این آثار
عجب جوان نکواعتقاد و خوش رائیست
به حسن نیت او می‌کند خرد اقراز
صفات او همه مستحسن و پسندیده
خجسته طینت و پاکیزه خوی و خوشرفتار
ز فرط حسن مسمی شده به حاج حسن
ز حسن خلق مزکا برای ز عیب و عوار
برای نشر چنین فیض عام طبع کتاب
نمود سعی فراوان و کوشش بسیار
سبب نمود خدا این وجود را به جهان
به نزد همت والای قدوه الاخیار
دهد خدای جهان در جهان به این دو وجود
دوام دولت و اقبال و عمر و عز و وقار
ز لطف خویش کند هر دو را خدا محشور
به حشر و نشر بحب ولای هشت و چهار
امان دهد ز بلا دوستان ایشان را
عدویشان همه خوار و ذلیل و زار و نزار
بود وظیفه (حاجب) همیشه بگشاید
زبان به ذکر و دعا ال و ماه و لیل و نهار

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هزار شکر که از لطف حضرت دادار
بگشت نخل امیدم در این جهان پادار
هوش مصنوعی: هزار بار سپاس که به لطف خدا، در این دنیا امیدم مانند نخیلی پایدار و استوار شده است.
چو کرد صامت از ین وادی فنا رحلت
به قرب خویش خدایش بداد قرب جوار
هوش مصنوعی: وقتی او با سکوت از این دنیای فانی رفت، خداوند به او نزدیک شد و او را به آستان خود پذیرفت.
ز صالحات ریاض الشهاده بنهاده
که مخزنیست پر از در و لولو شهوار
هوش مصنوعی: از کارهای نیک، باغی از زیبایی‌ های بهشتی ساخته شده که جایگاهی پر از در و مروارید با ارزش است.
همه ز مدح نبی و علی و اولادش
همه مصائب جانسوز عترت اطهار
هوش مصنوعی: همه به ستایش پیامبر و علی و فرزندانش مشغول هستند و از سختی‌ها و دردهایی که بر عترت پاک آنها گذشته، غافلند.
ز لوح سینه غلمان بیاض او بهتر
گرفته طره حور از سواد او معیار
هوش مصنوعی: از سینهٔ دل، سفیدی موهای غلمان بهتر است، چرا که زیبایی و جذابیت طرهٔ حوری‌ها از رنگ پوست او قابل قیاس نیست.
خدای خواست که این نسخه منطبع گردد
شوند منتفع از فیض واوصغار و کبار
هوش مصنوعی: خداوند خواسته که این نوشته منتشر شود تا بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها از نعمت و بهره‌مندی آن بهره‌مند شوند.
گزید از اهل صفاهان یکی جوانمردی
بلندهمت و پاک اعتقاد و نیک شعار
هوش مصنوعی: از میان مردم اصفهان، جوانمردی با مقام والا، ایمان پاک و سرود نیکو انتخاب شد.
گلی بود به حقیقت ز گلستان صفا
که کردن خطه دارالسرور را گلزار
هوش مصنوعی: یک گل زیبا از گلستان خوب و با صفا بود که باعث شد منطقه دارالسرور به مکانی پر از گل و شادی تبدیل شود.
چراغ ضوء وفا در ضمیر او روشن
کمال صدق و صفا در متون او متوار
هوش مصنوعی: در دل او روشنایی صداقتی درخشان وجود دارد و روشنی وفا به خوبی در وجودش در حال تابیدن است.
جهان مجد و محیط سخا وجود و کرم
به عصر خویش چوقا آن معن در گفتار
هوش مصنوعی: جهان پر از بزرگی و جود است و در هر زمان خود نشان‌دهنده معنای سخاوت و generosity در کلام است.
سمی شیر خداوند حاجی اسدالله
که اوست زبده ابرار و نخبه التّجار
هوش مصنوعی: سمی شیر خداوند حاجی اسدالله، شخصی است برجسته و از اهل ایمان و نیکوکاران، همچنین او از برترین تاجرها به شمار می‌آید.
ز دست جودش این فیض عام جاری شد
خدایا جر جمیلیش دهد بروز شمار
هوش مصنوعی: از بخشندگی او این نعمت بزرگ به همگان رسیده است. خدایا، امید دارم که جمال بی‌نظیرش را به نمایش بگذارد.
نخست خواست یکی از ملازمان درش
کند حقوق نمک بر موالیش اظهار
هوش مصنوعی: یکی از ملازمان ابتدا خواست که در حق او رفتار خوبی داشته باشد و محبت خود را نسبت به او نشان دهد.
چو دید فیض بزرگی است بهر مولایش
روای داشت که از وی بماند این آثار
هوش مصنوعی: زمانی که او متوجه شد که این نعمت بزرگ برای مولایش وجود دارد، از او خواست تا این آثار را برای خود نگه دارد.
عجب جوان نکواعتقاد و خوش رائیست
به حسن نیت او می‌کند خرد اقراز
هوش مصنوعی: چه جوان شایسته‌ای با اعتقادات نیکو و رای خوب است که خرد و اندیشه را به نیکی معطوف می‌سازد.
صفات او همه مستحسن و پسندیده
خجسته طینت و پاکیزه خوی و خوشرفتار
هوش مصنوعی: او دارای صفاتی است که همگی نیکو، قابل قبول و خوشایند هستند. ذاتش مبارک و طینتش پاک، خوی و رفتارش نیکو است.
ز فرط حسن مسمی شده به حاج حسن
ز حسن خلق مزکا برای ز عیب و عوار
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی زیادش، او را حاج حسن نامیده‌اند و به خاطر خوش‌اخلاقی‌اش، مانند عطر خوشبو است که از بدی‌ها و عیوب دوری می‌کند.
برای نشر چنین فیض عام طبع کتاب
نمود سعی فراوان و کوشش بسیار
هوش مصنوعی: برای اینکه چنین نعمت عمومی را منتشر کند، تلاش و کوشش زیادی را صرف چاپ کتاب کرد.
سبب نمود خدا این وجود را به جهان
به نزد همت والای قدوه الاخیار
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر اراده و همت بلند بهترین انسان‌ها، این موجود را به جهان آفرید.
دهد خدای جهان در جهان به این دو وجود
دوام دولت و اقبال و عمر و عز و وقار
هوش مصنوعی: خداوند در این دنیا به این دو وجود، نعمت‌هایی مانند سعادت، خوش شانسی، طول عمر، بزرگی و وقار عطا می‌کند.
ز لطف خویش کند هر دو را خدا محشور
به حشر و نشر بحب ولای هشت و چهار
هوش مصنوعی: خداوند با محبت و رحمت خود، در روز قیامت هر دو (شیعه و سنی) را به جمعی از بندگان خود امتنان داده و در سایه محبت ولایت علی و اولادش قرار می‌دهد.
امان دهد ز بلا دوستان ایشان را
عدویشان همه خوار و ذلیل و زار و نزار
هوش مصنوعی: دوستان آنها از مصیبت‌ها حفظ می‌شوند و دشمنانشان همه در ذلت و خاری به سر می‌برند و نابود شده‌اند.
بود وظیفه (حاجب) همیشه بگشاید
زبان به ذکر و دعا ال و ماه و لیل و نهار
هوش مصنوعی: وظیفه حاجب این است که همیشه زبانش را به ذکر و دعا مشغول کند، چه در روز، چه در شب.