گنجور

شمارهٔ ۸

گرفته نور ز داغ جگر نظاره ما
که آفتاب برد حسرت ستاره ما
درستکاری ما را همین طریق بس است
که هیچ آنیکه نشکست سنگ خاره ما
کسی ز صحبت ما دو رشد که نا اهلست
کدام پنبه خطر دیده از شرار ما
کلام عشق و هوس را چه سازگاری نیست
از آن سبب بود از سایه هم کناره ما
به غیر حرف وفا و محبت ای زاهد
چه دیده که نیائی تو در اراده ما
برهنه پائی ما کاشت تخم آبله را
شود مبارک ما خلعت دوباره ما
علاج اشک ز مژگان چه می‌کنی(صامت)
به لخت لخت جگر کرده خو قناره ما

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرفته نور ز داغ جگر نظاره ما
که آفتاب برد حسرت ستاره ما
هوش مصنوعی: نور چشمان ما تحت تأثیر درد دل و جگر سوخته‌مان قرار گرفته است، به طوری که خورشید نیز به حسرت ستاره‌ بودن ما نگاه می‌کند.
درستکاری ما را همین طریق بس است
که هیچ آنیکه نشکست سنگ خاره ما
هوش مصنوعی: درستکاری ما به همین روش کافی است که هیچ‌کس نتوانسته است سنگ سخت ما را بشکند.
کسی ز صحبت ما دو رشد که نا اهلست
کدام پنبه خطر دیده از شرار ما
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند از گفت‌وگوهای ما بهره‌ای ببرد، زیرا تنها افرادی که شایسته‌اند و درک درستی دارند، می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. اما کسانی که ناآگاه و بی‌خبرند، مانند پنبه‌ای هستند که نمی‌فهمند چه خطرهایی از آتش ما ممکن است آنها را تهدید کند.
کلام عشق و هوس را چه سازگاری نیست
از آن سبب بود از سایه هم کناره ما
هوش مصنوعی: عشق و هوس هرگز با هم سازگار نیستند و به همین دلیل ما از هم جدا شده‌ایم، حتی سایه‌هایمان نیز از هم دورند.
به غیر حرف وفا و محبت ای زاهد
چه دیده که نیائی تو در اراده ما
هوش مصنوعی: ای زاهد، چه چیزی جز حرف‌هایی درباره وفا و محبت دیده‌ای که به دنبال اهداف ما نیامده‌ای؟
برهنه پائی ما کاشت تخم آبله را
شود مبارک ما خلعت دوباره ما
هوش مصنوعی: ما با پای برهنه، تخم آبله را کاشتیم؛ پس بر ما مبارک باشد که بار دیگر به نعمت و هدیه‌ای دست پیدا کنیم.
علاج اشک ز مژگان چه می‌کنی(صامت)
به لخت لخت جگر کرده خو قناره ما
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از درد و ناراحتی ناشی از جدایی یا فراق سخن می‌گوید. او می‌پرسد که چه اقدامی می‌توان کرد برای درمان اشک‌هایی که از چشمانش می‌ریزد، در حالی که دل و جانش به شدت آسیب‌دیده و زخم‌خورده است. این احساس به نوعی نشان‌دهندهٔ عمق غصه و اندوهی است که فرد تجربه می‌کند و اینکه چگونه این درد به جان او نشسته است.

حاشیه ها

1398/07/20 14:10

که هیچ آئینه نشکست سنگ خاره ما---کدام پنبه خطر دیده از شراره ما----صحیح است