گنجور

شمارهٔ ۳۵

دو شینه دل از دوری دلبر گله می‌کرد
تنگ از طمع وصل بخود حوصله می‌کرد
از آمد و شد گشت چنان قاصد آهم
کز ضعف تو گویی طلب راحله می‌کرد
هر دم بسر کوی تو از بیم رقیبان
چون چله نشین ورد زبان به سلمه می‌کرد
گر سخت نبد جان ز چه از رفتن جانان
اندر قفس تن قدمی فاصل می‌کرد
می‌دید مرا پای دل از گریه به گل باز
از زلف چه زنجیر چرا سلسله می‌کرد
دیشب که جرس هم نفس ناله ما بود
از زمزمه خون در جگر قافله می‌کرد
نو شیفته همره ما بود که امشب
تا آخر منزل سخن از ممشبه می‌کرد
هر لحظه کنم روی به یک سوی چه می‌بود
گر عشق مرا عازم یک مرحله می‌کرد
در عشق چو (صامت) نبرد صرفه بجز غم
ای کاش که این آرزو از سریله می‌کرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1398/07/20 20:10

اندر قفس تن قدمی فاصله می کرد----درست است ----ممشبه بی معنی است ...لطفا صحیح انرا پیدا کنید

1399/03/16 13:06
ماه سپید

بسلمه درست است و به سلمه غلط !

1399/03/19 01:06
آرین افشار

با سلام.
بیت سوم، قافیه «بِسمِله» است. به معنای «بسم الله رحمن الرحیم» و به سلمه نادرست درج شده.
در قافیه‎ی بیت چهارم ه از فاصله افتاده.
قافیه‎ی بیت هفتم در دیوان اصلی «ماشبه» آمده که البته در این بیت قافیه نادرست است که احتمالاً اشتباه تایپیست بوده. حدس من این است که قافیه‎ی اصلی احتمالاً «مشعله» باشد...