شمارهٔ ۴۵
خوبان اگر که منع نگاهی به ما کنند
ما شکر میکنیم اگر اکتفا کنند
منت کشیم و ناز کشیم و ستم کشیم
حاشا کنند و جور کنند و جفا کنند
سهل است انتظار کشیدم تمام عمر
کز صد هزار وعده یکی را وفا کنند
بالله که بهر کشتن ما عین خونبهاست
خونی که غمزههای تواش زیر پا کنند
مرغی که ریخت بال و پرش در ته نفس
کشتن نکوتر است گر او را رها کنند
صد همچو روز حشر به جایی نمیرسد
طورمار شکوه شب هجران چووا کنند
(صامت) من آن نیم که کشم پاز کوی دوست
ور فی المثل که بند ز بندم جدا کنند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوبان اگر که منع نگاهی به ما کنند
ما شکر میکنیم اگر اکتفا کنند
هوش مصنوعی: اگر خوبان به ما نگاه نکنند، ما خوشحالیم و شکرگزار خواهیم بود حتی اگر یک نگاه ساده به ما داشته باشند.
منت کشیم و ناز کشیم و ستم کشیم
حاشا کنند و جور کنند و جفا کنند
هوش مصنوعی: ما خواهش میکنیم، محبت میکنیم و ظلم را تحمل میکنیم، اما آنها از ما رویگردانند، سختیها و بیمهریها را نثار ما میکنند.
سهل است انتظار کشیدم تمام عمر
کز صد هزار وعده یکی را وفا کنند
هوش مصنوعی: انتظار کشیدن برای وفای به وعدهها حتی اگر تمام عمر هم طول بکشد، برای من آسان است. اما میدانم که از میان صدها وعده، تنها یکی ممکن است تحقق یابد.
بالله که بهر کشتن ما عین خونبهاست
خونی که غمزههای تواش زیر پا کنند
هوش مصنوعی: به خدا قسم، خون ما به خاطر عشق تو همچون بهای خون است، زیرا گناهانی که با ناز و چشمنوازیت ایجاد میشود، برای ما نابودکنندهاند.
مرغی که ریخت بال و پرش در ته نفس
کشتن نکوتر است گر او را رها کنند
هوش مصنوعی: پرندهای که در آخرین لحظات زندگیاش بال و پر خود را میریزد، اگر او را آزاد بگذارند، مروت و شرافت بیشتری از خود نشان میدهد.
صد همچو روز حشر به جایی نمیرسد
طورمار شکوه شب هجران چووا کنند
هوش مصنوعی: در روز قیامت، هیچ کششی به جایی نمیرسد. بلکه شگفتی و زیبایی شب جدایی، احساسات را به شدت متأثر خواهد کرد.
(صامت) من آن نیم که کشم پاز کوی دوست
ور فی المثل که بند ز بندم جدا کنند
هوش مصنوعی: من آن کسی هستم که از کوی دوست گذر نمیکنم، حتی اگر به زور بخواهند مرا از بندهای وابستگیام آزاد کنند.
حاشیه ها
1398/07/21 01:10
سهل است انتظار کشیدن تمام عمر-----مرغی که ریخت بال و پرش در ته قفس----درست است