گنجور

شمارهٔ ۶۵

شد از آن روزی که صحرای جنون ماوای من
کرد شهوت همچو قیس عامری سودای من
آنکه در ملک جنون سر داد مجنون را چو من
محو و حیرانست پیش طلعت لیلای من
بارها راند از در خویشم ولیکن عاقبت
از وفا بنهاد بند بندگی بر پای من
از نظر افکندنم سهلست منت می‌کشم
گر شود گاهی ز لطف از دیگران جویای من
قامت طوبی شود خم بهر تعظیم قدش
در خرام آید اگر سرو و سهی بالای من
سالها دنبال یار بی‌وفا می‌گشته‌ام
تا ترا بگزید آخر دیده بینای من
(صامتا) این زهد خشک آخر مرا رسوا نمود
کاش بودی در میان خیل رندان جای من

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد از آن روزی که صحرای جنون ماوای من
کرد شهوت همچو قیس عامری سودای من
هوش مصنوعی: از روزی که بیابان جنون به من پناه داد، اشتیاق و عشق مانند قیس عامری در دل من جای گرفت.
آنکه در ملک جنون سر داد مجنون را چو من
محو و حیرانست پیش طلعت لیلای من
هوش مصنوعی: کسی که در دیار دیوانگی صدا زد مجنون را، مانند من، به شدت مجذوب و حیران است پیش روی زیبایی لیلی من.
بارها راند از در خویشم ولیکن عاقبت
از وفا بنهاد بند بندگی بر پای من
هوش مصنوعی: بارها تلاش کردم از محبت و وابستگی خودم به او رها شوم، اما در نهایت، به خاطر وفاداری‌ام، همچنان به او وابسته ماندم.
از نظر افکندنم سهلست منت می‌کشم
گر شود گاهی ز لطف از دیگران جویای من
هوش مصنوعی: نگاه من به تو آسان است و برای این کار، منت را بر دوش می‌کشم؛ اگر روزی دیگران از روی لطف، طلبی از من کنند.
قامت طوبی شود خم بهر تعظیم قدش
در خرام آید اگر سرو و سهی بالای من
هوش مصنوعی: درخت طوبی برای احترام به قامت او خم می‌شود، و اگر سرو و چهره برافراشته من در حرکت بیفتند، زیبایی و شکوه او را نشان می‌دهند.
سالها دنبال یار بی‌وفا می‌گشته‌ام
تا ترا بگزید آخر دیده بینای من
هوش مصنوعی: سال‌ها به دنبال محبوبی بوده‌ام که به من وفا نکرده است، تا اینکه در نهایت چشمانم تو را انتخاب کردند.
(صامتا) این زهد خشک آخر مرا رسوا نمود
کاش بودی در میان خیل رندان جای من
هوش مصنوعی: این زهد خشک و بدون عشق و احساس، در نهایت مرا رسوا کرد. ای کاش در میان جمع رندان و اهل دل، جای من بودی و از زندگی شور و شوق می‌چشیدم.