شمارهٔ ۵۴
آن مشک که در چین به صدا اعزاز خرندش
در چین سر زلف تو با ناز خرندش
اندیشه چه داری ز خطاکردن تیرت
گر بگذر از دیده بدل باز خرندش
اسرار غم عشق تو نایاب متاعی است
کو را نتوان مردم غمساز خرندش
بیقدرتری از دل عاشق نبود لیک
از بهر نگهداشتن راز خرندش
پس خاصیت اشک شب هجرد گر چیست
از زهد و ریا گرنه که ممتاز خرندش
راضی مشو افشا شود آوازه حسنت
خوار است متاعی که به آواز خرندش
در بندگی ار خاک شود هیکل (صامت)
مشکمل که از این طالع ناساز خرندش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن مشک که در چین به صدا اعزاز خرندش
در چین سر زلف تو با ناز خرندش
هوش مصنوعی: مشک خوشبو در چین به صدا آوردن معروف است، اما اینجا اشاره به این دارد که زیباتر از آن، خود زلفهای تو با ناز و افسون خاصی خود را به نمایش میگذارند.
اندیشه چه داری ز خطاکردن تیرت
گر بگذر از دیده بدل باز خرندش
هوش مصنوعی: اگر به خطا تیر شلیک کردی، نباید بیشتر از این به فکر آن باشی. با گذشت از آن، دیگران نیز ممکن است خطای تو را نادیده بگیرند و به راحتی عذر تو را بپذیرند.
اسرار غم عشق تو نایاب متاعی است
کو را نتوان مردم غمساز خرندش
هوش مصنوعی: اسرار و دردهای عشق تو، چیزی باارزش و منحصر به فرد است که هیچکس نمیتواند آن را با غم دیگران معامله کند.
بیقدرتری از دل عاشق نبود لیک
از بهر نگهداشتن راز خرندش
هوش مصنوعی: هیچکس ضعیفتر از دل عاشق نیست، اما برای حفظ راز عشقش، از همه توانش بهره میگیرد.
پس خاصیت اشک شب هجرد گر چیست
از زهد و ریا گرنه که ممتاز خرندش
هوش مصنوعی: پس اگر اشک در شب هجرت خاصیتی دارد، آیا زهد و ریا هم از همین قبیل نیستند؟ در غیر این صورت، چرا آنها در این مقام وجود دارند؟
راضی مشو افشا شود آوازه حسنت
خوار است متاعی که به آواز خرندش
هوش مصنوعی: به این معناست که نباید خوشحال باشی از اینکه زیبایی و خوبیهای تو در معرض نمایش قرار میگیرد، چرا که این کار ارزش تو را پایین میآورد، مانند کالایی که با صدای بلند و ناشیانه ارائه میشود.
در بندگی ار خاک شود هیکل (صامت)
مشکمل که از این طالع ناساز خرندش
هوش مصنوعی: اگر کسی در مقام بندگی با ذلت و خاکساری به سر ببرد، ممکن است با وجود اینکه چهرهاش زیبا نیست، از سرنوشت تلخ و ناپسند رنج ببرد.