شمارهٔ ۳۹
هر زمان بویی از آن جعد سمنسا میرسد
تازه جانی بر روان مرده ما میرسد
شکوه از جور تو کردن دلپسند عقل نیست
خیر محض است آنچه از مولی به مولی میرسد
در بر نادان جفا باشد ولی عین وفاست
آنچه بر مجنون صحرایی ز لیلی میرسد
اوفتاد آوازهام در عشقت از عالم بلی
سیل خاموش نماید چون به دریا میرسد
شکر احسانت که تا ننهاده دردی روی من
درد دیگر درد را بهر مدارا میرسد
نقد باشد در بر ما وعده فرادی تو
گر که گویند آخر نسیه به دعوا میرسد
درد از پهلوی (صامت) فیض چندانی نبرد
بینصیبست آنکه در آخر به یغما میرسد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر زمان بویی از آن جعد سمنسا میرسد
تازه جانی بر روان مرده ما میرسد
هوش مصنوعی: هر بار که بویی از آن موهای خوشفرم و زیبا به مشام میرسد، زندگی دوبارهای به روح مرده ما برمیگردد.
شکوه از جور تو کردن دلپسند عقل نیست
خیر محض است آنچه از مولی به مولی میرسد
هوش مصنوعی: نارضایتی از سختیهایی که تو به وجود میآوری، نشاندهندهی عقلانی نیست. این مشکلات به نوعی خیر و منفعت از سوی خداوند در نظر گرفته میشوند، زیرا هر چیزی که از خدا به انسان میرسد، حکمت و نفع خاص خود را دارد.
در بر نادان جفا باشد ولی عین وفاست
آنچه بر مجنون صحرایی ز لیلی میرسد
هوش مصنوعی: در کنار نادان، بیمهری وجود دارد، اما این موضوع در واقع وفا محسوب میشود؛ مانند احساسی که مجنون صحرا به لیلی دارد.
اوفتاد آوازهام در عشقت از عالم بلی
سیل خاموش نماید چون به دریا میرسد
هوش مصنوعی: نام و آوازه من در عشق تو به حدی فراگیر شده که حتی یک سیل بزرگ نیز نمیتواند آن را خاموش کند، مانند آبی که به دریا میرسد و در آنجا ناپدید میشود.
شکر احسانت که تا ننهاده دردی روی من
درد دیگر درد را بهر مدارا میرسد
هوش مصنوعی: احساس میکنم که به لطف محبتهایت، دردهایی که به من رسیدهاند، راحتتر و قابل تحملتر شدهاند.
نقد باشد در بر ما وعده فرادی تو
گر که گویند آخر نسیه به دعوا میرسد
هوش مصنوعی: اگر امروز وعدهای به ما بدهند، بهتر است نقد باشد، چرا که در نهایت ممکن است به دعوا و اختلاف منجر شود اگر بر اساس وعدههای نسیه باشد.
درد از پهلوی (صامت) فیض چندانی نبرد
بینصیبست آنکه در آخر به یغما میرسد
هوش مصنوعی: کسی که از درد و رنج (صامت) بهرهای نمیبرد، در نهایت هیچ سودی نمیبرد و به سرانجامی ناخوشایند میرسد.