شمارهٔ ۹
تلخی صبر است بس بر طبع شکر ریز ما
شور شیرنی نمیخواهد به سر پروز ما
سر به جز آغوش زانو جا نمیجوید دگر
بار دوش کس نگردد بعد از این شبدیزما
شش جهت رانی همین شد ز ابر مژگان عرصه تنک
نه فلک دارد حذر از خنجر خون ریز ما
عشرت گلزارها شد بر هزاران واگذار
غنچه داغ است گلهای نشاط انگیز ما
شد به عکس اجتناب مردم پرهیزکار
بر در دلها نرفتن لقمه پرهیز ما
بحث قیل و قال خود را بنگر ای زاهد دگر
بیسبب از جا مرو از حرف الفت خیز ما
(صامتا) در دور ما مشق هوش منسوخ شد
بندر عشق و محبت شد دگر تبریز ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تلخی صبر است بس بر طبع شکر ریز ما
شور شیرنی نمیخواهد به سر پروز ما
هوش مصنوعی: صبر کردن برای ما که به شیرینی عادت داریم، بسیار سخت و تلخ است و دیگر نیازی به شیرینی در زندگیمان نداریم.
سر به جز آغوش زانو جا نمیجوید دگر
بار دوش کس نگردد بعد از این شبدیزما
هوش مصنوعی: سر به جز آغوش زانو جا نمیجوید دگر بار دوش کس نگردد بعد از این شبدیزما
این بیت به معنای این است که دیگر در جایی جز آغوش یک زانو آرامش نمییابم و بعد از این شب دیگر کسی نخواهد آمد. در واقع، شاعر به حس تنهایی و نیاز به آرامش اشاره کرده و به نوعی میگوید که دیگران نمیتوانند جای آن آرامش را پر کنند.
شش جهت رانی همین شد ز ابر مژگان عرصه تنک
نه فلک دارد حذر از خنجر خون ریز ما
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن قدرت و تاثیر عواطف و احساسات انسانی میپردازد. شاعر به گونهای بیان میکند که هنگام غم و اندوه، اشکها و دردها میتوانند بر همه جهات زندگی تأثیر بگذارند و حتی بر آسمان و طبیعت نیز اثر بگذارند. در این میان، اشاره به قدرتی دارد که میتواند مسبب ایجاد تغییرات عمیق باشد و در واقع تذکری به فراگیر بودن این احساسات میدهد.
عشرت گلزارها شد بر هزاران واگذار
غنچه داغ است گلهای نشاط انگیز ما
هوش مصنوعی: لحظههای خوشی در باغها به هزاران گلبرگ سپرده شده، و غنچهها به یاد ما داغی دارند که یادآور شادابی گلهاست.
شد به عکس اجتناب مردم پرهیزکار
بر در دلها نرفتن لقمه پرهیز ما
هوش مصنوعی: مردم با اخلاق و پرهیزکار برای دوری از آلودگیهای دنیوی، به خاطر اجتناب از چیزهای ناپسند، به درون دلها نفوذ پیدا نمیکنند و لقمههای حلال و پاک ما نیز در دسترسشان قرار نمیگیرد.
بحث قیل و قال خود را بنگر ای زاهد دگر
بیسبب از جا مرو از حرف الفت خیز ما
هوش مصنوعی: ای زاهد، به بحثهای بیپایان و بیمورد توجه کن و بیخود از جا نرو. از کلام مایی که به دوستی و محبت مربوط است، به پایی بیفت.
(صامتا) در دور ما مشق هوش منسوخ شد
بندر عشق و محبت شد دگر تبریز ما
هوش مصنوعی: در سکوت و در دوری ما، یادگیری و دانش قدیمی بیفایده شده و شهر عشق و محبت دگرگون شده است، مانند تغییر حال تبریز ما.