شمارهٔ ۳۵
دو شینه دل از دوری دلبر گله میکرد
تنگ از طمع وصل بخود حوصله میکرد
از آمد و شد گشت چنان قاصد آهم
کز ضعف تو گویی طلب راحله میکرد
هر دم بسر کوی تو از بیم رقیبان
چون چله نشین ورد زبان به سلمه میکرد
گر سخت نبد جان ز چه از رفتن جانان
اندر قفس تن قدمی فاصل میکرد
میدید مرا پای دل از گریه به گل باز
از زلف چه زنجیر چرا سلسله میکرد
دیشب که جرس هم نفس ناله ما بود
از زمزمه خون در جگر قافله میکرد
نو شیفته همره ما بود که امشب
تا آخر منزل سخن از ممشبه میکرد
هر لحظه کنم روی به یک سوی چه میبود
گر عشق مرا عازم یک مرحله میکرد
در عشق چو (صامت) نبرد صرفه بجز غم
ای کاش که این آرزو از سریله میکرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دو شینه دل از دوری دلبر گله میکرد
تنگ از طمع وصل بخود حوصله میکرد
هوش مصنوعی: دل از دوری معشوق شکایت میکرد و با وجود اینکه به شدت مشتاق وصال او بود، سعی میکرد خود را آرام نگه دارد.
از آمد و شد گشت چنان قاصد آهم
کز ضعف تو گویی طلب راحله میکرد
هوش مصنوعی: بخاطر رفت و آمدها، حال و هوای من مانند قاصدی شده که از ضعف تو، گویی در حال آمادهسازی خود برای سفر است.
هر دم بسر کوی تو از بیم رقیبان
چون چله نشین ورد زبان به سلمه میکرد
هوش مصنوعی: هر لحظه در کنار کوی تو، به خاطر ترس از رقیبان، مانند کسی که در چله (محل نگهداری) نشسته باشد، از ابتدا تا انتها فقط نام تو را میبرد.
گر سخت نبد جان ز چه از رفتن جانان
اندر قفس تن قدمی فاصل میکرد
هوش مصنوعی: اگر جان آدمی به سختی در قفس تن زندانی نبود، چرا از دوری محبوبش قدمی فاصله نمیگذاشت؟
میدید مرا پای دل از گریه به گل باز
از زلف چه زنجیر چرا سلسله میکرد
هوش مصنوعی: او مرا میدید که از شدت گریه، پاهایم به زمین چسبیده و نمیتوانم بلند شوم. از به هم پیچیدن زلفهایش چه دلیلی برای این زنجیر شدن وجود دارد؟
دیشب که جرس هم نفس ناله ما بود
از زمزمه خون در جگر قافله میکرد
هوش مصنوعی: دیشب، صدای جرس به همراه ناله ما بود و از زخمهای دل، قافله در حال یواشکی صحبت کردن بود.
نو شیفته همره ما بود که امشب
تا آخر منزل سخن از ممشبه میکرد
هوش مصنوعی: امشب جوانی که به ما پیوسته بود، تا انتهای شب دربارهی محبوبش صحبت میکرد.
هر لحظه کنم روی به یک سوی چه میبود
گر عشق مرا عازم یک مرحله میکرد
هوش مصنوعی: هر لحظه به سمتی مشغول میشوم، اما اگر عشق مرا به یک مقصد مشخص هدایت میکرد، چه میشد؟
در عشق چو (صامت) نبرد صرفه بجز غم
ای کاش که این آرزو از سریله میکرد
هوش مصنوعی: در عشق، اگر آدمی از درد و رنجش کم کند، تنها غم باقی میماند. ای کاش این آرزو از دل به فراموشی میرفت.
حاشیه ها
1398/07/20 20:10
اندر قفس تن قدمی فاصله می کرد----درست است ----ممشبه بی معنی است ...لطفا صحیح انرا پیدا کنید
1399/03/16 13:06
ماه سپید
بسلمه درست است و به سلمه غلط !
1399/03/19 01:06
آرین افشار
با سلام.
بیت سوم، قافیه «بِسمِله» است. به معنای «بسم الله رحمن الرحیم» و به سلمه نادرست درج شده.
در قافیهی بیت چهارم ه از فاصله افتاده.
قافیهی بیت هفتم در دیوان اصلی «ماشبه» آمده که البته در این بیت قافیه نادرست است که احتمالاً اشتباه تایپیست بوده. حدس من این است که قافیهی اصلی احتمالاً «مشعله» باشد...

صامت بروجردی