گنجور

شمارهٔ ۷

آشنا منما به گیسوی پریشانه شانه را
آگه از سر دل خلقی مکن بیگانه را
دل به خال کنج ابرویت قانعت کرده است
مرغ من دیگر ندارد میل آب و دانه را
اشک چشمم باعث آبادی تن گشته است
ای که گفتی سیل ویران می‌نماید خانه را
آن که رسم شعله افروزی نشان شمع داد
شیوه پرسوختن آموختن او پروانه را
من دل از کف داده محراب ابروی توام
بعد از این کاریندارم کعبه و بتخانه را
دل به زلف آخر از شور جنون پیوسته شد
آگهی لازم بود دیوانگری دیوانه را
یک دم از راحت ندارم بهره گویا ریخته است
طرح ریز (صامت) از غم طرح این کاشانه را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آشنا منما به گیسوی پریشانه شانه را
آگه از سر دل خلقی مکن بیگانه را
هوش مصنوعی: به کسی که با تو آشنا نیست، نگو که چطور باید به موهای درهم و برهم پرداخته شود، زیرا این کار می‌تواند به دلخوری مردم منجر شود.
دل به خال کنج ابرویت قانعت کرده است
مرغ من دیگر ندارد میل آب و دانه را
هوش مصنوعی: دل من تنها به زیبایی و خال کنج ابرویت رضایت داده است و دیگر مرغ من میلی به غذا و آب ندارد.
اشک چشمم باعث آبادی تن گشته است
ای که گفتی سیل ویران می‌نماید خانه را
هوش مصنوعی: عزیزم، اشک های من به جای تخریب، موجب سازندگی و زندگی دوباره شده است، همان‌طور که تو گفتی سیل ممکن است خانه را ویران کند.
آن که رسم شعله افروزی نشان شمع داد
شیوه پرسوختن آموختن او پروانه را
هوش مصنوعی: کسی که به شمع یاد داد چگونه بسوزد، به پروانه نیز یاد داد که چگونه عشق و سوز و گداز را تجربه کند.
من دل از کف داده محراب ابروی توام
بعد از این کاریندارم کعبه و بتخانه را
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تاثیر زیبایی و魅بت ابروی تو قرار گرفته‌ام و از این به بعد هیچ اهمیتی به معابد و مکان‌های مذهبی نمی‌دهم.
دل به زلف آخر از شور جنون پیوسته شد
آگهی لازم بود دیوانگری دیوانه را
هوش مصنوعی: دل به زلف معشوقه گرفتار شده و از عشق او دیوانه شده است. این دیوانگی نیاز به خبر و آگاهی دارد؛ یعنی انسان دیوانه عاشق باید بداند که در این عشق چه اتفاقی در حال افتادن است.
یک دم از راحت ندارم بهره گویا ریخته است
طرح ریز (صامت) از غم طرح این کاشانه را
هوش مصنوعی: مدتی است که آرامش ندارم، به نظر می‌رسد که دردی عمیق و غم‌انگیز زندگی‌ام را زیر و رو کرده و گریبانگیرم شده است.

حاشیه ها

1398/07/20 14:10

دل به خال ابرویت قناعت کرده است---صحیح است

1398/07/22 01:10
مرتضی محیر شجاعی

مصرع اول با توجه به وزن شعر اینگونه صحیح میباشد "آشنا منما به گیسوی پریشان شانه را "

1398/07/22 01:10
مرتضی محیر شجاعی

در مصرع هشتم با توجه به وزن شعر اینگونه صحیح است "شیوه پرسوختن آموختن پروانه را"

1398/08/30 01:10

با عرض معذرت---دل به خال کنج ابرویت قناعت کرده است---کامل و صحیح است

1399/01/10 15:04
مهرداد

در مصرع دوم ( آگه از سر دل مکن خلق بیگانه را ) درست تر به نظر می رسد